عطنا - استاد دانشگاه علامهطباطبائی با بیان این که در بحث بین المللی شدن و پذیرش دانشجوی خارجی و وضعیت نامناسب دانشگاههای ایران در این حوزه، وضعیت رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی به مراتب پایین تر از سایر رشتههاست اظهار کرد: اینکه در برخی رشتههای علوم انسانی به قطبیت نرسیدهایم محل سوال است، مثلاً در ادبیات و زبان فارسی کدام کشور فارسی زبان را سراغ دارید که استادانی در سطح استاد شفیعی کدکنی داشته باشد و چرا دانشگاههای ما از این ظرفیتها برای جذب دانشجو و ارتباطات بینالمللی استفاده نمیکنند. البته شاید در این بین، موانع سیاسی بیش از سایر مشکلات و موانع سد راه بینالمللی شدن دانشگاهها باشند.
به گزارش عطنا و به نقل از ایسنا، دکتر هادی خانیکی در نشست نقد و بررسی کتاب «بینالمللیسازی آموزش عالی» با اشاره به سابقه آشنایی خود با نویسنده کتاب گفت: دکتر قنبری که به اقتضای سن و سالش، روایت زیسته خود را در کتاب مطرح کرده از فلسفه وارد حوزه ارتباطات شده و با همین فهم فلسفی به مقوله بینالمللیشدن ارتباطات پرداخته است. تجربه مواجهه مستقیم با مالزی عملاً امکان یک مطالعه تطبیقی را برای او به ارمغان آورده و با توجه به سابقه فعالیت بهعنوان رایزن علمی و از دید سیاستگذاری، مواجههای مسئله محور با این پدیده داشته است. مزیت کتاب این است که محدود به بحثهای آکادمیک نشده و بین المللی شدن دانشگاهها را بهمثابه یک ضرورت و نه انتخاب مطرح کرده است.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه فهم ما از پدیده بینالمللیشدن بسیار محدود و منحصر به افزایش آمار کمی مقالات منتشر شده در مجلات علمی بین المللی است. آن طور که آمار کتاب نشان میدهد رتبه جهانی ایران از لحاظ تولید مقالات، بیستم و از لحاظ کیفیت مقالات (میزان استناد و تاثیر) دویستم است که نشان میدهد که به شکل نامتوازنی بیشتر به کمیت توجه کردهایم.
خانیکی توجه به جنبههای دیگر بین المللیشدن مثل ظرفیتهای دانشجویی و پرداختن به ضرورتهای سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی آن مثل دیپلماسی علمی را از دیگر نکات مثبت کتاب عنوان کرد.
وی افزود: ویژگی دیگر این کار نشان دادن تصلب ساختاری و بروکراسی دستوری و آشفته اداری است که در سطوح یک و دو پخش شده و حتی سایهاش را روی سطح سه هم انداخته و دانشگاهیان را خسته کرده است. ویژگی دیگر کتاب این است که چون نویسنده از دانشجویی تا استادی و سپس در مقام کارگزار، بحث بینالمللیشدن آموزش عالی را دنبال کرده به مساله، انتزاعی نگاه نکرده است.
خانیکی گفت: در کشور دانشگاههایی داریم که گویی بینالمللیشدن جزو ذاتشان است مثل دانشگاه شیراز که قبل از انقلاب تفاهم نامهای با دانشگاههای آمریکا داشت که دانشجویان دانشگاه بتوانند مدت کوتاهی در دیگر دانشگاهها باشند. در مقابل ساختار بعضی دیگر از دانشگاهها بگونهای است که گویی بینالمللیشدن در ذات آنها نیست. اما اگر بخواهم نظر جامعهشناسانهای داشته باشم، کتاب با نگاه عاملیت ـ ساختار تدوین شده اما از آنجایی که ورود به ساختارها سخت است، نویسنده بر عاملیت متمرکز شده و از سطح دوم انتظار بیشتری طلب کرده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی با بیان این که در بحث بین المللی شدن و پذیرش دانشجوی خارجی و وضعیت نامناسب دانشگاههای ایران در این حوزه، وضعیت رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی به مراتب کمتر از سایر رشتههاست اظهار داشت: این که در برخی رشتههای علوم انسانی به قطبیت نرسیدهایم محل سوال است مثلاً در ادبیات و زبان فارسی کدام کشور فارسی زبان را سراغ دارید که استادانی در سطح استاد شفیعی کدکنی داشته باشد و چرا دانشگاههای ما از این ظرفیتها برای جذب دانشجو و ارتباطات بینالمللی استفاده نمیکنند. البته شاید در این بین، موانع سیاسی بیش از سایر مشکلات و موانع سد راه بینالمللی شدن دانشگاهها باشند.
خانیکی در ادامه، دیگر ویژگی مهم کتاب بین المللی شدن آموزش عالی را آمارهای بروز و تکمیلی و مقایسههایی عنوان کرد که در اثر آمده است. همچنین راهبردها و تکنیکهای عملیاتی که از سوی نویسنده ارائه شده و در مجموع اثری مفید و خواندنی پیش روی مخاطبان قرار داده است. وی پیشنهاد کرد که در چاپهای بعدی فصل دیگری به کتاب افزوده شود و در آن چالشهای خاصی که دانشگاههای ما در روند بینالمللیشدن دارند مورد بررسی قرار گیرد. دکتر خانیکی در پایان با بیان که محتوای کتاب «بینالمللیسازی آموزش عالی» بسیار غنیتر از چیزی است که از نام کتاب برمیآید پیشنهاد کرد در چاپهای بعدی عنوان کتاب اصلاح شود.
دکتر قنبری باغستان در معرفی کتاب خود اظهار کرد: این کتاب به طور کلی محصول تجربه زیسته ۱۵ ساله من در شرق آسیا است که از سال ۱۳۸۴ بهعنوان دانشجو، سپس عضو هیئت علمی و حدود سه سال به عنوان رایزن علمی ایران در منطقه جنوب شرق آسیا از نزدیک تجارب کشور مالزی را در زمینه بینالمللیسازی آموزش عالی بررسی کردهام.
در این کتاب، فرآیندهای بین المللی سازی آموزش عالی، آسیبها و چالشهای موجود و استراتژیها، راهبردها و تکنیکهای غلبه بر این چالشها مطرح شده تا خواننده کتاب چه به عنوان سیاستگذار کلان، چه به عنوان رییس دانشگاه و چه به عنوان عضوی از بدنه آموزش عالی کشور بتواند از راه حلهای ارائه شده بهرهمند شود.
وی خاطرنشان کرد: کتاب در پنج فصل تدوین شده که در فصل اول به کلیات مفاهیم و تعاریف در توسعه ارتباطات علمی و بین المللی سازی آموزش عالی پرداخته شده است. در فصل اول، با مروری بر تاریخچه بینالمللی سازی آموزش عالی، رویکردها، انگیزهها و محرکهای توسعه ارتباطات علمی و بینالمللیسازی آموزش عالی و نیز الزامات و دلالتهای آن بررسی شده است. در این فصل همچنین یک مدل پیشنهادی بر اساس تجارب سایر کشورها بهعنوان «مدل هرم وارونه نقشها و مسئولیتها در بین المللیسازی آموزش عالی» ارائه و با مدل بینالمللیسازی آموزش عالی در ایران مقایسه شده است.
قنبری باغستان تصریح کرد: در این کتاب، بحث بین المللیسازی آموزش عالی با رویکرد «بینالمللیسازی در خانه» مورد بررسی قرار گرفته که میتواند تنها با اتکا به نیروها، ظرفیتها و پتانسیل داخلی تا حد بسیار زیادی به توسعه ارتباطات علمی و بینالمللیسازی آموزش عالی کمک کند. بر این اساس، پیشنهاد اجرایی کردن برخی استراتژیهای کلان در سطح ملی، راهبردهای دانشگاهی در سطح دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و تکنیکهای فردی برای بدنه علمی و دانشگاهی در راستای تقویت ارتباطات علمی و بین المللی آموزش عالی تدوین شده تا در هر شرایطی با هزینه کمتر و بسیار موثرتر به توسعه آموزش عالی در سطوح بین المللی کمک کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان این که مدل بین المللیسازی در ایران در مقایسه با مدل ایدهآل ارائه شده در فصل اول کتاب که در کشورهای دنیا هم پیروی شده تا حد زیادی وارونه است، اظهار داشت: در مجموع در زمینه بینالمللیسازی آموزش عالی با دو دسته چالش مواجهایم: یک دسته چالشهای ساختاری و دسته دوم چالشهای فنی و ارتباطی هستند که با «مدل هرم وارونه نقشها و مسئولیتها در بین المللیسازی آموزش عالی» میتوانیم بر این چالشها غلبه کنیم.
وی خاطرنشان کرد: در فصل دوم به استراتژیهای کلان بین المللیسازی و ارتباطات علمی بین المللی آموزش عالی پرداخته شده و با نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت فعلی نظام حکمرانی آموزش عالی کشور و مطالعه موردی بعضی کشورهای موفق در این زمینه ۲۵ استراتژی در سطح کلان با تاکید بر بین المللیسازی در خانه ارائه شده است. در فصل سوم نیز راهبردهای بین المللیسازی و توسعه ارتباطات علمی در سطح دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا با مطالعه برخی دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی موفق در سراسر جهان، ۱۳ راهبرد کاربردی برای جهت گام گذاشتن دانشگاه های کشور در این مسیر پیشنهاد شده است.
قنبری باغستان تصریح کرد: با توجه به اینکه بین المللیسازی، مستلزم شناخت و آگاهی از برخی تکنیکهای فنی و علمی برای موثر واقع شدن در عرصه بینالمللی است در فصل چهارم کتاب، ۲۵ تکنیک موثر فردی در ارتباطات علمی بین المللی بهعنوان راهنمایی برای فعالیتهای علمی آموزشی و پژوهشی اعضای هیات علمی، محققان و بدنه دانشگاهی کشور ارائه شده است.
مولف کتاب «بین المللیسازی آموزش عالی» خاطرنشان کرد: همچنان که در پشت جلد کتاب نوشته ام «اگر میخواهیم بین المللیشدن آموزش عالی محقق شود باید این مقوله را از حوزه کلان سیاستگذاری محض خارج و به یک دغدغه همگانی در سطح جامعه علمی و بدنه دانشگاهی کشور تبدیل کنیم» به طوریکه هر فرد دانشگاهی در هر سطحی بتواند گامی موثر در این مسیر بردارد. در حال حاضر بدنه دانشگاهی و اعضای هیات علمی با حجم انبوهی از دستورالعملها و آییننامههای دست و پاگیر مواجهاند؛ با این حال بیشترین سهم در بین المللیسازی آموزش عالی را هم همین اعضای هیات علمی- و البته حدود ۵۰۰ تا هزار نفر از ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر عضو هیات علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور- دارند که به رغم تمام مشکلات در مسیر اجرای پروژهها و ارائه مقالات بینالمللی تلاش میکنند.
قنبری باغستان تصریح کرد: در فصل پنجم کتاب تجربه مالزی در توسعه ارتباطات علمی و بین المللیسازی بهعنوان یک مطالعه موردی در سه بخش فرایند سیاست گذاری در حوزه آموزش عالی، تجربه دانشگاههای تحقیقاتی مالزی و فرایند جذب دانشجویان خارجی در آن کشور مورد توجه قرار گرفته است. کشور مالزی از سال ۲۰۰۵ توسعه آموزش عالی خود را در قالب برنامهای ۲۰ ساله دنبال کرده که با توجه به این که از همان ابتدای برنامه در مالزی بودم این فرصت را پیدا کردم که از ابتدای برنامه تاکنون با آن همراه باشم و درس آموختههای تجربه موفق مالزی در این زمینه را در کتاب ارائه کنم.
وی با بیان این که مخاطب اصلی کتاب «بین المللیسازی آموزش عالی» با وجود توجه به تمام بازیگران این عرصه در سطوح مختلف، حکمرانان آموزش عالی هستند، اظهار داشت: بر این اساس برای حکمرانان آموزش عالی کشور که ممکن است روزی از سر ضرورت وارد این عرصه شوند، ۱۵ توصیه سیاستی را در کتاب ارائه دادهام.
قنبری اضافه کرد: در مجموع این کتاب چندان نظری نیست و به جای نظریهپردازی در آموزش عالی دنبال برنامههای اجرایی و عملیاتی بودهام چون خوشبختانه منابع و کتابهای زیادی در حوزه نظری در ایران داریم خلائی در این زمینه مشاهده نمیشود. از طرف دیگر در جای جای کتاب تلاش کردهام برای راهبردها و ادعاهای خود آمار و مصداقهای عینی ارائه دهم تا به صورت ملموس نشان داده شود که این تکنیکها و راهبردها دارای پشتوانه عملی در کشورهای خارجی بوده است.
دکتر فیروزه اصغری، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی هم در ابتدای سخنان خود به بیان برخی نکات مثبت کتاب بین المللی سازی آموزش عالی پرداخت و گفت: با توجه به شکافی که در زمینه مطالعات و منابع بینالمللیسازی آموزش عالی در ایران داریم انتشار این کتاب خدمتی ارزشمند به ادبیات این حوزه است. تسلط نویسنده به بحث بینالمللیسازی آموزش عالی با توجه به مطالعات و تجربه زیسته بهعنوان رایزن علمی ایران در شرق آسیا هم بر غنای کتاب افزوده است. مزیت دیگر کتاب انبوه اطلاعاتی است که به صورت منسجم در اختیار مخاطب قرار میدهد. ارائه اطلاعاتی که گردآوری هر یک از آنها وقت زیادی را از محققان این حوزه میگیرد کمک بزرگی به پژوهشهای این حوزه است.
اصغری با اشاره به اهمیت مکتوب کردن تجربه زیسته رایزنهای علمی ایران که میتواند حاوی اطلاعات و تجارب مفیدی باشد از پژوهشکده به دلیل انتشار این کتاب تشکر کرد و گفت: از نکاتی که پیشنهاد میشود در چاپ های بعدی کتاب به آنها توجه شود، رفع ناهماهنگی عنوان و فصول کتاب با محتوای ارائه شده است که در برخی فصلها وجود دارد. مثلاً از عنوان فصل اول کتاب انتظار میرود که تمام مفاهیم بینالمللیسازی آموزش عالی در سطح جهان یا لااقل مفاهیم و جزئیات آن در ایران را مطرح کنند که این طور نیست. این مشکل در دیگر فصلهای کتاب هم وجود دارد. فصل چهارم کتاب که به تکنیکهای فردی اختصاص یافته انسجام بیشتری دارد ولی مطالب آن در فصلهای دیگر هم آمده است.
به گفته این پژوهشگر حوزه بین المللیشدن آموزش عالی، در فصل پنجم کتاب گویی روند ارایه مطالب با هدف کتاب تناسب ندارد و بجای پرداختن به موضوع اصلی کتاب، فرایند سیاستگذاری در حوزه آموزش عالی مالزی و تجربه دانشگاههای تحقیقاتی در آن کشور یعنی مقولات مرتبط با آموزش عالی ملی مالزی مورد اشاره قرار گرفته است و تنها در بخش محدودی به جذب دانشجویان خارجی در مالزی پرداخته شده است.
دکتر علی خورسندی طاسکوه، عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی هم در سخنانی با بیان این که کتاب بینالمللیسازی آموزش عالی مثل سایر کتاب های منتشر شده توسط پژوهشکده از لحاظ ساختار و ارائه بسیار خوب است و با توجه به مزایایی که دارد میتوان با کمال اطمینان آن را جهت تدریس به دانشجویان معرفی کرد، گفت: دغدغه مندی دکتر قنبری نسبت به بحث بینالمللیسازی آموزش عالی بسیار باارزش است و خوشبختانه تجربه زیسته وی نیز باعث شده که کتاب ویژگیهای مثبت زیادی داشته باشد البته چون تخصص نویسنده، آموزش عالی نیست نکاتی هم در کتاب وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: در پیشگفتار کتاب، هدف از تدوین آن «تلنگری اصلاح گونه به ناخودآگاه نظام حکمرانی آموزش عالی» کشور عنوان شده که معلوم نیست ناخودآگاه آموزش عالی کشور کجاست؟ اعضای هیات علمی که ۸۵ درصد هزینه آموزش عالی کشور را میدهند که مشکل ما نیستند، مشکل اتفاقاً خودآگاه سیاستگذاری این حوزه است. به نظرم نباید در این باره در لفافه سخن گفت و باید مستقیماً آنها را مخاطب قرار داد. مثلاً اگر یک دانشجو بخواهد به کشور بیاید ۹ نهاد مختلف باید نظر بدهد.
خورسندی طاسکوه بیان کرد: در عنوان کامل و همچنین بخشهایی از کتاب، بین المللیسازی دانشگاهها و ارتباطات علمی که دو مقوله کاملاً جدا هستند، مفهومی معادل یکدیگر تلقی شدهاند که پیشنهاد میشود اصلاح شود. وی با بیان این که مشکلات واژگانی دیگری نیز در کتاب وجود دارد مثلاً راهبرد که معادل فارسی استراتژی است به عنوان مفهومی متفاوت در کنار استراتژی به کار رفته است گفت: واژگان، ساحتهای مقدس تخصصی دارند که باید به دقت مورد استفاده قرار گیرند. اگر در علوم انسانی واژگان را از ما بگیرند، هیچ چیز نداریم لذا در کاربرد واژگان باید دقت کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی خاطرنشان کرد: با نویسنده کتاب موافقم که بخش قابل توجهی از چالشهای بینالمللی شدن دانشگاهها به بدنه آموزش عالی برمیگردد و بیشتر اعضای هیات علمی، توانایی تدریس به زبانهای خارجی را ندارند اما منصفانه باید بگوییم که این مانع اصلی بین المللی شدن دانشگاهها نیست و مظلوم کشی است که دانشگاه را که مظلوم ترین نهاد کشور است مقصر بخوانیم.
وی افزود: در چند جای کتاب هم به تولیدات علمی ایران اشاره شده است. تولید علم ما کجا نماد دارد؟ آیا اینکه ما در بحث تقلب علمی یکی از بالاترین رتبهها را در جهان داریم جزو تولیدات علمی محسوب میشود؟ نهاد علم در ایران دچار فرسایش است و آسیبهایی که به نهاد علم و دانشگاه وارد شده به هیچ نهاد دیگری وارد نشده است.
خورسندی در عین حال به تدوین چند ده رساله دکتری با موضوع بینالمللیسازی آموزش عالی در دانشگاهها و بویژه در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد و خطاب به نویسنده کتاب گفت: کتاب شما، مسأله محور و معطوف به بحث بینالمللیسازی آموزش عالی در ایران است با این حال حتی یک مورد ارجاع هم به انبوه تحقیقات و مقالات و پایان نامههای داخلی داده نشده و کم عنایتی به ادبیات علمی فارسی زبان در کتاب مشهود است. با اینحال غنای محتوایی این کتاب آن را به منبعی برای محققان تبدیل کرده است.
دکتر قنبری باغستان در سخنان پایانی خود با تشکر از انتقادها، نقطه نظرات و پیشنهادهای مطرح شده در این نشست به برخی انتقادها پاسخ داد. وی گفت: نکته اول این که مخاطب این کتاب یک دست نیست و حتی پیش از انتشار کتاب مدتها بحث میکردیم که مطالب در قالب یک کتاب ارائه شود یا سه کتاب مجزا. در هر صورت، مخاطب این کتاب حکمرانان آموزش عالی است که البته امیدی به شنیدن حرفها توسط آنها ندارم. اما در مورد اینکه در کتاب دانشگاه مظلوم واقع شده، چنین نیست چون اتفاقاً همان طور که در بخشهایی از کتاب به صراحت مطرح کردهام درد اصلی من، مشکلات و موانع پیش روی اعضای هیئت علمی است از جمله آییننامهها و کمیسیونهای مختلفی که برای هر مسأله درست شده است. اینها اعضای هیات علمی را گرفتار کرده و با این حال در همین شرایط تعداد کمی از اعضای هیات علمی در مسیر بین المللیسازی تلاش میکنند.
قنبری با بیان این که الگوی بینالمللیسازی آموزش عالی مالزی که کاملاْ بومی است میتواند سلباً و ایجاباً درسهای زیادی برای ما داشته باشد گفت: مالزی از سال ۲۰۰۵ چهار انتخابات و چهار تغییر دولت داشته و چند بار وزارتخانههای مربوطه در آن کشور ادغام و تفکیک شدهاند. با این حال برنامه ۲۰ ساله آنها بدون وقفه ادامه داشته است.