عطنا- دکتر زهرا داور پناه، عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ حوزۀ زن و خانواده با طرح بحث «فهم خود در بازخوانی زندگی امالبنین(ع)» بیان کرد: وقتی به ویژگی های امالبنین(ع) و خانوادۀ او نگاه می کنیم درخواهیم یافت که این ها چقدر خانوادۀ با فضیلت و ساده زیستی بوده اند. افرادی عادی اما شایسته بودند.
دکتر داورپناه با اشاره به ظرایف موجود در خانوادۀ ام البنین(ع) بیان کرد: در نظر داشته باشید خوب بودن و تربیت عالی داشتن نیاز به گذراندن دوره های مکرر روانشناسی و پیچیده نیست، نیازی به گذراندن دوره های نظری بعضاً متناقض نیست. مرور تاریخ می تواند ما را با انسان های بزرگمنش همسفر کند، شاید ما باید یک دورۀ دیگر آن فضیلت های انسانی مانند اصالت، سادگی و عادی بودن را دوره کنیم. اگر ما بخواهیم یک انسان خوب باشیم چه باید بکنیم؟ به نظر می رسد نیاز به حضور در دوره های موازی روانشناسیک نیست، بلکه مرور تاریخ و تحلیل داده هایی که تاریخ ارائه می کند، منجر به آشنایی با الگوهای موثری می شود.
رعایت ادب در خانۀ همسر
وی ادامه داد: ام البنین(ع) کنیۀ ایشان بوده است. یک لقبی به فرد نسبت داده می شود که افراد به اسم اولین فرزند شناخته می شوند. نقل است نام فاطمه که تداعی کننده نام نامی حضرت زهرا(ع) که ایشان خود خواستهاند مرا ام البنین صدا کنید. نقل است که بارها گفته اند من آمده ام که در خدمت فرزندان حضرت فاطمه باشم، در مجموع وضعیت به گونه ای است که چون فاطمه بنت حزام از قبیله بنی کلاب در هنگام ازدواج 17 سال داشته اند، در مجموع از فرزندان فاطمه کوچکتر بوده اند، او همسر چهارم امام علی(ع) است. اما کما اینکه فردی عادی و بادیه نشین است ولی فردی ادیب، مودب و بسیار مهربان است.
خود پرستی یا از خود گذشتن
دکتر داورپناه افزود: کثیری از کارگاه های امروز با تاکید موکد بر مفهوم خود آغاز می شود. بیشتر بر حفظ ساحات تاکید می شود و فرد دائماً در حال یادآوری مرزهای خود است. خواسته های اصیل خودمان را بشناسیم و به اطرافیان خود یادآوری کنیم. با نگاهی به متون خودیاری متاخر و منتشر شده در وبسایت ترجمان و دیگر کتاب های منتشر شده به نظر می رسد تاکید موکد روی خود و اصرار بر یادآوری ارزش های اصیل به اطرافیان نمی تواند به ساختن شخصیت موثر و مستقلی منجر شود. فرد با دل سپردن به این متون تنها در پشت چند واژه پنهان خواهد شد و به جای آنکه تماس بهتری با واقعیت برقرار کند بدتر دور می شود.
این پژوهشگر افزود: ام البنین(ع) نه تنها خواسته های خود را نفی می کند، بلکه حتی نام خود را نفی می کند. او همسر چهارم است اما نامش می ماند، او همچون دانه ای در بطن خاک خود را پنهان می کند تا بروید، خود را دست پایین می گیرد و منجر می شود که نامش بماند.
بصیرت ام البنین مثال زدنی است
او ادامه داد: «يا بشير اخبرني عن ابي عبداللّه الحسين علیه السلام. اولادي و من تحت الخضراء كلهم فداءٌ لابي عبداللّه الحسين (ع)؛ اي بشير خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسين بده فرزندان من و همه آن چه زير اين آسمان مينايي است فداي ابا عبدالله علیه السلام باد». و آنگاه كه بشير خبر شهادت مولا و امام او، حسين بن علي (ع) را می دهد آهی كشيده و با دنيايي از غم و اندوه می گويد: آه كه بندهای(رگهاي) قلبم را پارهپاره كردی. حاضر بودم هر آنکه در زیر گنبد خضرا بود می مرد ولی حسین زنده می ماند.
وی گفت: پس از شهادت نیز حضرتش مکرراً به قبرستان بقیع می آید و هر روز به نوحه سرایی می پردازند. روایت هایی که از نوحه سرایی آن حضرت در قبرستان بقیع رخ می دهد نه تنها مردم را جمع می کند و متنبه می کند، بلکه مروان ابن حکم را به گریه می اندازد. نقشی او که در روایت و معنا بخشی به فرازهای مختلف عاشورا داشت مثال زدنی است.
امالبنین یک الگوی درخشان در تاریخ شیعه است
دکتر داورپناه تصریح کرد: زندگی حضرت امالبنین تجسم ادب و ادیب بودن است. تصور کنید مانوس بودن با قدیسین را در حالی که طوری با آنها زندگی کنید ذره ذره خود را شبیه قدیسین کند، مشی حضرت ام البنین بسیار امید بخش است، همانطور که سلمان امید بخش است، آن حضرت یکی از بهترین الگوهای چگونه زیستن هستند. آنچنان با برترین مخلوقات خداوند اُنس می گیرند که خود بدل به یک فرد معنوی و یک الگوی می شود. او نشان داد که چگونه می تواند یک فرد معمولی سیری به سمت تعالی داشت.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید