استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در حدیث مدینه علم، پیامبر خود را شهر می دانند. در برخی مطالعات آرمانشهری هم بیان می شود که آرمانشهر ایجاد نمی شود مگر با آرمان شخص، این حدیث هم به نظر من بیانگر این امر است.
به گزارش عطنا و به نقل از ایرنا، علیرضا امیدبخش، مدیر فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی در هم اندیشی تخصصی مهدویت و چالش ها دانشگاه امام صادق(ع) در ابتدای سخنان خود گفت: مفهوم آرمانشهر، ناکجا آباد یا یوتوپیا اولین بار توسط تامس مور اندیشمند انگلیسی در کتاب یوتوپیا مطرح شد. او در این کتاب به ترسیم جامعه آن موقع انگلستان و ترسیم وضعیت مطلوب در آینده مبادرت ورزید.
«واژه اتوپیا یا یوتوپیا به هر دو معنی مدینه فاضله و خوبستان یا در ضد خود، به جای بد معنی می دهد. بعدها این واژه در بیان صاحب نظران ناظر به دو وضعیت موجود و مطلوب دلالت کرد. همچنین اولین گام در تبیین این واژه همیشه همراه با نومیدی،نقص و کمبود است.»
امیدبخش در ادامه افزود: در مطالعات آرمانشهری شخصیت دیگری که جایگاه ویژه ای دارد، ارنست بلوخ فیلسوف امید با کتاب پنج جلدی اصول امید خود است. او در آن کتاب انسان را اساساً موجودی آرمانشهری میداند. همچنین به نوعی در ادبیات اسطوره ای، میتوان روایت آفرینش در داستان آدم و حوا را نیز تعبیر به حرکت از یک وضعیت مطلوب به وضعیت نامطلوب زمینی کرد.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: البته مطابق با مقاله ای که ثمر عطار استاد دانشگاهی در آمریکا می نویسد، یوتوپیا از منابع غربی اخذ نشده و به نقل حی بی یقظان این کلمه شباهت زیادی به کلمه طوبی عربی دارد.
امیدبخش افزود: در بررسی تاریخ مطالعات آرمانشهری ما به دو مقطع بر می خوریم. یکی پیش از جنگ جهانی که متکی بر اندیشه امید و خوش بینی است. دوم بعد از جنگ جهانی که گرایش ها به سمت ناامیدی، بدبینی و شکل گیری ادبیات دیستوپیا به معنای ویرانشهری است. مطالعات آرمانشهری مطالعاتی بین رشته ای است. در فلسفه، در معماری، در علوم سیاسی، در انسان شناسی میتوان از آن سخن گفت. پس سخن از مطالعات مستقل و اختصاصی آرمانشهری رای درستی نیست.
مدیر فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کرد: در بررسی جریان ها و گفتمان های موجود در مطالعات آرمانشهری ما به دو گفتمان می رسیم. اولین گفتمان می گوید که بیرون از مسیحیت و دنیای غرب مفهومی به نام آرمانشهر وجود ندارد. گفتمان غالب در حال حاضر گفتمانی است که در هر دو انجمن مطالعات آرمانشهری آمریکا(1976) و اروپا(1980) ترویج می شود. این گفتمان اصلاحی معتقد است که ما غربی ها در تعریف و طراحی و توسعه اندیشه آرمانشهری اشتباه کردیم. برای اصلاح این اشتباه باید روی مباحث هویتی فرهنگ ها تمرکز کنیم. در همه فرهنگ ها سه هویت ملی،هویت دینی و هویت قومی باید مدنظر قرار بگیرد که در همه اینها اندیشه آرمانشهری وجود دارد. از همین رو به جاست که ما برگرفته از این نکته در اندیشه آرمانشهری خود بر هویت ایرانی،هویت اسلامی و هویت شیعی و قومی خود تاکید کنیم.
امیدبخش در ادامه اضافه کرد: موضوع پایان نامه من مطالعه تطبیقی اندیشه آرمانشهری تامس مور با مدینه فاضله فارابی بود. غربی ها معتقد بودند که مارکس اولین نظریه پرداز آرمانشهر جهانی و کسی چون جرج اُرول (نویسنده مشهور معاصر) از اولین نویسندگان ویرانشهرند. در حالی که فارابی زودتر از آنان با مخاطب قرار دادن همه عالم و ابتنای بر زبان فلسفه، این اندیشه را مورد نظر قرار داده بود و معتقد بود بحث امام و رهبری جامعه را در این مدینه هدایت می کند.
او در پایان افزود: من پیرو پژوهش ها در مطالعات آرمانشهری هستم. سه سال پیش برداشت تازه ای نسبت به حدیث مدینه علم (انا مدینه العلم و علی بابها) پیامبر اکرم (ص) پیدا کردم. در مطالعات آرمانشهری شهر مهم است. افلاطون معتقد بود تا زمانی که یک ایده در شهر انجام نشود، کارا نیست. در این حدیث پیامبر خود را شهر میدانند. در برخی مطالعات آرمانشهری هم بیان می شود که آرمانشهر ایجاد نمی شود مگر با آرمانشخص. این حدیث هم به نظر من بیانگر این امر است. همه حرکت های ما در این مسیر باید به این حدیث ارجاع دهد.