عطنا - چندسالی بود در آستانه نوروز توفیق نوشتن بهاریه حاصل می شد. راستش را بخواهید امسال حس خوبی برای نوشتن آن نداشتم. تردید داشتم بنویسم یا ننویسم زیرا سالی که در روزهای پایانی اش هستیم برای خیلی ها و به ویژه برای خودم خوب نبود!
ترسم از آن بود که نکند با نوشتن بهاریه بازهم سخن از امید واهی بر زبان آید. می دانیم امید واهی دادن یعنی چشم پوشی از واقعیت ها و این به دور از اخلاق حرفه ای است. ولی عقل حکم می کند از رویدادها درس بگیریم. از طبیعت درس بگیریم که علیرغم همه ناملایمات و سختی ها باز هم چهره زیبایش را به روی انسان می نمایاند. بار دیگر آبهای زلال از کوهساران جاری می شود، درختان شکوفه می دهند و زمین دوباره جانی تازه گرفته و خود را برای انجام رسالت انسان آماده می سازد؛ پس نا امیدی کفران نعمت است!
اگرچه هرلحظه از عمر فرصت نابی است برای اندیشیدن، اما نوروز فرصت مغتنمِ راهبردی، برای باز اندیشی به طبیعت، به زندگی، به رسالت انسان و هدف خلقت، به خود و به جهان هستی است! پروردگار هستی بار دیگر فرصتی به ما داد تا ما چه بهره ای ببریم! درسال پیش رو برای بهبود زندگی خودو همنوعان خویش چه برنامه ای داریم؟ چه اقدام هایی باید انجام دهیم! کارهای نکرده کدامند و اولویت با کدامهاست. نوروز فرصت خانه تکانی ذهن و دل است! هنگام زدودن افکار زائد و روش های ناکارآمد. پیام نوروز با زبان طبیعت زیبایش نوسازی در همه ابعاد زندگی انسانی است!
ما به تماشای جهان نیامده ایم، آمده ایم هریک نقشی بر این عرصه بیافرینیم. اندک اندک نشانه های نوروز طبیعت و وزش نسیم روح نواز بهاری از راه می رسد، نشانه های نوروز انسان، عمل به رسالت و مسئولیت انسانی کجاست؟ ما کجائیم و به کدامین سو در حرکتیم؟ به باور من سال خوب به خودی خود در پیش نخواهد بود؛ سال خوب و سرنوشت را باید ساخت؛ با درایت، با هدفمندی، با مشارکت جمعی و تلاش فردی هرکس به وسع خویش به دمی، یا درمی یا قلمی. بشر با الهام از طبیعت و نوروز بار دیگر از زمین سستی و بی مسئولیتی، نا امیدی و انفعال برخیزد. بیندیشیم و طرحی نو دراندازیم و منتظر معجزه نباشیم؛ معجزه مائیم و کردار و رفتارمان! تنتان سالم و دلتان همواره شاد و نوروزتان پیروز!
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
❤️❤️❤️