استاد سابق فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه دانشگاه محل گفتوگو است و تا جایی که میتواند باید استقلال خود را حفظ کند، بیان کرد: محدودیتهای بیرونی دانشگاه موجب شده است که افسردگی و خمودی زیست دانشجویی را فرا بگیرد و نتواند پویایی خود را برای فعالیتهای سازنده، حفظ کند.
به گزارش خبرنگار عطنا، احسان شریعتی 17 آذرماه در برنامه «دانشگاه؛ از سیاستزدگی تا سیاستزدایی» که بههمت انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبائی بههمراه تریبون آزاد دانشجویی برگزار شد (گزارش تصویری)، به تحلیل وضعیت دانشجویان در سیستم دانشگاهی ایران پرداخت و گفت: دانشجو در سیستم دانشگاهی ایران دو مانع دارد که بزرگترین آن موانع و محدودیتهایی بیرونی است که سر راه او قرار دارد.
وی ضمن تشکر از برگزارکنندگان برنامه و گرامیداشت یاد شهدای دانشجوی 16 آذر 1332، بیان کرد: باعث افتخار است که امروز در خانه خود یعنی دانشگاه هستم و در جمع دانشجویانی که پیرو خط شهیدان شریعترضوی که با من نسبت فامیلی نیز دارد، مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی هستند، حضور دارم.
وی در رابطه با ماهیت روز دانشجو گفت: روز 16 آذر سال 1332 روز سنت دفاع از نهاد دانشگاه و مقاومت در برابر استبداد نامیده میشود. نهاد دانشگاه نهادی است که بنابر تعریف، نهاد آگاهی، فرهنگ، علم و نقد است، به همه امور میپردازد و در رأس همه نهادها سرنوشت ملی و سیاست را از این منظرها نقد میکند.
استاد سابق دانشگاه تهران افزود: نهاد دانشگاه اصولاً وظیفه دارد که ازنظر علمی امر سیاسی را به معنای والای کلمه سیاست توضیح دهد و از آن پاسداری کند. معنای والای سیاست یعنی سیاست بهمثابه علمی که به روابط سیاسی و نهادهای سیاسی معنی میبخشد و رابطه میان آنها را توضیح میدهد.
شریعتی با بیان اینکه اصولاً حوزه سیاست حوزه تساوی و آزادی شهروندی است، گفت: این مفهوم اصیل و یونانی کلمه سیاست است و اگر از این معنای اولیه بگذریم در فرهنگ اسلامی هم مدنیت در برخورد با جاهلیت و خوی خشونتآمیز زمان خود شکلگرفته بود.
وی افزود: در ایران باستان هم تجربه سیاسی داشتیم و به تعبیر هگل، ایرانیها اولین ملتی بودند که به پایهریزی دولت در معنای نوین کلمه دست یافتند.
شریعتی با طرح این سؤال که چرا نیازمند گفتوگو هستیم و دانشگاه باید با دو نهاد سیاست و دیانت گفتوگو کند، بیان کرد: نخستین شرط این است که دانشگاه باید مستقل و آزاد باشد. سیاست فرهنگی حاکم در دانشگاههای ما تاکنون از این تناقض رنج میبرده که از یکسو نظام میگوید دانشجو باید در برابر استبداد و استکبار متعهد باشد اما از یکسو هم کنش سیاسی در دانشگاههای ایران یک بهایی دارد و دانشجو باید هزینه آن اعم از اخطار و بازداشت و حبس را بپردازد.
وی در خصوص اینکه موانع سر راه دانشجو برای فعالیتها پیامدهای خاص خود را دارد، اظهار کرد: این محدودیتها مانع اعتلا و رشد فکری و موجب یک افسردگی خمود شده که خود نظام هم آن را احساس کرده است. این برنامههایی هم که با عنوان جُنگ شادی از آن یاد و در جامعه و دانشگاه برگزار میشود، برای رفع و جبران این افسردگی و استرس مزمن است.
دانشآموخته دکتری فلسفه از دانشگاه سوربون فرانسه با بیان اینکه در سالهای اخیر شاهد افت جنبش دانشجویی بودهایم و تاکنون هم ادامه دارد، بیان کرد: با توجه به تجربه شخصی که از دانشگاههای مختلف ایران دارم، بهطورکلی هرچه جلوتر میرویم، رغبت و انگیزه ورودیهای جدید برای فعالیتهای دانشجویی، غیرسیاسیتر و غیرمتعهدتر شده است؛ بهنحویکه کم شدن علاقه و دغدغه دانشجویان برای فعالیتهای فکری بهوضوح حس میشود.
استاد سابق دانشگاه تهران و علوم تحقیقات افزود: این وضعیت محصول فشارها و محدودیتهای بیرونی که بر دانشجویان اعمال میشود است و البته این تنها دلیل نیست زیرا ما درگذشته هم دیدهایم که هرچه فشار و اختلاف بیشتر باشد انگیزه برای تلاش و تغییر هم بیشتر میَشود، بنابراین بهانه فشارهای خارج نباید باعث بشود که دانشجو کاری انجام ندهد.
شریعتی درباره نقد درون ساختاری تشکلهای دانشجویی، گفت: تشکلهایی که به دنبال تغییر هستند باید نقد را از درون شروع کنند و ببینند که شیوههای گذشته چه نقصهایی داشته است، همچنین اعضای یک تشکل باید در نظر داشته باشند که اگر نتوانند اطلاعات و تجربیات خود را به نسل جوان انتقال دهند و همچنین از تفاوتهای نسل جدید نسبت به خود مطلع نباشند، در سازماندهی و رسیدن به اهداف شکست میخوردند و همچنین غافلگیر میشوند.
وی در خصوص استقلال تشکلها و انجمنهای دانشجویی نهادهای صاحب قدرت درون و بیرون از دانشگاه بیان کرد: دانشگاه در ایران قبل از انقلاب مستقل بود ولی بعد از انقلاب بازیچه و دنبالهروی نهادهای قدرت شد. دانشگاه به سیاست حاکم در ایران وابسته است و بنابراین حفظ استقلال نهادهای دانشجویی بسیار دشوار است. اگر انجمنهای دانشجویی به بودجه و سیاستگذاریهای رسمی وابسته بشوند نمیتوانند آزادانه و باقدرت به کار خود ادامه دهند.
شریعتی ضمن بیان اینکه دانشگاه تنها در صورت مستقل بودن و آزادی داشتن میتواند به نقد قدرت، سیاست و اقتصاد بپردازد، افزود: متأسفانه میدانیم که دانشگاه و کل سیستم آموزشی ما سیاست تخلیه نخبگان را در پیشگرفته است. دانشگاه ما مغزها را آماده میکند و به کشورهای دیگر میفرستد و به دلایل بسیار هم دانشجویان دیگر به ایران برنمیگردند؛ مریم میرزاخانی یک نماد است که دانشجو به خارج میرود و برنمیگردد.
وی در ادامه بیان کرد: ساختار آموزشی در ایران معیوب است و در این ساختار نمیتوان نقد کرد و یا آن را اصلاح کرد اما دانشجویان وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند و از نهاد دانشگاه دفاع کنند و نگذارند که استقلال دانشگاه از بین برود.
استاد سابق دانشگاه تهران در پایان بیان کرد: دانشگاه باید بدون ترس در برابر زور، بیطمع در برابر زر و بیجهل در برابر تزویر باشد. آنچه دانشگاه نیاز دارد گفتوگو است. دانشجویان باید با تمام اقشار جامعه گفتوگو کنند تا بتوانند از این طریق با نهادهای قدرت مقابله کنند و همچنین باید بدون ترس با قدرت سخن بگوید و خود را مسئول بداند.