عطنا - ۲۴ سال از فعالیت رسمی شوراهای اسلامی شهر و روستا میگذرد؛ نهادی که با هدف تحقق بخشیدن به حاکمیت مردم و حضور سازنده آنها در اداره کشور شکل گرفت. اما آیا این نهاد توانسته در این مدت به اهداف از پیش تعیینشده خود دست یابد.
نظارتی بر فعالیت شوراها وجود ندارد
محمد امیرپناهی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش به ما میگوید: هدف از تشکیل این شوراها واگذاری امور مردم به دست خودشان بوده است تا بتوانند با انتخاب شهرداران و دهیاران، ارائه خدمات را از نزدیک بررسی و برنامهریزی کنند تا کار مردم آسان شود. ورود به عرصههای سیاسی برای شوراها تهدید محسوب میشود و شوراهای شهر و روستا نباید به جریانهای سیاسی آلوده شوند، بلکه باید با استفاده از نظر افراد فرهیخته شهرها و روستاها و با انتخاب شهرداران و دهیاران توانمند و با برنامه در راستای توسعه و عمران شهرها و روستاها گام بردارند و به جای فعالیت در احزاب سیاسی به فکر رفع مشکلات مردم و عمران و آبادی شهرها و روستاها باشند و در واقع شورا یک میانجی بین مردم و حاکمیت سیاسی باشد.
وی افزود: همانطور که تجارب مختلف کشورهای توسعهیافته نیز نشان میدهد شوراها میتوانند بر عملکرد جامعه تأثیرگذار باشند و کیفیت عملکرد شوراها با کیفیت حکمرانی نهادهای عمومی جامعه در ارتباط است. اما اینکه این شوراها چقدر توانستهاند در کشور ما پاسخگو، شفاف و بیطرف باشند نکته حائز اهمیتی است که نتیجه عملکرد آنها را مشخص میکند و مسئله مهم کیفیت اجرای این سازوکار است. یعنی جایی که به صورت کاملاً واقعی و مبتنی بر حق همگانی و انکارناپذیر این مهم تحقق یابد و قوانین سختگیرانهای وجود داشته باشد که بتواند از حق حاکمیت مردم دفاع کند. اما متأسفانه در کشور ما نظارتی بر فعالیت شوراها وجود ندارد و این مسئله یکی از ضعفهای قانونی ما در زمینه شوراهاست.
این جامعهشناس در خصوص نظام شورایی در شهرها و روستاها میگوید: قدرت و سازوکار شورای روستا در سالهای اخیر به حداقل ممکن رسیده و در عمل، مردم روستا این شوراها را به رسمیت نمیشناسند و آنها را به عنوان یک شوخی در نظر میگیرند و در واقع این شوراها به نهاد بیاثری تبدیل شدهاند که فقط لاشه آن باقی مانده است. اما در شهرها قضیه متفاوت است و در دورههای اخیر عوامل مختلفی موجب برخی تخلفات در شورای شهرها شده که از جمله آنها انتخاب نادرست برخی از گروههای حزبی و سیاسی به عنوان اعضای شورا بوده که به جای آنکه در خدمت منافع عمومی مردم باشند در خدمت منافع خصوصی و شخصی خود بودهاند.
حلقه اتصال بین حاکمیت و مردم
اما پرویز سروری، رئیس شورای عالی استانهای کشور میگوید: مردم شهرها و روستاها برای اینکه بتوانند اراده خود را متبلور کنند باید ابزار داشته باشند و مهمترین ابزار مردم رأی آنهاست که در قالب نظام شورایی شکل گرفته و نمایندگانی که توسط مردم انتخاب میشوند، به شکلی قدرت مردم را در نظام جمهوری اسلامی به نمایش میگذارند؛ این نکته بسیار مهمی است که ما به شکلی در حال حرکت به سویی هستیم که به جز امور امنیتی، نظامی و فعالیتهایی که از توان مردم خارج است، اداره دیگر امور را در اختیار مردم قرار دهیم.
سروری با تأکید بر اینکه ما در حوزههای مدیریت شهری که رابطه مستقیم با زندگی مردم دارد نیازمند کنار گذاشتن نگاه سنتی هستیم، اضافه میکند: مهمترین مطالبه مردم از نمایندگان شورای شهرها این است که مدیریت شهری بتواند خدمات آسان، در دسترس و ارزان را در اختیار آنها قرار دهد و ظرفیتهایی را که در دل مدیریت شهری وجود دارد و شامل نیازهای مردم از تولد تا مرگ است به صورت مناسب، کیفی و گسترده ساماندهی کند؛ در واقع مهمترین دستاورد شوراها شکلگیری مدیریت یکپارچه شهری است. به این معنا که تمام اموری که به نوعی به مدیریت شهری برمیگردد تحت یک مدیریت واحد قرار گیرد و ما برای همه موضوعات شهری علاوه بر داشتن فرمانده متمرکز، پاسخگوی شفافی نیز داشته باشیم و اینکه برخی بخواهند مشکلات کشور را به دیگران محول کنند و نقش خود را صفر جلوه دهند در مدیریت یکپارچه شهری از بین خواهد رفت، زیرا مردم بلندگوهای روشنی در شوراها دارند که مطالبات آنها را پیگیری میکنند. پیش از شکلگیری شوراها اداره امور شهرها و روستاها دست شهرداران و بخشداران بود که آنها نماینده دولت بودند و زور، نان و قدرت خود را از دولت میگرفتند و به جای مطالبات مردم، پیگیر مطالبات دولت بودند، اما اکنون شهرداران و اعضای شورای شهر حیات و بقای فعالیت خود را در شورا و شهرداری در بالا بردن کیفیت خدمات خود به مردم میدانند و اگر درست عمل نکنند مردم آنها را کنار میزنند.
نایب رئیس شورای شهر تهران در خصوص عملکرد شوراها در سالهای اخیر نیز اضافه میکند: در دو سال اخیر هماهنگی و همافزایی بیندستگاهی بین دولت، مجلس، قوه قضائیه و شورای اسلامی شکل گرفته تا با کمک شورای عالی استانها مدیریت یکپارچه شهری و قدرت گرفتن شوراها در انتظام خدمت به مردم تکمیل شود و در حال حاضر این موضوع در مجلس و میان شورای عالی استانها، دولت و وزارت کشور در حال بحث است.
شوراها دیر متولد شدند
سروری در خصوص آزمون و خطاهای انجام شده از سوی شوراها در ۲۴ سال گذشته، میگوید: باید اعتراف کرد با توجه به اینکه شوراها دیر متولد شدند، تولد ناقصی داشتند، یعنی زمینهسازی لازم برای شکلگیری نظام شورایی کشور انجام نشد. این در حالی است که وقتی فردی میخواهد روی صندلی شورا بنشیند به این معناست که قرار است بر کرسی تصمیمگیری برای مردم تکیه بزند و این مهم نیازمند آموزشهای عمومی، فنی-تخصصی و اجرایی است که متأسفانه تاکنون هیچ یک از این آموزشها وجود نداشته و شاید بسیاری از تخلفاتی که در نظام شورایی وجود دارد به دلیل نبود همین آموزشهاست که موجب بروز اختلال در شوراها شده است.
ضمن آنکه در شوراها امکانات و ظرفیتها متناسب با نیاز مردم تعریف نشده و ساختار روشنی از صدر تا ذیل نظام شورایی کشور وجود نداشته و در واقع تکلیف ماهیت نظام شورایی کشور روشن نبوده که آیا شوراها دولتی، غیردولتی و یا نهاد هستند، درنتیجه این ابهامات و مشکلات، اختلالاتی در تولید خدمت روان و مناسب شوراها ایجاد شده است. به همین دلیل در دو سال گذشته همه اهتمام شورای عالی استانها بر این بوده که شوراها با ارائه آموزشهای لازم به اعضای آن ساختارمند شوند و وضعیت آنها ازنظر ارتباطات سازمانی و تعامل با دستگاههای مختلف، روشن و مطالباتشان از دولت و مجلس، اجرایی و قانونی شود تا به این وسیله بتوان اهداف پیشبینی شده در مدیریت یکپارچه شهری را در نظام شورای کشور شامل شورای شهر و روستا محقق کرد.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: