عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: رکن اصلی بخش اعظم آشفتگیهایی که ایران الآن با آن روبهرو است ریشه در ندانمکاریهایی است که در نظام تصمیمگیری کشور درباره نرخ ارز وجود دارد.
به گزارش
عطنا، نشست «یکپارچگی و همراستایی وجوه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در مدیریت توسعه ملی در دوران دفاع مقدس»، ۱۲ مهرماه، با سخنرانی فرشاد مؤمنی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی، در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد.
فرشاد مؤمنی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی بابیان اینکه یکی از مهمترین عوارض سلطه مناسبات رانتی، غربت اندیشه توسعه است، گفت: این موضوع یک پارادوکس است بهطوریکه اساس توسعه، دورنگری و داشتن اندیشههای بلندمدت و همراستاسازی ملاحظات و اقدامات کوتاهمدت با ملاحظات بلندمدت است و در همین چهارچوب، همراستاسازی منافع فردی با منافع توسعه ملی است. وقتیکه معیاری به نام توسعه وجود نداشته باشد ما با طیف بسیاری از هزینهها روبهرو میشویم که هم از جنبه حیثیتی هم از جنبه جایگاه کشور در نظام بینالملل و همچنین کیفیت زندگی مردم، سرنوشت ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی ادامه داد: در غربت اندیشه توسعه، همه تلاشها در معرض هرزروی قرار میگیرد و گویی تلاشها و تخصیص منابع در جستجوی چیزی است که ما نمیدانیم چیست یعنی هدف گم میشود و وقتی هدف گم میشود ریشه مجموعه دورهای باطلی شکل میگیرد که کشور ما الآن با آن روبهرو است بنابراین اگر بخواهیم در بهبود کیفیت مردم و جایگاه کشور در مناسبات بینالمللی کمک کنیم باید پرچم توسعهخواهی در کشورمان همواره در اهتزاز باقی بماند و در این زمینه بازگشت به تجربه دوران دفاع مقدس میتواند برای ما بسیار آموزنده باشد.
مؤمنی اظهار کرد: تجربه عملی میگوید که دستکاری واقعیت و واژگون نشان دادن واقعیتها به طرز غیرمتعارفی درباره تجربه ده سال اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قابل مشاهده است مثلاً آنهایی که از تجربه انقلاب استقبال نکردند و آسیبی متوجهشان شده است، نکاتی را که واقعیت ندارد آنقدر به شیوههای مختلف تکرار کردند که درباره بعضی از آنها، حتی هم سن و سالهای من را هم که در جریان آن دوران بودند و تجربه کردند تحت تأثیر قرار داده است.
وی افزود: یکی از این محورهایی که تکرار میکنند این است که در اثر پیروزی انقلاب اسلامی، گویی ما با جمعی که نه برنامهای، نه اندیشهای و نه تجربهای داشتند و عملکردهای ضعیف از خودشان داشتند سروکار داشتهایم؛ درحالیکه اگر قرار باشد چنین رویکردی را منصفانه موردبررسی قرار دهیم ملاحظه خواهید کرد که در این زمینهها، ما در آن دوران با واقعیتهای کاملاً متفاوت و عموماً هم بسیار افتخارآمیز، روبهرو بودیم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد: در مقایسه با چالشها و مشکلاتی که وجود داشته و علیرغم بیسابقهترین فشارهایی که به جامعه ما وارد میشده درمجموع خرد و دانایی و شیوه توسعهگران در مواجه با آن مسائل بسیار افتخارآمیز و قابل دفاع است.
وی در خصوص نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی گفت: آنقدر نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی بهواسطه غربت اندیشه توسعه مانند نظام سیاستگذاری اجتماعی، اقتصادی و سیاسیاش، آشفته و پریشان و ناکارآمد شده که ما میدانیم آن چیزهایی که میتوانند افتخار باشند بهعنوان ابزار تبلیغی علیه خودمان بکار گرفته میشود.
مؤمنی با اشاره به سند انتشاریافته از سوی دولت موقت تصریح کرد: چرا مردم نباید بدانند که در دوره افتخارآمیز جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فاصله کمتر از یک سال، سند رسمی انتشاریافته از سوی دولت موقت، تحت عنوان برنامه توسعه و تکامل نظام جمهوری اسلامی، داشتهایم.
وی ادامه داد: در ساماندهی و طراحی این برنامه، مرحوم عالی نصب نقش ممتاز داشتند و البته این کار ازنظر سازمانی، محصول معاونت طرحهای انقلاب بود که مهندس بازرگان ایجاد کردند و استاد یدالله سحابی مسئولیت آن معاونت را به عهده داشتند.
وی افزود: ازنظر کیفیت بنیه کارشناسی، ازنظر میزان عمقی که در نگاه آنها به مسائل توسعه و توسعهنیافتگی در ایران وجود داشته و ازنظر میزان بهرهگیری ظرفیتهای کارشناسی کشور این برنامه تا امروز هم منحصربهفرد و بینظیر است و نکته برجستهاش این است که تا پایان جنگ هم همواره آن جهتگیریهایی که در این برنامه وجود داشته یکی از مؤلفههای کلیدی راهنمای عمل برای اداره امور اقتصادی اجتماعی ایران بوده است.
در دوران جنگ دولتها و مردم یکدیگر را بهحساب میآوردند
مؤمنی در پاسخ به کسانی که میگفتند مسئولان دوران جنگ بیتجربه بودند و احساسی عمل میکردند گفت: فقط باید به میانگین سنی اعضای هیئت مهندس بازرگان نگاه کنید تا ببینید که در آن زمان اعتراضها به مهندس بازرگان بیشتر برعکس بوده یعنی میگفتند چرا جوانها سهم بایستهای در کابینه ایشان ندارند؛ اصلاً کابینهای نبود که آدمهای بیتجربه و کم سن و سال باشند و فرآیند جهتگیریها و اقداماتی که آنها انجام دادند نشاندهنده این است که تمام جهتگیریها بر محور یک درک عالمانه بسیار قوی از مبانی و اصول اداره توسعهگرای کشور سامان پیداکرده و به همین خاطر است که ما تأکیدداریم آن دوره را باید خیلی جدی گرفت چراکه درسهای بزرگی وجود دارد که میتواند امروز هم به ما کمک کند.
وی افزود: جهتگیریها و دستاوردهایی که مبتنی بر اصول قابل دفاع بوده بههیچوجه منحصر به جنبه اقتصادی نیست؛ در سایر عرصههای حیات جمعی هم همراستایی وجود دارد؛ مثلاً در دوره تعدیل ساختاری که ازنظر اقتصادی سقوط داشتیم ازنظر اجتماعی و سیاسی هم انحطاط را به نمایش میگذارد.
وی با تأکید بر اینکه در دوران جنگ دولتها و مردم یکدیگر را بهحساب میآوردند بیان کرد: در هر دورهای از مهندس بازرگان و بهویژه دهساله بعد از پیروزی بهموازات اینکه دولتها مردم را بهحساب آوردند، مردم هم حکومت را بهحساب آوردند و به ازای هر یک واحد مایعی که حکومت برای مردم گذاشته، مردم چندین برابر برای حکومتشان مایع گذاشتند و تعداد موارد ازایندست هم کم نیست اما در دوره تعدیل ساختاری کسانی که هم آبروی خودشان را بردند، هم فرصتهای اقتصادی را از مردم دریغ کردند و هم هزینهها و خسارتهای فاجعهآمیز ایجاد کردند دوره جنگ را دوره دولت سالاری بهحساب میآورند که اینیک دروغ بزرگ است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: در کتاب اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی آمده است وقتیکه فرانسه درگیر جنگ جهانی دوم شد تعداد کل کارکنان دولتش حدود ۷۰۰ هزار نفر بودند و در پایان جنگ جهانی دوم تعداد کارکنان دولت به اقتضای شرایط جنگی به ۲ میلیون نفر رسید یعنی در یک دوره ۶ ساله تعداد کارکنان دولت در فرانسه سه برابر شده؛ در ایران هنگام آغاز جنگ تعداد کل کارکنان دولت حدود ۱ میلیون و ۶۵ هزار نفر بوده که در سال پایان جنگ به ۱ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر رسیده بود؛ فرانسه در دوران جنگ یک کشور توسعهیافته با نهادهای توسعهیافته بود و یک ترتیبات نهادی مشارکتجویانه داشته و تعداد سالهای جنگشان نسبت به ایران کمتر بوده است.
وی ادامه داد: توجه کنید که این اصلاح رفتار صادقانه حکومت با مردم که راستگویانه برخورد میکردند چطور انرژی آزاد کرده که مردم چندین برابر استاندارد و بدون انتظار کمک میکردند تا بار هزینهها را کاهش دهند.
مؤمنی با تأکید بر اینکه کمترین فساد در تاریخ اقتصادی بعد از انقلاب اسلامی متعلق به دوران جنگ است بیان کرد: مردم در آن دوره ولینعمت تلقی میشدند و این را در مسئولینشان هم میدیدند. آنطور نبود که مسئولین رهنمودهایی به مردم بدهند که خودشان خلاف آن را عمل کنند اینکه مردم تا این اندازه آمدند و بار دفاع مقدس را به عهده گرفتند یکی از مهمترین وجوهش این بود که در مورد اولویت مسئله جنگ بر همهچیز قول و فعل مسئولان باهم هماهنگ بود.
وی بابیان اینکه کسانی که منافع دارند میخواهند دوران افتخارآمیز جنگدیده نشود و آن را به جوگیر شدن مردم نسبت میدهند، گفت: الآن هرکس میتواند منافع و ترجیحات خودش را به توسعه نسبت دهد مثلاً وقتیکه مفهوم اقتصاد مقاومتی مطرح شد مقامی، واردات کالای لوکس را آزاد کرد و دلیل آن را تحقق در راستای اقتصاد مقاومتی عنوان کرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه دولت توسعهخواه را با یک متر استاندارد میسنجند خاطرنشان کرد: در این متر استاندارد مهمترین کاری که دولت توسعهخواه انجام میدهد این است که باید هزینه فرصت رانتجویی را بالا ببرند و بستر نهادی را برای برخورداریهای پر مقدار، کم زحمت و بدون ریسک به سمت صفر متمایل کنند؛ حتی یک تجربه موفق توسعه نیست که غیرازاین مسیر را برود.
وی ادامه داد: تا سال پایانی حکومت پهلوی بر اساس این تعریف که مجموع رانت منابع طبیعی برابر است با مجموع رانت نفت، زغالسنگ، رانت مواد معدنی و رانت جنگل، با این شاخص میزان اتکا به رانت را اندازهگیری کرده اند. در سال ۱۳۵۷ این نسبت به تولید ناخالص داخلی ایران ۲۵/۳۲ درصد بوده است و در سال بعدش این نسبت به ۱۷ درصد رسیده و اینیکی از راهبردهای مهم وعده رهبران انقلاب اسلامی در طول مبارزات بود که گفتند ما وابستگی تکمحصولی به نفت را کاهش خواهیم داد و بهمحض پیروزی انقلاب اسلامی تا ۸۰ درصد میزان اتکا به نفت را کاهش دادند.
اما در دوره تعدیل ساختاری ما دوباره برمیگردیم به سنت اول؛ اجازه عملکرد آزادانه به نیروهای بازار دادن در یک ساخت توسعهنیافته. بر اساس این منطق که مهمترین کارکرد نیروهای بازار حفظ وضع موجود است و برای یک ساخت توسعهنیافته، حفظ وضع موجود یعنی تداوم توسعهنیافتگی، ما هنوز نتوانستیم به مسئولان کشور بقبولانیم و آنها هنوز هم در این چهارچوب مناسبات رانتی اسیر هستند.
وی افزود: اثر این ماجرا این است که دوباره از سال ۱۳۸۴ سهم رانت منابع طبیعی ایران به ۱۷/۳۲ درصد برگشته و در بعضی از سالها از این هم عبور کرده است؛ اولین تصمیمی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گرفتهشده این است که اتکا به رانت را کاهش دادند.
مؤمنی اظهار کرد: در این شرایط تحریم که ما بهشدت نیاز به تقویت بنیه تولیدی داریم اگر میخواهید چنین اتفاقی بیافتد ابتدا باید هزینه فرصت رانتجویی بالا برود و در شرایط فعلی هم هیچ رانتی بهاندازه رانت قیمت ارز در ایران فاجعهآفرینی و فسادزایی ندارد و ما پیشنهادمان این بوده که اگر بخواهیم خودمان را برای مواجهه عزت بخش با تحریمهای ظالمانه امریکا همسو کنیم دوباره باید به سمت همان نوآوریهای نهادی برویم و بستر رانتی را به حداقل برسانیم.
وی ادامه داد: وقتیکه شما از سطح توسعه به مسائل نگاه میکنید میبینید که بهموازات بالا بردن هزینه فرصت رانتجویی و تمهیدات نهادی پیشگیرنده از فساد، شما نیازمند برنامههای توسعهگرای حمایت از بنگاههای داخلی هم هستید.
وی افزود: ما هم در نامه اول اقتصاددانها و هم در نامه دوم به این جنبه اشاره کردیم که علت اینکه تلاشهای حکومت در مواجهه با بحرانهای موجود به ثمر نمینشیند یک از مهمترین دلایلش این است که به طرز غیرمتعارفی از این محورها غفلت کردند و ما حتی یکی از این شیوههای غفلت را هم برملا کردیم و آن این است در سالهای اخیر در راستای منافع سوداگران و رانتجویان هربار که دولت خواسته است سیاستی در جهت نرخ ارز دنبال کند، بازار ارز را مستقل از همه بازارهای دیگر نگاه میکند.
یکی از شاهکارهای استاد عالی نصب این بود که دائماً دولت را در این زمینه راهنمایی میکردند که ما نمیتوانیم نرخ ارز را در راستای مصالح توسعه ملی تنظیم کنیم بدون اینکه هماهنگیهای متناسب را در سیاستهای پولی، سیاستهای مالی، سیاستهای تجاری و صنعتی اعمال کرده باشیم. این نمیشود که ایران با همه ادعاهایی که ازلحاظ ارزشی دارد، بالاترین نرخ بهره در جهان یعنی رتبه چهارم را داشته باشد. معلوم است که وقتی نرخ بهره اینطور است در بازار غیررسمی چند برابر خواهد شد و زمانی که بشود از طریق ربا و نزولخوری پولهای بدون زحمت به دست ٖآورد کسی سراغ تولید نمیرود.
نرخ مشارکت زنان در بازار ایران تقریباً نزدیک یکسوم میانگین جهانی است
مؤمنی در خصوص وضعیت حاکم بر جامعه گفت: یک بیتناسبی ضد توسعهای فاجعهبار وجود دارد بنابراین ما نمیتوانیم مسئله نرخ ارز را در راستای مصالح توسعه ملی، سامان دهیم مگر اینکه سیاستهای دیگر هم با این همراستا کنیم و تا زمانی که این همراستایی صورت نگرفته باشد امکان ندارد چنین چیزی اتفاق بیافتد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه در دوره تعدیل ساختاری حدود دوسوم افراد فعال نقشی در تولید نداشتهاند گفت: توسعه برای انسانهاست و انسانها هم مهمترین ابزار عینیت بخشیدن به توسعه هستند وقتیکه در چنین سطح فاجعهآمیزی از جمعیت در سنین فعالیت، مشارکتزدایی میشود معلوم است که توسعهای شکل نمیگیرد.
وی در خصوص وضعیت مشارکت زنان بیان کرد: اوضاع مشارکت زنان خیلی فاجعهآمیزتر است و نرخ مشارکت زنان در بازار ایران تقریباً نزدیک یکسوم میانگین جهانی است یعنی ما از بسیاری از کشورهای توسعهنیافته هم اوضاع نابسامانتری داریم؛ در همین دوره از سال ۱۳۸۴ تا به امروز، زنان ایران برای اینکه نشان دهند چقدر در بازار کار ایران آمادگی دارند سطح تحصیلاتشان را در یک ابعاد بیسابقهای در تاریخ ایران بالا بردند درصورتیکه نرخ مشارکت زنان نابسامان است و این پارادوکس ضد توسعهای است که وجود دارد.
وی درباره اشتغال جوانان در دوره تعدیل ساختاری تصریح کرد: نرخ بیکاری جوانان که هم تحصیل کردند و هم انرژی و انگیزه و توانایی دارند همیشه بالای ۳۰ درصد بوده یعنی ۲ تا ۳ برابر نرخ بیکاری در کشور، از آنطرف در دوره تعدیل ساختاری، جمعیت شاغل در واسطهگریهای مالی در ایران ۵ برابر شده است.
مؤمنی دلیل وضعیت فاجعهبار امروز را عدم توجه به نوآوریهای نهادی توسعهگرایی در دوره دهساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دانست و گفت: یکی از این نوآوریها، شفافسازی نظام توزیع دلارهای نفتی است؛ یکی دیگر از کارهای فوقالعاده در دوره جنگ، بستن منفعتهای رانتجویی از کانال تجارت خارجی بود؛ در دوران جنگ بهعنوان اولین بار در تاریخ اقتصادی معاصر ایران حتی در وزارت بازرگانی هم معاونت پشتیبانی از تولید طراحی شد و بینشی که در آن زمان حاکم بود دستاوردهای بسیار خارقالعاده خودش را به نمایش میگذاشت.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی درباره مطالعات خود در خصوص مقایسه اقتصاد ایران در دوران جنگ و دوران پس از خودش گفت: مهمترین فلسفه تن دادن به مناسبات بازاری این است که در چهارچوب مناسبات بازاری گرچه ما حفظ وضع موجود میکنیم -که ازنظر منطق توسعهای یک اقدام ضد توسعهای محسوب میشود- اما میگویند در سطح کلان و خرد مهمترین کارکردی که از مناسبات بازاری انتظار میرود این است که منجر به حرکت به سمت تخصیص بهینه منابع میشود؛ در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ در گزارش ارزیابی عملکرد برنامه اول، بدهی شرکتهای غیردولتی در این دوره ۸ برابر و بدهی شرکتهای دولتی به بانکها ۲۳ برابر شده است.
وی درباره وضعیت اقتصادی ایران در مردادماه سال ۱۳۹۷ بیان کرد: در تحولات تجارت خارجی، فقط در این ماه ۲۷۵ هزار تن گوجهفرنگی و رب صادر شده است؛ صدور اینها را در مناطق مرزی ممنوع کردند یعنی مناطق مرزی ما با این بازی نرخ ارز در معرض غارت همسایگان قرار گرفتند و این مناطق در تأمین مایحتاج ضروری یک وضعیت شبه قحطیزدگی را تجربه کردند.
این گوجهفرنگیها را از تولیدکننده ایرانی به قیمت ۴۰۰ تومان یا بیشتر خریداری کرده و با مبنای دلار ۲۰ هزارتومانی از کشور خارج کردند و این، کشاورزان ما با مشکل مواجه کرد؛ از آن تکاندهندهتر این است که فقط در مردادماه حدود ۱۵۰ هزار تن کاغذ و مقوا از کشور ما به اسم صادرات خارج شده است. طنز تلخ ماجرا این است که بخش اعظم اینها را خودمان قبلاً وارد کرده بودیم و موضوع دیگر این است که در مردادماه حدود ۱۴۰۰ تن دستمالکاغذی هم صادر شده است و با این وضعیت مناسبات رانتی را به وجود آوردهاند.
وی افزود: اگر به مشروح مذاکرات رئیس سازمان برنامه مراجعه کنید چقدر جای تأسف است که آقای رئیس سازمان برنامه طوری واکنش نشان میدهد که گویی ابتداییترین آگاهیها از واقعیت صادرات ندارد و مطلقاً قادر نیست که از منافع عمومی در برابر زیادهخواهی زیادهخواهان دفاع کند.
مؤمنی با اشاره به اینکه تحولاتی که در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده خیلی معنیدارتر است بیان کرد: مثلاً شاخص امید به زندگی از ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۷ در ایران از ۵/۴۹ سال به ۵۱ سال رسیده است ولیکن فقط در دوره ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ امید به زندگی در ایرانیان ۱۰ سال افزایش پیدا کرده است اما در دوره تعدیل ساختاری، فشارهای مافوق طاقت به تولید و معیشت و کیفیت زندگی وارد شده که در دوران جنگ برعکس این وجود داشته است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی با تأکید بر اینکه رکن اصلی بخش اعظم آشفتگیهایی که ایران الآن با آن روبهرو است ریشه در ندانمکاریهایی است که در نظام تصمیمگیری کشور درباره ارز وجود دارد گفت: بااینکه امکانات ارزی کشور در آن زمان نزدیک به یکپنجم موجود و گرفتاریهای کشور بیش از ۵ برابر گرفتاریهای موجود بود چرا ما هرگز در دوره جنگ با بحرانی در بازار ارز روبهرو نبودیم؟
وی ادامه داد: از ندانستن یا آگاهی مردم استفاده میکنند و میگویند که در دوره جنگ، نرخ ارز در بازار آزاد تا هفت برابر نرخ رسمیاش هم بود ولی چرا پس انقدر تفاوت وضعیت وجود دارد؟ پاسخ این است که در دوره جنگ تمام سرنوشت رفاه مردم و بالندگی تولید با نرخ رسمی تعیین میشد به همین خاطر هم بود که در دوران جنگ تحول بازار غیررسمی پول یا بازار سیاه نه برای مردم، نه برای تولیدکنندگان و نه برای دولت هیچ اهمیتی نداشت بنابراین آرامش وجود داشت ولی الآن با کوچکترین التهابی در نرخ ارز کل جامعه منقلب میشود.
وی ادامه داد: دلیل التهاب ناشی از نرخ ارز این است که دولت و سران قوا در این تصمیمگیریهایی که انجام میدهند هنوز به این بلوغ فکری نرسیدند که باید سرنوشت ارزی نیازهای حیاتی کشور از گردانه طمعورزی سوداگری دلالها خارج شود و خود دولت با مشارکت مجلس این را تعیین تکلیف کند و تا روزی که اینها این کار را نکنند ما دائماً پتانسیلهای آشوبناکی را با خودمان حمل میکنیم و دور باطل سوداگرانه بازی با نرخ ارز به آسیبهای انفجارآمیز خودش رسیده است.
وی در پایان گفت: اگر دولت به این بازار ارز تزریق کند اتلاف منابع اتفاق میافتد اگر هم تزریق نکند قیمت جهش میکند و با جهش قیمت همه آن آشوبناکیهای چندماهه اخیر اتفاق میافتد بنابراین راه اصولی همان راهی است که در دوران دفاع مقدس در دستور کار قرار داده بودند.