عطنا - در سالهای گذشته با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و به دنبال آن افزایش خطرات و اذیتهایی که متوجه نوجوانان و جوانان بوده؛ لزوم انجام پژوهش در این زمینه بیشتر شده است.
گزارشی که در ادامه میخوانید شرحی از یک پژوهش انجام شده در یکی از مدارس کشور سوئد است که توسط رابرت اسلونج استاد دانشگاه لندن و همکارانش انجام شده است. این پژوهش حاصل مصاحبه عمیق با نه دانشآموز 13 تا 15 ساله است که تجربه دسته اول از آزارهای فضای مجازی داشتهاند.
بیشتر این آزارها پایه روانشناختی داشته و براساس همان زورگوییها یا در اصطلاح عامه «گردن کلفتی» کردنهای قدیمی و سنتی است. زورگویی و قلدری زمانی اتفاق میافتد که با عدم توازن قدرت روبرو باشیم و فرد زورگو قصد آسیب رساندن به فرد زیر دست خود را دارد. با چنین تعریفی از زورگویی سنتی میتوان آزارهای فضای مجازی را این گونه تعریف کرد که نوعی قلدری کردن در طول یک مدت زمان در فضای مجازی و با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات علیه افرادی است که توانایی دفاع کردن از خود را ندارند.
در ادامه مقاله عنوان میکند که بین قلدری کردن و پرخاشگری تفاوتهایی وجود دارد که میتوان به دو شاخصه «زمان» و «توازن قدرت» اشاره کرد. اما نمیتوان مسئله بازه زمانی را به همین سادگی به آزارهای فضای مجازی تعمیم داد. برای مثال شرایطی را بیان میکند که اگر یک فرد برای یک بار عکس آزار دهندهای برای مخاطب منتشر کند و در دفعات بعدی افراد دیگری این زنجیره انتشار را ادامه دهند، آیا باز هم میتوان به آن فرد برچسب زورگو بودن زد؟
عدم توانایی و قدرت در دنیای واقعی مربوط به ضعیفتر بودن در مقایسه جسم، روان و سن میشود؛ در حالی که در فضای مجازی «قدرت استفاده از فناوری» و «ناشناس بودن» اهمیت ویژهای دارد. پژوهشگر در توضیح قدرت استفاده از فناوری اشاره میکند که این توانایی مربوط به دردسترس بودن فناوری یا امکانات فنی نیست؛ بلکه بستگی به دانش فرد آزار دهنده در استفاده کردن از این فناوریها دارد. افرادی که خود را نسبت به دیگران متخصص فضای مجازی میدانند قدرتمندتر بوده و موارد انحرافی و آزار دیگران در رفتارهای آنان بیشتر مشاهده شده است.
ناشناس بودن در فضای مجازی فرد آزارگر را قادر میسازد تا با ترس کمتر به کار خود ادامه دهد. در مصاحبه با افراد آسیب دیده نیز اولین توصیفاتی که از آزارگر بیان میشود مربوط به ناشناس بودن هویت وی است. این ناشناس بودن ترس انتقام در آینده را در ذهن او کمتر میکند. همچنین ممکن است به دلیل محبوبیت فرد آزار دیده در میان گروه همسالان، فرد آزارگر از جانب آنها نیز مورد خشم قرار بگیرد. این خشم به دلیل سرایت ترس به دیگران است که افراد گمان میکنند قربانی بعدی آنها هستند.
وجود محتواهای آزارگر در فضای مجازی که گاه دوری از دیدن آنها سخت و اجتناب ناپذیر است؛ توانایی و قدرت فرد آسیب دیده را کاهش میدهد. هرچند مسئله تکرار و عدم تعادل قدرت در فضای مجازی قابل کنترل است اما همواره مشکلات دیگری وجود دارد. به همین دلیل در بسیاری از پژوهشها حتی یک بار آزار رساندن در فضای مجازی را نیز به عنوان قلدری درنظر گرفته و از آن به عنوان «پرخاشگری» اینترنتی یاد میشود.
انواع مزاحمتهای اینترنتی
تا پیش از ظهور تلفنهای هوشمند بین آزارهای فضای مجازی و تلفنی تفاوت وجود داشت. اما امروزه با امکانات فراوانی که تلفنهای هوشمند دارند؛ مرز میان مزاحمتهای تلفنی و اینترنتی مبهم شده است. آزارهای فضای مجازی توسط جوانان در طیف وسیعی از بسترهای ارتباطی از جمله تماس تلفن همراه، پیامهای متنی، زورگویی کلیپ تصویری-ویدیویی، ایمیلها، اتاق گفتگو، پیامرسانی فوری و وبسایتها شکل گرفته است. در کره جنوبی بسیاری از آزارها در بازیها اتفاق میافتد و این تنوع با پیشرفت و توسعه فناوری بیشتر شده است.
در یک پژوهش سعی شده تقسیمبندی آزارها را در نوع محتوا تقسیمبندی کند. این تقسیمبندی شامل تهدید به خشونت فیزیکی، لحن گفتار خشونت آمیز یا مرتبط با نفرت، نامگذاری و برچسب زدن، تهدید به مرگ، پایان دادن به رابطه، اعمال جنسی، خواسته ها و دستورها، تهدید به آسیب رساندن به روابط موجود، تهدید برای خانه-خانواده و پیام های زنجیره ای تهدیدآمیز است. در موردی دیگر افراد تحت تأثیر را در سه گروه قربانیان، مجرمان و تماشاگران تقسیم میکند و شایع ترین رفتار گزارش شده توسط قربانیان و زورگویان فضای مجازی، تهدید یا آزار و اذیت، پس از آن شوخی کردن-تمسخر و در نهایت شایعه پراکنی بوده است. برای تماشاگران، ترتیب متفاوت بوده و جوکسازی-مسخرهکردن بهطور مکرر و به دنبال آن تهدید یا آزار و سپس شایعه پراکنی را شامل میشود.
در مصاحبههای انجام شده با دانشآموزان نیز برخی به نوع تهدید و برخی به بستر شکلگیری آزار اشاره کردند.
در ادامه مصاحبه به نکته تماشاگران اشاره شده که تهدید در رابطه با یک عکس منتشر شده از همکلاسی در صفحه شخصی یکی دانشآموزان بوده است.
تنوع رو به افزایش شبکههای مجازی و صفحههات شخصی اشکال جدید از آزارها را شکل میدهد. یک اظهار نظر در صفحه توییتر میتواند خشم افراد زیادی را برانگیزد. آزارگران جنسی یا ترولها که با تخریب شخصیت فرد توانایی آسیب رساندن به روان افراد را دارند از جمله آسیبهای فضای مجازی در دنیای جدید است.
سن و جنسیت
در مصاحبههای انجام شده دانشآموزان عنوان کردند که افراد در سن کم که توانایی و دانش کمتری نسبت به فضای مجازی دارند تمایل کمتری نیز به آزارگری دارند. افراد معمولاً زورگویی را به روی کمسنها اعمال میکنند. نکته قابل توجه در بحث جنسیت این است که شاید در نوع زورگویی و قلدری سنتی و در فضای واقعی پسران بیشتر از دختران فعال باشند اما در قلدری فضای مجازی دختران بیشتر از پسران فعال هستند و یکی از دلایل آن مخفی بودن هویت آنهاست.
همپوشانی با قلدری سنتی و توالی وقایع
دو نکته مهم در آزارهای فضای مجازی وجود دارد. اول اینکه بین قلدری در فضای واقعی و مجازی رابطه مستقیم وجود دارد. یعنی فردی که در فضای واقعی زورگویی کند امکان انجام این عمل در فضای آنلاین نیز وجود دارد. همچنین بسیاری از افراد آزارگر در یک بازه زمانی خود مورد آزار قرار گرفته بودند و این شرایط در دختران بیشتر است. زورگوییهای در حالت سنتی و آنلاین گاه به دنبال یکدیگر رخ داده است. یعنی یک زورگویی در حالت سنتی آن را به فضای آنلاین کشانده است یا برعکس.
تفاوت بین قلدری فضای مجازی و قلدری سنتی
میان زورگویی سنتی و فضای مجازی تفاوتهایی وجود دارد که میتوان آنها را به هفت گروه تقسیم کرد: 1) به درجاتی از تخصص تکنولوژیکی بستگی دارد. 2) اساساً غیرمستقیم است و نه چهره به چهره و بنابراین ممکن است ناشناس باشد. 3) به همین ترتیب آزارگر معمولاً واکنش قربانی را حداقل در کوتاه مدت نمی بیند. 4) تنوع نقشهای تماشاچی در آزار و اذیت فضای مجازی پیچیدهتر از اکثر قلدریهای سنتی است (تماشاچی ممکن است هنگام ارسال پیام یا رخ دادن اقدام آزاررسان، با قربانی در هنگام دریافت آن یا با هیچکدام در هنگام دریافت پیام، همراه آزارگر باشد یا مراجعه به سایت اینترنتی مربوطه را داشته باشد. 5) تصور میشود که یکی از انگیزههای قلدری سنتی موقعیتی است که با نشان دادن قدرت (سوءاستفادهای) بر دیگران، در مقابل شاهدان به دست میآید اما آزارگر اغلب در زورگویی فضای مجازی فاقد این است. 6) وسعت مخاطبان بالقوه افزایش مییابد، زیرا آزار اینترنتی میتواند به مخاطبان بسیار زیادی در یک گروه همتا در مقایسه با گروههای کوچکی که مخاطبان معمول در قلدری سنتی هستند، دست یابد. 7) فرار از زورگویی فضای مجازی دشوار است (هیچ پناهگاه امنی وجود ندارد)، زیرا ممکن است برای قربانی پیامهایی به تلفن همراه یا رایانه خود ارسال شود یا به نظرات ناخوشایند وب سایت دسترسی پیدا کند، هر کجا که باشند.
انگیزه های ارتکاب و تأثیر بر قربانیان
در یک مطالعه روی دانشآموزان 15تا19 ساله نشان میدهد انگیزههای آزارگری درونی و بیرونی هستند. دلایل درونی شامل انتقام، کسالت، حسادت، تجربه یک شخصیت جدید یا تغییر جهت دادن احساسات و دلایل بیرونی را شامل بدون عواقب، غیر تقابلی (زمانی که یک زورگوی فضای مجازی نمیخواست با قربانی برخورد رو در رو داشته باشد یا ترس از مواجهه واقعی با آن شخص) دانست.
راهبردهای مقابلهای دانشآموز
در اظهارنظرهای دانشآموزان بیان شد که برای مقاله با مزاحمتها سعی میکنند از امکانات خود فضای مجازی مانند مسدود کرد، گزارش دادن و اعمال انواع محدودیتها نسبت به فرد آزارگر استفاده کنند. هرچند در این میان برخی معتقد بودهاند که آزارها با این روشها نیز بهطور کامل قابل پیشگیری نیست.
بسیاری از بزرگترها به بچهها توصیه میکنند در صورت هرگونه آزار به والدین یا معلمان خود اطلاع دهند که البته این روش در حالت سنتی کاراتر بوده و بسیاری از پسران راغب به انجام چنین کاری نیستند. همچنین افزایش سن دانشآموزان این اطلاع رسانی به بزرگترهای خود کاهش یافته و بیشتر با دوستان خود آن را مطرح کردهاند. یکی از دلایل این عدم مطرح کردن تجربههای متفاوت دانشآموزان است. در کنار افرادی که با مطرح کردن آزار از بزرگترها کمک دریافت کردهاند، افرادی هستند که از طرف مشاور خود بعد از چندین سال هیچ گونه همراهی و رفع مشکی را مشاهده نکردهاند و حتی نسبت به امین بودن آنها نیز یقین ندارند.
مداخله و پیشگیری مبتنی بر مدرسه
همانگونه که مدارس برای نوع سنتی زورگویی برنامههایی داشته و آن را در قالب برنامههای درسی گنجانده و به دانشآموزان آموزش دادهاند؛ باید از همین راهکارها برای آزارهای فضای مجازی نیز استفاده کنند. عدم احساس شرم و عذاب وجدان در آزارهای فضای مجازی نسبت به آزارهای سنتی باعث گسترش آن شده است. باید دانشآموزان به همان اندازه که از زورگویی سنتی احساس ناراحتی میکنند نسبت به آزارهای فضای مجازی نیز در درون خود احساس پشیمانی کنند. معلمان میتوانند به همراه دانشآموزان گروههایی را تشکیل داده و در آن در رابطه با این مسائل و راههای جلوگیری و گسترش آزارها صحبت کنند. یک شرکت بریتانیایی نیز اقدام به آموزش دانشآموزان برای یادگیری راههای مقابله با آزارهای فضای مجازی کرده است.
با وجود پژوهشهای فراوان اما همچنان با چالشهای جدی در این زمینه روبرو هستیم. این موارد شامل ابهام در تعریف آزار که در طول زمان و مکرر رخ میدهد یا یکباره، مفهوم عدم توازن قدرت و مهمتر از همه رشد و گستردگی سریع فناوریهای جدید است. همین امر لزومی بر تداوم در مطالعات در این زمینه است.
یکی از راهکارهای پیشنهاد شده برای کاستن آزارها، طرد شدن فرد از گروههایی است که به آن تعلق دارد. این امر در آزارگری و قلدری سنتی مورد توجه بوده است که میتواند در آزارگری فضای مجازی نیز مورد توجه قرار گیرد.
در کنار نگاه روانشناسانه به این مسئله باید از دریچه جامعهشناسی به آن نگریست. از علوم دیگر همچون مطالعات رسانهای، بهداشت عمومی، حقوق و سایر حوزههای علوم اجتماعی به صورت ارزیابیهای کمی و کیفی برای بررسی این موضوع باید کمک گرفت. همچنین خود دانشآموزان میتوانند به عنوان محقق و برای جمعآوری دادهها در این فعالیتهای پژوهشی وارد شوند.
آزارهای فضای فضای مجازی تنها محدود به گروه نوجوانان و جوانان نیست و لازم است مطالعات این حوزه را در تمامی گروههای سنی گسترش داد و عواملی دیگر همچون مسائل فرهنگی در اجتماعات مختلف نیز مورد توجه قرار گیرد.
نویسنده: نعیمه سیلواری
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: