نوروز، جشن ماندگار ایرانیان ریشه در عمق تاریخ باستان سرزمین ایران دارد. جشنی که همواره و در فراز و فرود تاریخ، از میان رودان (بینالنهرین) تا فرارودان (ماوراءالنهر) و از قفقاز تا پنجاب به جاودانگی تمام پاس داشته شده است. ماندگاری نوروز نه با دستور و اراده سیاسی فراز یافته و نه با کینهتوزیهای غاصبان و ایرانستیزان، سستی پیدا کرده است. مانایی نوروز از آن جهت است که جشن طبیعت است؛ نه تحمیل سیاسی و نه قرارداد مصنوعی اجتماعی وابسته به زمان. از این رو، نوروز بوده، هست و خواهد بود.
خردورزی ایرانیان در انتخاب نوروز به عنوان پایان و شروع سال، همرنگی تمدن ایران با طبیعت را به تمامی و کمال گواهی میدهد. نگاه علمی به ماهیت نوروز، ژرفای آگاهی پارسیان از محیط پیرامونی را نشان میدهد. در تفسیر علمی نگاه آگاهانه نیاکانمان به محیط و درک نوروز دو ویژگی نجومی و اقلیمی قابل طرح است:
ویژگی نجومی نوروز: زمین سیارهای کروی شکل است که نور و انرژی لازم برای اکوسیستمها و رخدادهای اقلیمی خود را از ستاره خورشید دریافت میکند. کرویت زمین سبب میشود تا خورشید در مسیر تابشی روزانه خود فقط بر یک مدار عمود تابیده و نهایت انرژی فرستی را بر آن انجام دهد. مدار عمودتاب برای روزهای مختلف متفاوت و از استوا تا مدار۲۳ و نیم درجه در هر نیمگان از دو نیمه سیاره زمین در نوسان است. اگر مدار استوا را به عنوان مبدا و شروع عمودتابی خورشید بشناسیم، زمان تابش عمود بر آن دو روز اول مهر و آغازین روز فروردین خواهد بود. همان دو روزی که آنها را برابران یا اعتدالین مینامیم. این ویژگی نجومی خود برآمده از مدار حرکت انتقالی زمین بر گرد خورشید و تمایل محور آن است. برآیند دو ویژگی فوق در انتقال انرژی، سهمبخشی برابر در تابش خورشید به نیمه شمالی و جنوبی کره زمین در اول بهار و پاییز خواهد بود.
ویژگی اقلیمی نوروز: اگرچه هر دو روز اول مهر و فروردین برابران بوده و انرژی فرستی خورشید به هر دو نیم شمال و جنوب سیاره زمین یکسان میشود. اما از فردای برابران بهاری، خورشید مدار عمودتاب خود را به بالاتر از استوا رسانیده و تا اول تیر این پیشروی را ادامه و نهایتاً به مدار 23 و نیم درجه شمالی میرسد. این فرآیند برای نیمه جنوبی زمین از اول مهر به بعد تجربه میشود. نتیجه اقلیمی اینکه؛ با آغاز بهار گرمای رسیده از خورشید به فلات ایران (نیمکره شمالی، مدار ۲۵ تا ۴۰ درجه) روز به روز فزونی گرفته و فلات تاب آورده در سرمای زمستان، طعم گرما را چشیده و بذر امید از دل خاک سرد آن جوانه میزند و اینگونه است که با سلام دادن خورشید اول فروردین به ایران زمین، بهار و امیدی نو برآمده و با نوید سبزپوش شدن ایران، نفس باد صبا را در سرزمین اهورایی ایران مشک فشان، و نوروز را بانگ میزند.
حال باید به دیرباوران گوشزد کرد: نوروز، که با تفسیر علمی و طبیعی معنا و ماهیت یافته با هیچ تحریف خصمانه و یا تعصب جاهلانهای رنگ نخواهد باخت. از این رو، نوروز همگام با طبیعت، مانا، جاوید و ماندگار خواهد ماند.
«نوروز بر نوروزباوران خجسته و شادمان باد»