عطنا - نشست روزنامه آیندگان از آغاز تا فرجام روز دوشنبه بیست و سوم اسفند ماه در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
دکتر عباس اسدی عضو هیات علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در آغاز این نشست گفت: انقلاب اسلامی ایران مرهون تلاش های بسیاری بوده و با بررسی تاریخ مطبوعات شاهد هستیم این حوزه فراز و فرود زیادی داشته و گاهی آزادی کامل وجود داشته و گاهی مطبوعات تحت کنترل فراوانی بوده اند. ولی مطبوعات نتوانسته اند از آزادی به نحو احسن استفاده کنند.
وی گفت: از زمان شکل گیری مطبوعات در دوره مشروطه آزادی مطبوعات داشتیم. در دوره پهلوی اول با محدودیت فعالیت مطبوعاتی مواجه می شویم و با خروج رضا شاه ازادی مطبوعات داریم و پهلوی دوم مطبوعات را محدود می کند. در دوره مصدق ازادی نسبی داریم و با بازگشت شاه دوباره محدودیت مطبوعات را داریم و در نزدیکی انقلاب اسلامی مطبوعات آزاد می شوند. بعد از انقلاب بهار آزادی مطبوعات را داریم و نشریات زیادی ایجاد می شوند تا آنکه برخی نشریات مانند ایندگان باعث می شوند شرایط به گونه دیگری رقم بخورد.
جذب روشنفکران و نخبگان برای مقابله با جذب آنها توسط جریان اسلامی به رهبری امام خمینی هدف آیندگان بود
در ادامه دکتر داوود آقارفیعی عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران گفت: باید به سه مساله برای بررسی این موضوع کلی و تاریخی توجه کنیم. یکی هستی شناسی مساله است. دیگری معرفت شناسی و سومی ایجاد یک فرضیه است تا برای اثبات آن تلاش کنیم و به نتیجه برسیم.
وی گفت: برای بررسی یک نشریه باید سیر تحولات منجر به تولد آن را بررسی کنیم. مثلا نشریات ورزشی زمانی به وجود آمدند که ورزش مساله ای مهم شد و در جامعه گفتمان و پارادایم ایجاد کرد. نشریات سینمایی هم به علت شرایط و بستر مناسب تاسیس شدند. روزنامه آیندگان هم به خاطر برخی تحولات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و فناورانه تاسیس شد.
او ادامه داد: در بعد معرفت شناسانه تاثیرات درون سازمانی و برون سازمانی نشریات باید بررسی شود. در زمینه تاثیرات برون سازمانی باید دید یک نشریه از منظر جامعه شناختی چه تاثیری بر محیط گذاشته، از نظر فرهنگی چه دستاوردی داشته، از نظر سیاسی چه جهت گیری داشته، از نظر اقتصادی چه وابستگی هایی داشته و چه عواملی باعث تاسیس آن شده است.
او اظهار داشت: در بعد داخلی و درون سازمانی هم باید برخی مسائل بررسی شود. از جمله روزنامه نگاران همکار با هر نشریه، دستاوردهای حرفه ای نشریه و تاثیر آن بر روزنامه نگاری کشور و میزان موفقیت آن برای جذب مخاطب. مسائل داخلی و خارجی هر نشریه هم بر هم کاملا تاثیرگذار هستند و نمی توان آنها را به صورت جدا از هم مورد بررسی و تبیین قرار داد. این چارچوب روش شناسانه در بررسی هر نشریه ای از جمله آیندگان باید در نظر گرفته شود. وی در نهایت مدل روش شناسی ابعاد بررسی هر نشریه را تشریح کرد.
این کارشناس حوزه مطبوعات افزود: از نظر هستی شناسانه، باید گفت روزنامه آیندگان در تاریخ 25 آذر سال 1346 اولین شماره خود را منتشر کرد. دهه 40 شمسی یکی از دهه های مهم و تاثیرگذار در تاریخ ایران است و برخی معتقدند انقلاب اسلامی از دهه 40 و قیام حضرت امام (ره) آغاز شد و جریان های دهه 40 باعث شد در نهایت انقلاب اسلامی رخ دهد. در این دهه شاهد رخدادهایی هستیم که ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دارند و باعث شد جریان هایی رخ دهند. فرضیه ما این است که شکل گیری روزنامه آیندگان برآیند نهایی مسائل مختلف ایجاد شده در دهه 40 شمسی و همچنین نوع دیدگاه موسسان آن است و تلاش این روزنامه شکل دهی به افکار عمومی و جذب روشنفکران و نخبگان زمانه خویش برای مقابله با جذب آنها توسط جریان اسلامی به رهبری امام خمینی بود.
آیندگان به دنبال اقناع افکار عمومی در مورد توسعه نامتوازن شاه بود
وی در توضیح این دیدگاه خود گفت: ایران بعد از کودتای 28 مرداد و تاسیس ساواک به ثبات نسبی رسیده بود و همین باعث شد رژیم پهلوی احساس کند قادر به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی است. پهلوی دوم در کتاب پاسخ به تاریخ می نویسد: هدف من سازندگی ایران مترقی و توانا است. در سال 1322 من هدف های اصول سیاست اقتصادی و اجتماعی کشورم را در 5 موضوع خلاصه کردم: نان، مسکن، پوشاک، بهداشت و اموزش برای همگان. این اساس تفکر شاه را شکل می دهد. در نگاه اول این اظهارات مترقیانه است، ولی تعمق نشان می دهد این نوع توسعه نامتوازن بوده و به نتیجه نمی رسد. این نوع طرز تفکر پهلوی دوم باعث شد یک سری مسائل در حیطه توسعه شکل بگیرد.
وی ادامه داد: از طرفی در دهه 40 توسعه مهم ترین مساله فکری در جهان بود که حتی سازمان ملل آن را پیگیری می کرد. علل این مساله پایان جنگ جهانی دوم و یکپارچه سازی کشورهای درحال توسعه با اقتصاد جهانی بود و جریانی در کشورهای تازه استقلال یافته از استعمار و نیز جهان سوم به همین منظور شکل گرفت. کم کم نظریات نوسازی شکل گرفت و نسخه های تجویزی توسعه مطرح شد که با انتقادهایی مواجه شد. در دهه 60 میلادی دموکرات ها در آمریکا سرکار آمدند و کندی طرح هایی برای توسعه در اقمار خود داشت و توصیه آمریکا این بود که در کشورهایی مانند ایران باید بحث توسعه مورد توجه قرار بگیرد. لذا بحث توسعه در ایران جریان ساز شد ولی این توسعه نامتوازن بود. از طرف دیگر یک جریان دیگر در اوائل سال 1340 پس از فوت آیت الله بروجردی شکل گرفت. پهلوی دوم قصد داشت مرجعیت از ایران خارج شود و لذا برای آیت الله حکیم در نجف پیام تسلیت فرستاد. در عین حال امام خمینی که طرفدار نظریه ولایت فقیه بودند روزنه ای برای عموم مردم برای اصلاح حکومت به وجود آورند. لذا بسیاری از مردم به دور ایشان جمع شدند. به خصوص که مشخص شد توسعه دهه 40 نتیجه مطلوب ندارد.
وی تصریح کرد: امام راحل به خاطر شجاعت و تمایل به اظهار عقیده پس از فوت آیت الله بروجردی با صراحت بیشتری مسائل را مطرح کردند و مردم گرد ایشان جمع شدند. از سوی دیگر امام عارفی بودند که نگرش عمیقی داشتند و لذا خواص را هم به دور خودشان جمع کردند. لذا امام کم کم به مرجع تقلیدی جریان ساز مبدل شدند. لذا در دهه 40 شمسی شاهد تقابل جریان توسعه گرای وابسته به نهادهای بین المللی و قدرتهایی سرمایه سالار مانند امریکا از یک سو و جریان اسلام گرا به رهبری حضرت امام (ره) هستیم. این تقابل به تبعید حضرت امام منجر شد. اصلاحات نامتوازن مورد نظر گروه اول که در دوره نخست وزیری امینی آغاز شد و به اصلاحات ارضی منجر شد، قرار بود باعث توانمندی کشاورزان و الغای نظام ارباب و رعیتی شود، ولی در عمل 50 درصد زمین های مرغوب باز به مالکان بزرگ رسید و موج صنعتی سازی هم به ایران رسید و کارخانه های مونتاژی تاسیس شدند. لذا بسیاری از کشاورزان آواره و حاشیه نشین شدند یا در این کارخانه ها جذب شدند و مطالباتی در انها شکل گرفت.
وی گفت: اما با به نتیجه نرسیدن اصلاحات مذکور و سرخوردگی مردم طبقه حاکم تلاش کرد افکار عمومی را هدایت و مجاب کند. در آن زمان روزنامه ها حرف اول را در جامعه می زدند. چون از اینترنت و شبکه های اجتماعی خبری نبود و تلویزیون و رادیو به طور گسترده در دسترس نبود. لذا برای یافتن افرادی مناسب و بی خطر برای مدیریت روزنامه ها تلاش شد و داریوش همایون برای مدیریت روزنامه جدید آیندگان انتخاب شد تا در دهه 40 افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد. وی در سال 1307 در خانواده ای متوسط به دنیا آمد و ملی گرا و ایران دوست بود و در دوره نوجوانی حامی آلمان نازی بود. بعدها با روزنامه بهمن کار روزنامه نگاری را در دوره دانش آموزی آغاز کرد. سپس وارد حزب ملت ایران به رهبری داریوش فروهر شد و در نهایت به حزب سوسیالیست کارگران ایران پیوست. در آستانه کودتای 28 مرداد او به مصدق تمایل پیدا کرد و با دکتر فاطمی هم ارتباط داشت و حامی جمهوریت بود و به زندان افتاد.
داریوش همایون از ملی گرایی تا جاسوسی برای سازمان سیا
دکتر آقارفیعی ادامه داد: حزب سوسیالیست کارگران ایران بعد از کودتا طرفدار سلطنت شد و همایون هم بعد از مدتی سرخوردگی به روزنامه اطلاعات پیوست و سردبیر سرویس خارجی آن شد. سپس به علت اختلاف با عباس مسعودی از روزنامه اطلاعات جدا شد و به موسسه انتشاراتی فرانکلین پیوست. بعد از مدتی همایون شناخته می شود و از طرف سفارت آمریکا در تهران یک بورس دوره آموزش روزنامه نگاری دریافت کرده و به این کشور می رود و در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد و در سال 1346 به علت روابطش با سازمان سیا از سندیکای نویسندگان و خبرنگاران آمریکا اخراج شد. با ازدواج با هما زاهدی، دختر فضل الله زاهدی در سال 1350 پیشرفت همایون در دربار تسهیل می شود و در سال های 1353 و 1354 در شکل گیری حزب رستاخیز نقش نظریه پرداز را در کنار جمشید آموزگار ایفا می کند. در سال 1356 با آغاز نخست وزیری آموزگار او وزیر اطلاعات و جهانگردی شده و در انتقال و چاپ مقاله توهین امیز رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات نقش کلیدی بازی می کند.
وی گفت: در اوج انقلاب همایون برای کاهش شدت انقلاب اسلامی دستگیر و زندانی می شود ولی همزمان با پیروزی انقلاب فرار کرده و بعد از 15 ماه زندگی مخفیانه از کشور خارج شده و از سلطنت طرفداری می کند. بر اساس اسناد موجود همایون عضو سازمان سیا بوده و برای راه اندازی روزنامه آیندگان از اسراییل کمک گرفته است. از جمله همکاران همایون در روزنامه آیندگان فریده کامکار شاهرودی بوده که دوست و همکلاسی وی بوده که بعدها به علت اختلافات از آیندگان جدا شد. همایون خود اذعان کرده که به علت منفور بودن در میان روزنامه نگاران و نگرش سرمایه دارانه، امتیاز روزنامه را به اسم همین خانم گرفته است. فرد دیگر جهانگیز بهروز است که روزنامه نگاری قدیمی است. غلامحسین صالحیار سه سال سردبیر این روزنامه بود و روزنامه نگار قدری بود و بنیانگذار واحد مرکزی خبر صدا و سیما بود. مهدی سمسار که بعدها به کیهان و رستاخیر پیوست و دکتر بهره مند از جمله دیگر همکاران این روزنامه بودند. مسعود بهنود، سیروس علی نژاد، عمید نائینی، فیروز گوران، مسعود مهاجر، فریدون پزشکان، هوشنگ وزیری، سیروس پرهام از جمله دیگر همکاران این روزنامه بودند که اکثرا از اطلاعات به ایندگان پیوستند. خسروگلسخ، حمید سمندریان، نجف دریابندری، شاهرخ مسکوب، مصطفی رحیمی، احمد شاملو، محمدعلی سپانلو، فریدون آدمین، ایرج پزشکزاد، عبدالکریم لاهیجی، داریوش شایگان، حسن نیف، محمد قائد، متین دفتری، مهشید امیرشاهی، احمد بیرشک رضا براهنی و غیره هم با این روزنامه همکاری داشتند.
همایون برای تاسیس روزنامه آیندگان از صهیونیست ها کمک گرفت
وی در مورد جهت گیری های روزنامه آیندگان گفت: تیترهای یک این روزنامه نشان می دهد که بیشتر بر روی مسائل داخلی کشور متمرکز است و دنبال اقناع افکار عمومی و ایجاد تغییرات اجتماعی و اصلاحات لیبرال است. اما جهت گیری های پرسروصدای ان در زمینه مسائل بین الملل عامل شهرت آیندگان و در جهت حمایت از اسراییل بود. این روزنامه حتی در میان روزنامه نگاران به روزنامه صهیونیستی مشهور بود و قبل از آغاز جنگ 1967 اعراب و اسراییل همایون در اسراییل بود و از این کشور برای تاسیس این روزنامه کمک گرفت. اسکندر دلدم روزنامه نگار مشهور در کتاب خاطرات خود به نام خاطرات من و فرح پهلوی به صراحت به این مساله اشاره کرده است. روزنامه آیندگان در 29 شهریور سال 1346 از اشغال بخشی از خاک اردن به علت وجود اماکن مقدس یهود در آن اظهار خرسندی می کند. همایون معتقد بود ایران و اسرائیل و ترکیه بر ضد اعراب اتحاد طبیعی دارند.
جالب این است که آیندگان گاهی از واژه مجعول خلیج به جای خلیج فارس استفاده می کند و این امر موجب تذکر ساواک به آیندگان در سال 1349 می شود. در مورد بحرین هم همایون موضع گیری عجیبی دارد و او قبل از واگذاری بحرین مقالاتی دروغین در آیندگان نوشت و مدعی شد منابع نفتی بحرین به اتمام رسیده است.
وی در مورد رهاوردهای حرفه ای آیندگان گفت: علیرغم ضعف های اقتصاد سیاسی و وابستگی ها، این روزنامه از رقبای خود گران تر بود. این روزنامه بر خلاف کیهان و اطلاعات که به صورت فردی تاسیس شدند، در قالب شرکت سهامی تاسیس شد تا همه کارکنانش در آن سهیم شوند ولی در عمل این طور نشد و ذولت در آن سهم 52 درصدی داشت. آیندگان اولین روزنامه صبح ایران بود چون تصور این بود عطش مخاطب برای دریافت خبر در صبح بیشتر است. قطع روزنامه برلینی (60 در 42 سانتیمتر )بود و خیلی بزرگ نبود که خواندنش سخت باشد و این قطع در آن زمان جالب بود. این روزنامه برای اولین بار اسم خبرنگاران را کنار گزارش هایشان درج می کرد و این مساله خبرنگاری را به حرفه ای جدی تر مبدل کرد. تیتر یک ایندگان متوجه مسائل داخلی بود و سرمقاله نویسی منظم را باب کرد. آیندگان اصلا صفحه حوادث نداشت و خودش را نشریه ای متعلق به نخبگان می دانست و برای اولین بار سرمقاله نویسی را به افرادی خارج از آیندگان سپرد.
وی افزود: آیندگان ضمیمه های متنوعی داشت مثل ضمیمه ادبی و ویراستاری و درست نویسی را رعایت می کرد. دو صفحه ورزشی داشت. ضمیمه روستای آیندگان هم برای روستاییان بود که در نوع خود بدیع بود. این روزنامه در 16 مرداد 1358 به جرم توطئه علیه انقلاب اسلامی توقیف شد. داریوش همایون بعدها در کالیفرنیا این روزنامه را برای مدتی چاپ کرد که به علت عدم استقبال این روزنامه تطعیل شد.
همایون ابتدا حامی ترویج اصلاحات آمریکایی با حذف شاه بود
در ادامه این نشست دکتر قاسم تبریزی مورخ برجسته کشور گفت: در دهه 20 توان نویی وارد جامعه ایران شد و همایون در سنین نوجوانی به مکتب پان ایرانیسم پیوست که بعدها به حزب پان ایرانیست مبدل شد. موسسان این حزب هویت ایرانی را در دوره باستان جستجو کرده و تجددگرایی و غربگرایی در این دوره مبتنی بر الهام گیری از آمریکا بود. همایون در این دوره اهل نوشتن بود و در اوج نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزات ملت ایران علیه انگلیس حزب سومکا شکل می گیرد. این حزب تقلیدی از نازیسم بود، ولی ويژگی های فاشیستی آن ملموس تر بود. همایون در این حزب بسیار فعال بود و در دورانی که منشی زاده در ایران نبود، همایون مدیریت این حزب را در دست داشت. این حزب یکی از موانع نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و اغتشاشات سومکا در ظاهر بر ضد توده ای ها بود ولی عملا به نهضت آسیب زد وبا کودتای 28 مرداد ماموریت این حزب به پایان رسید و تعطیل شد. این حزب در مظان اتهام وابستگی است و هنوز در مورد آن ناگفته زیاد است.
او افزود: همایون بعد از کودتای 28 مرداد به محافل آمریکایی نزدیک شد و غرب هم دنبال افراد توانمند بود. لذا او جذب موسسه فرانکلین شد. این موسسه فرهنگی علاوه بر ترویج فرهنگ آمریکایی یکی از مراکز جاسوسی سازمان سیا بود. در اسناد ساواک هم به این موضوع اشاره شده است. در این دوره امریکایی ها بخش عمده ای از افراد سرخورده و مایوس حزب توده مثل اصغرمهاجر و نجف دریابندری را جذب کردند. فرانکلین در این دوره هشت موسسه انتشاراتی را هدایت می کرد. در همان سال ها هشتصد عنوان فیلم توسط این موسسه وارد شده و در سراسر ایران توزیع می شود.
وی گفت: آمریکا در دهه 60 میلادی به دنبال تغییر ساختار اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ایران بود و قصد داشت با کنار گذاشتن شاه و جایگزینی افرادی مانند علی امینی این کار را انجام دهد. لذا ناگهان گروهی 27 نفره در قالب جبهه ملی فعال شده و علیه شاه سخنرانی و فعالیت می کنند. تا به حال تنها 4 نفر از این افراد به طور دقیق شناسایی شده اند که یکی از آنها داریوش همایون است. دکتر مصدق در واکنش به این رویداد سه نفر از همفکرانش را مامور رسیدگی به این موضوع می کند. ولی گزارش بررسی های این افراد در دسترس نیست و جبهه ملی هم در این زمینه سکوت کرده است. این افراد معترض در دانشگاه هاروارد کنفرانسی در مورد ضرورت تغییر در ایران و برکناری شاه برگزار می کنند و همایون یکی از سخنرانان این همایش است. شاه در سفر به امریکا کاری می کند که در سلطنت ماندگار شود و همایون صنعتی زاده رئیس فرانکلین زندانی شده و با اعضای زندانی جبهه ملی مذاکره می کند که بر علیه شاه صحبت نشود چون قرار است شاه بماند. انها هم می پذیرند وبرخی اعضای جبهه ملی آزاد می شوند.
روزنامه آیندگان ارگان موسسه انتشاراتی فرانکلین و مروج فرهنگی در تعارض با فرهنگ اسلامی و ملی ایران بود
استاد تبریزی ادامه داد: از این پس همایون منطبق با سیاست آمریکا حرکت می کند و به یکی از عناصر سازمان سیا مبدل می شود. در دوره جنگ شش روزه سال 1967 اعراب و اسراییل همایون در اسراییل بود و به عنوان فردی وابسته به صهیونیسم فعالیت می کرد. در مورد تاسیس روزنامه آیندگان کتابی با استفاده از اسناد ساواک منتشر شده و روند شکل گیری این روزنامه بررسی شده است. قبل از تاسیس این روزنامه همایون صنعتی زاده به دنبال این کار بود و روزنامه آیندگان عملا ارگان رسمی موسسه انتشاراتی فرانکلین است. سفر همایون و برخی روزنامه نگاران دیگر ایرانی به اسرائیل و وابستگی آنها به صراحت از سوی آنها اعلام می شد. بسیاری از این روزنامه نگاران فراماسونر نیز بودند که از جمله آنها می توان به محمود طلوعی اشاره کرد.
او تصریح کرد: معر عزری بین 1.5 تا 2 میلیون تومان در اختیار همایون می گذارد و برخی قطعات چاپخانه هم از اسرائیل وارد می شود. این روزنامه از ابتدا حامی اسرائیل و مخالف کشورهای اسلامی بود و کارکنانش عمدتا مارکسیست و ضددین بودند. آیندگان مروج فرهنگی در تعارض با فرهنگ اسلامی و ملی ایران بود. اعضای موسسه فرانکلین عمدتا چپ های توده ای هستند و حتی ساواک نسبت به برخی از آنها مانند احمد سمیعی مشکوک بود. ولی ساواک به خاطر مداخله سازمان سیا حق دخالت نداشت. شبکه زیتون هم که در دوره پهلوی وابسته به موساد بود متشکل از بهاییان خبرچین بود.
وی گفت: همایون طی این مدت پس از ازدواج با دختر فضل الله زاهدی به دربار نفوذ کرد. او ارتباطش با سیا را طی این سال ها حفظ کرد. در جریان کودتای امریکا در اندونزی سیا نیم میلیون نفر را به کشتن داد. همایون به عنوان خبرنگار این رویداد را پوشش داد. 480 خبرنگار توسط سیا از سراسر جهان برای پوشش این رویداد و حمایت از کودتای سوهارتو و جریان سازی خبری به کار گرفته شدند. همایون در مجموع 21 سفر به نقاط مختلف جهان داشت که اسامی و جزئیات برخی از آنها افشا نشده است. او موسسه فرانکلین را در برخی همسایه های ایران را تاسیس کرد. ایران در آن زمان مرکز فعالیت سازمان سیا بود. موسسه فرانکلین در آمریکا هم، ایران را مرکز فعالیت در دیگر کشورها قرار داد تا کتاب های درسی و روزنامه های متنوعی در منطقه توزیع شود.
وی اظهار داشت: افرادی مانند همایون حتی ملی گرا هم نبودند و او در کنار مسعودی موسس اطلاعات حامی جدایی بحرین از ایران بودند. این دو نفر با سابقه ایران دوستی چگونه می توانستند با اسرائیل کنار بیایند. این افراد و برخی افراد دیگر مارکسیست بودند یا مقلد غرب یا فراماسونر و حامی منافع ایران نبودند. وابستگی مدیران و کارکنان روزنامه های قبل از انقلاب اسلامی باعث می شد آنها به منافع ملی و اقتدار و وحدت و فرهنگ ملی بی توجه باشند. مطبوعات آن دو دوره چند دسته بودند. یکی مطبوعات دولتی مثل اطلاعات، ایران، کیهان و غیره. دیگری روزنامه های احزاب و وابسته به احزاب چپ، اسلامی، سیاسی و احزاب مختلف. دسته سوم مطبوعات ظاهرا مستقل هستند که نویسندگان توانمندی داشتند و دستمزدهای خوبی هم پرداخت می کردند. باید مدیران و نویسندگان این مطبوعات و شخصیت آنها و وابستگی های خارجی آنها مورد بررسی قرار بگیرد تا مشخص شود مجری برنامه های کدام دولت ها بوده اند. برخی از آنها با دین و اسلام ضدیت خاصی داشتند و همه این مسائل باید به شکلی تحلیلی و علمی و مستند بررسی شوند. در دوره حاکمیت پهلوی اول و دوم، نقش استعمار در ارتباط با رسانه های ایران قابل توجه است. اگر سلطه آمریکا در آن دوره در جامعه ایران وجود نداشت، شخصیت های روزنامه نگار ما در نهایت به استبداد متصل بوده و برخی خطاها داشتند. اما اتصال و فرمان برداری آنها از استعمار قابل توجیه نیست. دشمن همیشه به دنبال شکار افراد بااستعداد و بانفوذ است تا آنها را به مجری سیاست های خود مبدل کند. دانشگاه های ما باید مطبوعات را قبل از مشروطه، در دوره مشروطه، دوره رضا شاه و محمدرضا پهلوی تا پایان به دقت بررسی کرده و رجال شناسی، جریان شناسی و موضوع شناسی مطبوعاتی داشته باشند.
بزرگ نمایی و حمایت از گروه های ضدانقلاب در برابر امام خمینی سیاست آیندگان بعد از پیروزی انقلاب بود
وی در مورد عملکرد روزنامه آیندگان در ماه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: روزنامه آیندگان از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 56 به دنبال جریان سازی در برابر امام خمینی (ره) بود. این روزنامه حامی شیخ عزالدین حسینی بود که وابسته به ساواک و توجیه کننده عملکرد احزاب دموکرات و کومله در کردستان بود. فداییان خلق و گروهک رجوی توسط آیندگان برجسته می شدند. روزنامه آیندگان بیعت همافران با امام در تهران را در قالب راهپیمایی همافران در قم تیتر زد. تشدید شایعه کودتا در تهران بعد از انقلاب، مخالفت با خلع سلاح گروه ها بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی، حمایت از شکل گیری سازمان ها و جنبش های ضد انقلاب اسلامی در نقاط مختلف کشور و برجسته کردن فعالیت ها و مواضع آنها به خصوص در مورد سازمان مجاهدین خلق از جمله اقدامات آیندگان بود.
وی تصریح کرد: آیندگان دروغ هایی هم به امام خمینی نسبت داد تا امام (ره) به صراحت گفتند من روزنامه آیندگان را نمی خوانم. در همان زمان برخی نشریات هم در مورد سوابق آیندگان افشاگری می کردند. در نهایت برای تعطیلی این روزنامه اقدام شد و در همان زمان یکی از نویسندگان جاسوس انگلیس با گرایش های مارکسیستی در روزنامه آیندگان حضور داشت. نویسندگان آیندگان هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تغییری نکرد و آنها عمدتا به دنبال برجسته کردن جریان های مخالف انقلاب اسلامی بودند. همایون بعد از خروج از ایران هم برای سقوط جمهوری اسلامی تلاش شایانی کرد.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: