۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۲۴
کد خبر: ۳۰۳۷۵۷

عطنا - نشست علمی تخصصی اوکراین و قدرتهای بزرگ با حضور دکتر غلامرضا چگینی زاده، دکتر جلیل شیرغلامی، دکتر جهانگیر کرمی، دکتر حیدر علی مسعودی و دکتر علی بمان اقبالی زارچ در روز چهارشنبه ۳۱ فروردین ماه به صورت حضوری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

دکتر جهانگیر کرمی در رابطه با بحران روسیه و اوکراین بیان کرد: «نمی‌توان این بحران را یک تله آمریکایی یا ابتکار عمل دولت روسیه دانست چرا که مجموعه‌ای از تعاملات است که در آن نقش اصلی مربوط به روسیه بوده و در کنار آن غرب هم نقشی ایفا می‌کند. با توجه به این استدلال که سالهاست آمریکایی‌ها مدیریت تحولات جهانی را به دست گرفتند و برای نظامی کردن جهان تلاش کردند؛ روند قدرتمندی دولت روسیه موجب شد دشمن جدیدی در غرب ظهور کند که نیاز به شکست او برای حفظ هویت و هژمونی غربی تبدیل به یک مسئله اساسی شود.»

وی ادامه داد: «پس از حمله به اوکراین غرب نیز جنگ سیاسی، اقتصادی و رسانه ای را آغاز کرد. اما چشم‌انداز آینده این بحران را اگر در چهار سناریو بررسی کنیم؛ سناریوی اول این است که اگر روس‌ها بتوانند در شرق پیروز شوند و خواسته آنان اجابت شود می‌توانند پیروز مندانه از بحران خارج و به بخشی از خواسته‌هایشان برسند، دوم آنکه در شرق پیروز شوند اما اوکراینی‌ها مسئله را نپذیرند و بحران ادامه داشته باشد و به سناریو سوم برسد؛ یعنی تطویل بحران بدون پیروزی جدید که با این مقدار هزینه به منزله شکست است و آخر اینکه روس ها واقعا شکست بخورند.»

رویکرد احساسی به موضوعات راهبردی توان فهم را از نظام شناختی ملی می گیرد/ چین می خواهد روسیه بحران زده شود اما کاملاً شکست نخورد

دکتر کرمی گفت: «روسیه در صورت شکست؛ با تحریم‌ها، آشفته تر شدن وضعیت داخلی، تشدید رقابت های نظامی در مرزهای اروپایی و چالش همپایگی راهبردی و ثبات راهبردی مواجه خواهد بود. روسیه هرگز آنقدر قوی یا ضعیف نیست که به نظر می‌رسد. تکلیف روسیه و غرب برای هر دو طرف نامشخص است لذا وضعیت درآستانگی را همیشه داشته و به نظر می رسد در حال حاضر نیز وارد دوره‌ای از آستانگی می‌شوند. اما ارزیابی ها در رابطه با آینده این بحران برای روسیه خوشبینانه نیست.»

دکتر حیدرعلی مسعودی در رابطه با سیاست خارجی آمریکا نسبت به مسئله بحران اوکراین بیان کرد: «گفتمان‌های آمریکایی به دو دسته رسمی و آکادمیک تقسیم شده اند؛ زمانی که کنگره آمریکا قانون گسترش ناتو را تصویب کرد احتمال بروز چالش فعلی را نمی‌دادند و برخلاف امید به تعامل آمریکا و روسیه؛ این تعامل‌ها امکان پذیر نبود و با بحران فعلی احتمال تعامل ناتو و روسیه به طور کل باطل شده است. گفتمان‌های رسمی آمریکا شامل گفتمان در دولت آمریکا یا گفتمان تقابل محتاطانه و گفتمان در کنگره یا همان گفتمان روسیه هراسی شکست محور است. گفتمان محتاطانه ناظر بر این است که روسیه به دنبال احیا کردن امپراطوری سابق خود است و آمریکا تلاش دارد با استفاده از ائتلاف سازی بین المللی، تحریم گسترده، توقف روابط نرمال اقتصادی و تجاری با روسیه، وارد کردن ضربات اساسی به ارتش روسیه در بلند مدت، استقرار نیروهای جدید در لهستان و آلمان و جرم انگاری اقدامات روسیه در اوکراین از این مسئله پیشگیری کند.»

وی بیان کرد: «آمریکا فکر می‌کند که روسیه به اهداف خود از جمله تسلیم شدن اوکراین، به رخ کشیدن قدرت نظامی و تفرقه اندازی بین اروپا و آمریکا نرسیده است. نکته مهم دیگر این است که حمله؛ حمله‌ی دولت روسیه است و لزوماً به پوتین مربوط نیست. در این گفتمان مسئله مورد توجه کمک به اوکراین برای رسیدن به موضع قوی‌تر در مذاکرات و همراهی در اعلام بی‌طرفی اوکراین و پس گرفتن عضویت او از ناتو است. اما این گفتمان جنبه تقابلی خود را حفظ کرده و تجهیزات نظامی زیادی را نیز در اختیار اوکراین قرار داده است.»

وی در رابطه با گفتمان روسیه هراسی شکست محور بیان کرد: «این گفتمان بیشتر در آمریکا دنبال می‌شود و احساسی تر است. در آن تلاش بر این است که تصویر شیطانی از روسیه ایجاد شود و آن را شکست دهند. از جمله اقدامات آنها در این راستا؛ رویکرد احساسی همراه با هیجانات در حمایت از اوکراین و مقایسه روسیه با آلمان هیتلری می‌باشد. تلاش امریکا استفاده از سلاح‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی برای عقب راندن و شکست روسیه در اوکراین است و حتی از ارسال تانک و تسلیحات سنگین دفاع می‌کند و تاکید دارند آمریکا باید نیروی دریایی‌اش را در دریای سیاه مستقر کند تا از اوکراین دفاع کند چرا که اقدامات روسی فراتر از جرایم جنگی است و به نوعی نسل کشی تلقی می‌شود.»

رویکرد احساسی به موضوعات راهبردی توان فهم را از نظام شناختی ملی می گیرد/ چین می خواهد روسیه بحران زده شود اما کاملاً شکست نخورد

مسعودی در رابطه با گفتمان آکادمیک بیان کرد: «این گفتمان‌ها به دو دسته واقع‌گرایی تعهد گریز و لیبرالیزم جنگجو تقسیم می‌شود. گفتمان واقع‌گرایی تعهد گریز به این معناست که روسیه ملاحظات امنیتی خاص خود را دارد و این جنگ نشان داد نهاد سازی اتحادیه اروپا و وابستگی متقابل نمی‌تواند مانع جنگ شود و باید تقسیم کاری بین اروپا و آمریکا انجام شود. گفتمان لیبرالیزم جنگجو نیز عقیده دارد اوکراین خط مقدم دموکراسی و اقتدار‌گرایی است و علت اصلی جنگ عدم وجود مکانیزم های لازم در داخل نظام سیاسی روسیه می‌باشد. به نظر می‌رسد روسیه تلاش دارد جهان را به سمت نظم چند قطبی که خود بخشی از آن است حرکت دهد. در این بحران چین از اولویت راهبردی برای آمریکا برخوردار است و فروپاشی سرزمین‌های روسیه نه تنها سودی برای آمریکا ندارد بلکه موجب عدم اطمینان در نظم بین المللی می‌شود.»

دکتر علی بمان اقبالی زارچ بیان کرد: «بحران اوکراین متمرکز بر دریای سیاه و رقابتی است که آمریکا و روسیه از ۲۰ سال پیش شروع کرده‌اند. دریای سیاه در گذشته اهمیت کانونی در روابط بین الملل نداشت و تنها از نظر توریسم و منابع محدود مورد توجه قرار می‌گرفت. عناصر ژئوپلیتیکی دریای سیاه مانند؛ کاهش نفوذ روسیه و افزایش نفوذ آمریکا در رقابت با آلمان و فرانسه، تبدیل شدن به محور قوی برای انتقال به اتحادیه اروپا، حمل و نقل، مبارزه با تروریسم قاچاق و مواجهه با بحران مواد غذایی از اهداف آمریکا به حساب می آیند.»

وی افزود: «قدرتهای بزرگ دریای سیاه؛ آمریکا، اتحادیه اروپا که محور کانونی آن آلمان است و ترکیه که به ادامه یافتن بحران اوکراین علاقه نشان داده است می‌باشند. هدف اصلی روسیه تغییرات در ایجاد قدرت با مرکزیت روسیه می‌باشد و نقطه ضعف او در این بحران اقتصاد، پول ملی، علم و تکنولوژی، قدرت نرم، جامعه مدنی و ضعف دیپلماسی می‌باشد اوکراین نیز از این جهت برای روسیه بسیار مهم است. در این بحران اوکراین به وجه المصالحه تبدیل شده و بزرگترین بازنده این صحنه به حساب می آید. همچنین ابهت نظامی روسیه با انهدام رزم‌ناو مسکووا از بین رفته و عده ای جنگ جهانی سوم را پیش بینی کرده‌اند و ترس بر کشورهای حاشیه‌ای مستولی شده است. هر چه از جنگ می‌گذرد روسیه خطرناک‌تر می‌شود و نگرانی بابت گسترش جغرافیای جنگ، طولانی شدن زمان جنگ و استفاده از سلاح‌های هسته‌ای در جنگ وجود دارد.»

رویکرد احساسی به موضوعات راهبردی توان فهم را از نظام شناختی ملی می گیرد/ چین می خواهد روسیه بحران زده شود اما کاملاً شکست نخورد

او گفت: «در شرایط کنونی برای روسیه الحاق مناطق شرقی، بخشی از جنوب و بستن دسترسی اوکراین به دریای سیاه مطلوب است اما حتی اگر روسیه بتواند اوکراین را تصرف کند باز هم دستاورد ارزشمندی نخواهد داشت، چرا که هیچ گاه غرب در رابطه با موضوعی به این میزان از اتحاد و همبستگی در مجازات یک کشور نرسیده بود به طور کلی غربی‌ها در رابطه با روسیه این استنباط را دارند که دوره‌ی که حکومت متمرکز طویل المدت در یک کشور باید به اتمام برسد و جریان رسانه مسلط بر بحران اوکراین جریان رسانه‌ای غرب است.»

دکتر جلیل شیرغلامی بیان کرد: « آمریکایی‌ها به دنبال موقعیتی برای بر هم زدن نظم موجود جهانی هستند و همچنین مراقبند تا فروپاشی سرزمینی موقعیتی برای چین ایجاد نکند. سیاست چین برای دو طرف بحران حائز اهمیت است اما چین با توجه به نقش مهمی که دارد؛ نقش حاشیه‌ای ایفا کرده است. با توجه به اینکه گفته شده چین به دنبال مشارکت برای مدیریت جهانی و ساخت جهانی مبتنی بر سرنوشت مشترک برای تمام کشورها است؛ در شرایط سختی بین واقعیت ارزش‌ها و سرنوشت مشترک بشری و توافقی که شی جین پینگ و پوتین مبنی بر مشارکت نامحدود داشته اند قرار گرفته است.»

وی در رابطه با نتایج بحران برای چین بیان کرد: « رهبران چین معتقدند چین کشوری در سطح بازیگری جهانی است و توانسته‌اند در دو دهه اخیر به عنوان قدرت بزرگ نقش آفرینی کنند و اعلام کردند که به دنبال انعکاس ارزش‌های چین با قواعد و هنجارهای بین‌المللی هستند. اما در این بحران رویکرد دوگانه‌ای داشته و با تضاد فلسفی مواجه شده‌اند و نسبت به نظم جهانی موجود، رویکرد تدافعی و تهاجمی داشته‌اند.آنها تاکید دارند که سهم و نقش آمریکا باید به نفع چین کاهش پیدا کند تا توازن ایجاد شود اما در شرایط فعلی آمادگی تغییر در نظم جهانی و تصمیم مشخصی برای جبهه گیری ندارند.»

او گفت: « چین به منافع اقتصادی با اروپا و شکل نگرفتن همبستگی کامل بین اروپا و آمریکا بر سر چین اهمیت زیادی می‌دهد و با هرگونه سیاست تجزیه طلبی مخالف است. بازخورد این موضوعات در بحران اوکراین موجب به نمایش گذاشتن همبستگی سیاسی با روسیه شد اما از تلقی اتحاد سیاسی با روسیه در این مسئله پیشگیری می‌کنند. چالش‌هایی که در داخل و خارج از چین وجود دارد با حمایت یا مخالفت با روسیه حل نخواهد شد و شی جین پینگ نیاز دارد به عنوان یک رهبر موفق در چین جلوه کند بنابراین در شرایطی نیست که ریسک بزرگی را انجام دهد. برای چین مطلوب است که روسیه بحران زده شود اما کاملاً شکست نخورد چرا که در این شرایط روسیه مجبور به همراهی با چین در بسیاری از سیاست ها می‌شود.»

رویکرد احساسی به موضوعات راهبردی توان فهم را از نظام شناختی ملی می گیرد/ چین می خواهد روسیه بحران زده شود اما کاملاً شکست نخورد

دکتر غلامی گفت: « مجموعه این عوامل موجب شد چین تلاش چندانی برای کمک به روسیه انجام ندهد و اتحاد بی‌سابقه غرب نشان داد بازگرداندن تایوان با استفاده از قدرت زور غیر ممکن است و باید اقدامات خود را برای استقلال از نظام مالی و فناوری جهانی افزایش دهند. چین به دنبال تغییر نظم بین الملل ناشی از بحران اوکراین نیست و آمادگی اقتصادی روبرویی با آن را ندارد. استفاده از این فرصت نیاز به آمادگی سیاسی، بینش سیاسی و متحدان وفادار دارد که چین در حال حاضر به آنها دسترسی ندارد و علیرغم هوشمندی رفتار رهبران چین، در رابطه با بینش و معادله خوانی چینی‌ها در این بحران اغراق شده است. ما باید مراقب باشیم تحت تاثیر برخی القائات قرار نگیریم.»

دکتر شریفی بیان کرد: « با توجه به ظاهر شدن اوکراین در سال ۱۶۵۴ بر روی نقشه و بخشیدن سرزمین‌های زیادی از طرف روسیه به اوکراین؛ از حیث مسئله شناسایی، تجاوز روسیه به اوکراین با واقعیت همسویی ندارد. پدیده‌ای در تفسیر ماده ۵۱ ملل متحد شکل گرفته به‌ نام دفاع مشروع پیش دستانه از این عنوان چنانچه حمله در حال وقوع نبود اما حتمی الوقوع بود، قبل از فعلیت پیدا کردن آن حمله؛ حمله پیش دستانه صورت می‌گیرد که غرب در حملات خود به این پدیده استناد می‌کند تا تجاوزش را انکار کند. باید در نظر گرفت اگر مباشر این بحران امریکا بود رسانه‌ها با وحدت کامل دفاع مشروع پیش‌دستانه را تاکید می‌کردند. وجه تمایز رفتار روسیه در این بحران؛ تجاوز تلقی کردن اقدام او و کارکرد رسانه‌ای است که داشته‌اند و وحدتی که علیه روسیه از آن یاد می شود نیز یکی از این کارکردهای رسانه‌ای محسوب می‌شود چرا که اساساً چنین وحدتی در واقعیت شکل نگرفته است.»

دکتر غلامرضا چگنی زاده در انتهای نشست بیان کرد: « هر عملی در نظام بین الملل بدون روایت سازی به نتیجه مطلوب منتهی نمی‌شود. اگر کشور ما درگیر پرداختن به موضوعات مهم راهبردی از منظر احساسی شود؛ نظام شناختی ملی ما قابلیت دریافت فهم مربوط به موضوع را نخواهد داشت. اگر نظام سیاسی ورود اطلاعات مهم به مجموعه شناختی خود را سد کند، در عمل ناموفق خواهد بود و ما باید ورود اطلاعات را برای کشور خود یک ضرورت بدانیم. رسانه‌ها، حوزه‌های دانشگاهی و علمی ما تکلیف ملی خود را در قبال این موضوع انجام نداده‌اند و به گردابی گرفتار شده اند که عوام مردم در آن هستند. ما باید نگاه نافذ تری داشته باشیم و بی تحرکی در محیط علمی را از بین ببریم.»

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار