استاد اقتصاد سیاسی با بیان اینکه وقتی مطالبات مردم توسط حاکمیتها و دولتها شنیده نشود مردم به سمت تغییرات میروند و انقلاب اسلامی ایران هم در نتیجه نادیده گرفتن مطالبات مردم توسط شاه بود، گفت: در سال 55 شاخص ضریب جینی برابر با 52 صدم بود و این نشاندهنده توزیع بسیار و بسیار نابرابر ثروت در جامعه بود.
به گزارش خبرنگار عطنا، علی دینیترکمانی، استاد اقتصاد سیاسی و عضو هیئتعلمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 27 آذرماه در نشست تخصصی «چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران»؛ بازخوانی آراء و نظریههای جامعهشناختی در باب انقلاب اسلامی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی (گزارش تصویری) با موضوع «ریشههای اقتصاد سیاسی انقلاب 57» سخنرانی کرد.
وی با اشاره به اینکه موضوع بحث من ریشههای اقتصاد سیاسی در انقلاب سال 57 ایران است ولی در اصل بهنقد رویکردهای تکعلیتی در این زمینه میپردازم، گفت: اینکه عوامل ساختاری نقش مهمی در وقوع تحولات اجتماعی دارد در آن هیچ تردیدی نیست ولی تأکید بیشازاندازه روی عوامل ساختاری میتواند سر از فرضیههای جبرگرایانه درآورد.
دینیترکمانی درباره همین موضوع تأکید کرد: اگر بیشازاندازه روی این مباحث متوقف شویم نتیجه نهایی این است که امیدی به تغییر و تحولات در جامعه و رسیدن به جامعه مطلوب در کار نیست.
وی با اشاره به اینکه این فرضیههای جبرگرایانه اشکال مختلفی دارد که یکی از آنها اقتصادی است، افزود: اقتصادی از نوع مارکسیستی که تأکید بیشتر آن درمورد کار و سرمایه است و در تبیین انقلاب 57 از این منظر، این تضاد به نقطه اوج خود رسید و بهنوعی انقلاب طبقه کارگر بود یا طبقات فرودست علیه نظم اقتصادی و تأمینکننده منافع سرمایهای بر خواستند.
این استاد اقتصاد سیاسی با بیان اینکه از این منظر تا زمانی چنین تضادی حل نشود، خواه یا ناخواه جامعه در تحولات پیدرپی اجتماعی و سیاسی قرار میگیرد، گفت: من بهشخصه با این فرضیه، احساس مخالفت ندارم و معتقدم انقلاب اسلامی، ریشههای اقتصادی قوی داشت و موجب شد که لایههای فرودست جامعه و در کنار آن طبقه متوسط که این طبقه متوسط در تحلیلهای مارکسیستی جای خاص و مشخصی ندارد؛ علیه نظم موجود بر خواستند و این موضوع را نمیشود انکار کرد.
وی یادآور شد: اگر بر مبنای شاخص ضریب جینی بخواهیم درمورد انقلاب سال 57 صحبت کنیم، در سال 55 شاخص ضریب جینی برابر با 52 صدم بود و این نشاندهنده توزیع بسیار و بسیار نابرابر ثروت در جامعه بود.
دینیترکمانی درباره همین موضوع اضافه کرد: بنابراین یک نوع اقتصادی شکلگرفته بود که رشد خیلی خوبی را تأمین میکرد ولی توزیع میوههای این رشد بهصورت عادلانه در جامعه شکل نمیگرفت، ضمنآنکه این تصور که در فردای انقلاب این میوهها یا همان توزیع عادلانه ثروت و نفت صورت میگیرد، بهنوعی موتور انقلاب در آن روزها بود و کمکم سرعت بیشتری برای آن ایجاد کرد.
وی در ادامه بیان کرد: این موضوع که ساختار اقتصاد ما مبتنی بر نابرابری بوده است، این موضوع که فرهنگ ما مشکلاتی دارد و این موضوع که اقتصاد ما نفتی است؛ همواره مبنای تحلیلهای تکعاملی از انقلاب ایران بوده است.
دینیترکمانی با اشاره به سخنان عبدالکریمی در زمینه فرضیههای فرهنگمدارانه، گفت: جامعه ما هنوز ایلیاتی است و تا این فرهنگ اجتماعی ایلیاتی بهنوعی برقرار است، نمیشود و نمیتوان انتظار زیادی از حاکمان داشت. در این نوع نگاه به انقلاب برآمده از یک انقلاب است که باعث میشود خشم مردم سرازیر شده و حاکمان را سرنگون کند و نتیجه این نوع نگاه هم این است که امید زیادی نباید داشت.
وی در ادامه بهنقد این نوع نگاه فرهنگی پرداخت و افزود: مثلاً راهپیمایی سکوت چند میلیون نفری مردم در تهران نشان میدهد این نگاه چندان درست نیست از جمله اینکه جنبش اجتماعی مبتنی بر شبکههای اینترنتی در ایران که در جهان نمونه بوده است و یا موارد دیگر ازایندست نشان میدهد جامعه جلوتر از ساخت سیاسی حرکت میکند.
عضو هیئتعلمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی با بیان اینکه وقتی مطالبات مردم توسط حاکمیتها و دولتها شنیده نشود مردم به سمت تغییرات میروند و انقلاب اسلامی ایران هم در نتیجه نادیده گرفتن مطالبات مردم توسط شاه بود، گفت: مشکلی که در جوامع سوم وجود دارد این است که رژیمهای سیاسی واقعیتهای جامعه را وقتی متوجه میشوند که دیگر دیر شده است، بهعنوانمثال شاید اگر شاه بهجای سال 57 زودتر صدای انقلاب مردم ایران را میشنید، میتوانست عملکرد نادرست خود را اصلاح کند شاید هم اگر شاه بهجای اینکه بختیار را در سال 57 به نخستوزیری انتخاب کند، پنج سال زودتر او را در این جایگاه قرار میداد و بختیار هم تلاش میکرد، اصلاحات موردنظر مردم را انجام بدهد، حکومت پهلوی با سقوط مواجه نمیشد.
وی در ادامه سومین نظریه جبرگرا را نظریه استبداد نفتی دانست و گفت: بر مبنای فرضیه اقتصاد نفتی، دولت همیشه منابع را در دست داشته و بینیاز از درآمدهای مالیاتی بوده و بههمین دلیل پاسخگو نیست و بنابراین حتی قوانینی که خود وضع کرده را زیر پا میگذارد.
دینیترکمانی با بیان اینکه دولت به دلیل درآمدهای نفتی و بدون تکیه به مالیات به قول کاتوزیان قوانین خودش را هم رعایت نمیکند و این باعث شکل گرفتن چرخه شورش و انقلاب میشود، بیان کرد: تجربه کره جنوبی و ترکیه نشان میدهد که حتی اگر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی ضعفهایی هم در جامعه وجود داشته باشد اما اگر دولت ساختمانسازی (اصطلاح دولت ساختمانساز یکی اصطلاح مربوط به فلسفه سیاسی توکویل است) بر سرکار بیاید، میتواند جامعه را توسعه بدهند.
این استاد اقتصاد سیاسی در پایان سنت ستیزی رژیم پهلوی که در اقداماتی چون حذف نیروهای منتقد، تغییر تقویم، کشف حجاب در پهلوی اول و شرابخواری تجلی پیدا میکرد و همچنین طرح بحث بازگشت به خویشتن و انقلابهای جهانی چون کوبا و الجزایر موتور محرکه انقلاب در کنار سایر عوامل را از دیگر دلایل وقوع انقلاب ایران در سال 57 دانست.