امیر دادشی، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبائی: فدراسیون فوتبال کشورمان قصد دارد میزبانی جام ملتهای آسیا در سال 2019 را به دست آورد. به همین منظور اردیبهشت ماه سال جاری بود که 7 نفر از ناظران کنفدراسیون فوتبال آسیا برای بازدید از ورزشگاهها و امکانات میزبانی ِ ایران ، در کشورمان حضور یافتند. در این زمینه علی کفاشیان ـ رییس فدراسیون فوتبال ایران ـ بسیار امیدوار است و اذعان دارد که در این کنفدراسیون از قدرت و لابی ِ بالایی برخوردار است و شانس ایران برای میزبانی این مسابقات را 80درصد تخمین زده است.
اما پس از کناره گیری دو کشور عربستان و تایلند از کاندیداتوری، تنها رقیب ایران در کسب این مهم کشور امارات است که به جرأت می توان مهمترین مانع بر سر راه میزبانی ایران در این مسابقات را همین امر دانست، چرا که عربستان به نفع امارات از نامزدی کناره گیری کرده است و با ائتلافی که کشورهای عرب زبان انجام داده اند، برخلاف خوشبینی های کفاشیان، امارات از شانس و لابی بیشتری در "ای.اف.سی" برخوردار است. حتی با این تصور که رییس فدراسیون فوتبال ایران رأی همتایان کره ای و ژاپنی خود را به دست آورده باشد بازهم کشور رقیب از ائتلاف قویتری برخوردار است.
حال اگر برابر امارات در لابی گری بخواهیم برای خود شانسی در نظر بگیریم بازهم موانع دیگری بر سر راه وجود دارد.
وقتی صحبت از میزبانی ِ یک تورنمنت به میان می آید نخستین نکته ای که خواه یا ناخواه به ذهن دوستداران آن رشتۀ ورزشی خطور می کند بحث ورزشگاه هاست که فوتبال هم از این امر مستثنی نیست؛ که کشور ما در این زمینه ضعف فراوانی دارد تا جایی که این ضعف هر ساله سهمیه های آسیایی ایران در رقابتهای باشگاهی آسیا را تهدید می کند وبعضاً ، هنگام برگزاری بازیهای لیگ زمینهای چمن بیشتر به زمینهای خاکی می ماند و این امر باعث پایین آمدن سطح کیفی بازیهای لیگ شده و سرمربیان باشگاه ها همیشه در نگرانی سلامتی بازیکنانشان به سر می برند. در بعضی موارد نیز مشاهده شده است که زمینهای بازی تا یک روز قبل از برگزاری مسابقه کاربرد چراگاه برای احشام را داشته است؛ حتی از نظر خط کشیهای درون زمین گاهی با بارش باران این خطها محو شده اند! اما برای میزبانی یک تورنمنت بین المللی نیاز به ورزشگاههای استاندارد احساس می شود و تنها ورزشگاهی که می تواند آبروی ما را بخرد و در سطح بین المللی قد علم کند، ورزشگاه ِ پیر ِ"آزادی" است.
با این حال 4 ورزشگاه ِ آزادی تهران، ثامن الائمۀ مشهد، یادگار امام تبریز و نقش جهان اصفهان به ای.اف.سی معرفی شده اند که در میان ورزشگاههای ایران آبرومندانه ترین تجهیزات را دارا هستند (البته نام چند ورزشگاه ِ دیگر از جمله تختی تهران به چشم می خورد) اما همین ورزشگاههای آبرومندانه هم تا حدودی به ذوق میزند؛ نقش ِ جهان که سالهاست در حال ساخت است و سال شروع به ساخت آن را باید در دفتر خاطرات نیاکانمان و قصّه های کهن جست و جو کرد که امید است حداقل به بهانۀ میزبانی جام ملتها هم که شده این پروژه به مرحلۀ بهره برداری برسد.
ورزشگاه 40 هزار نفری ثامن هم که چند سالی است میزبان مسابقۀ مهمی نبوده است و اطلاعات دقیقی از وضعیت کمّی و کیفی آن در دست نیست.
تنها دو ورزشگاه آزادی و یادگار امام هستند که می شود شرایط میزبانی را برای آنها قائل شد که البته همین ورزشگاهها نیز برای میزبانی ِچنین مسابقات مهمی باید تجهیزات و امکانات بیشتری را فراهم آورند؛ به خصوص در رقابت با یک کشور عربی به نام امارات که در خرج کردن پول برخاسته از نفت هیچ اِبایی ندارند.
اما از بحث ورزشگاهها که بگذریم میزبانی جام ملتهای آسیا موجب ورود میلیونی طرفداران تیمهای مختلف به کشورمان می شود که بنا به شرایط قانونی و شرعی کشورمان برخی از امکانات اسماً تفریحی برای آنها فراهم نیست که از جملۀ آنها می توان به ممنوعیت ِاستفاده از مشروبات الکلی و همچنین غیرقانونی بودن شرط بندی به خصوص در فوتبال اشاره کرد. البته این بدین معنا نیست که هیچ یک از این اتفاقات در فوتبال ایران رخ نمی دهد بلکه صرفاٌ امری غیرقانونی تلقی می شوند.
این ممنوعیت ها فقط در مورد استفاده افراد نیست بلکه هر دوره با اسپانسر شدن همین شرکت هاست که بخش عظیمی از منابع مالی ای.اف.سی برای برگزاری این مسابقات تأمین می شود ولی این کنفدراسیون در این زمینه چندان سخت گیری نکرده است و در شرایط میزبانی کشورهای اسلامی از اسپانسرهای غیرشرعی استفاده نمی کند. البته ناگفته نماند که کشور شبه اسلامی قطر هم برای میزبانی جام جهانی سال 2022همین شرایط را داراست که تمهیداتی در این مورد در نظر گرفته است ازجمله تسهیل سفر مردم کشورش به کشورهای دیگر و دادن مزایا برای خروج از کشور.
اما جنجالی ترین و به زعم ِ عده ای مهمترین مشکل ما در بحث میزبانی ورود زنان به ورزشگاه هاست که چند سالی است در محافل مختلف دهان به دهان می چرخد و هر از چندگاهی جنجال به پا می کند که شاید مهمترین آن به سال 85 برمی گردد، زمانی که احمدی نژاد ـ رییس جمهور وقت ـ در حرکتی بعید از وی، ورود زنان به استادیوم ها را آزاد اعلام کرد، که با مخالفت شدید مراجع تقلید معظم مواجه گشت.
حتی در این مورد فیلم هایی توسط کارگردانان کشورمان ساخته شد، آب از آب تکان نخورد که هیچ، حتی با این موضوع به طور جدی تر برخورد شد و فقط گاهی در بازیهای بین المللی تعداد انگشت شماری از بانوان فوتبال دوستِ خارجی با تدابیر شدید امنیتی وارد ورزشگاه های کشورمان می شوند. این موضوع می تواند مهمترین تهدید ما در این هفت خوان باشد، شاید ای.اف.سی بتواند به شکلی با مشکلات دیگر کنار آید ولی به نظر این مشکل قابل چشم پوشی نیست و یکی از امتیازهای امارات نسبت به ایران همین امر تلقی می شود.
بر فرض که همۀ این سدهای نه چندان سست را ما پشت سر بگذاریم سوالی که ذهن خیلی ها را درگیر کرده است این می باشد که: " آیا ما توان برگزاری چنین مسابقاتی را در سطح مدیریتی داریم؟! "
تجربه نشان داده است که ما با برگزاری آبرومندانۀ برنامه های بین المللی فاصلۀ زیادی داریم؛ بی برنامگی، سردرگمی و تغییر چندبارۀ برنامۀ مراسمها در تجربه های داخلی و حتی در نشستهای بین المللی از جملۀ این نواقص می باشند که شاید نشست بین المللی ژنو که چندی پیش برگزار گردید گواه و شاهد این موضوع باشد. البته رییس جمهور کشورمان حسن روحانی در نشست با سب بلاتر ـ رییس فیفا ـ از آمادگی ایران برای میزبانی جام ملتهای 2019 سخن به میان آورده است و این می تواند نشان از آمادگی مدیریتی ایران برای برگزاری این رویداد باشد. بهتر است حالا که شخص رییس جمهور پادرمیانی کرده اند یک عزم ملی برای از میان برداشتن موانع و رضایتمندی مقامات ای.اف.سی صورت بگیرد تا بعد از جام ملتهای 1354(شمسی) بار دیگر ما بتوانیم میزبانی این رقابتها را برعهده بگیریم که در این صورت هم به زیرساختهای فوتبال این مملکت کمک فراوانی می شود و هم از لحاظ اقتصادی ارز شایان توجهی وارد کشورمان می شود که در صورت استفادۀ صحیح تا حدودی می تواند به شکوفایی اقتصادی کشورمان کمک کند. فواید دیگری اعم از شادی و نشاط عمومی، شناخته تر شدن کشورمان در مجامع بین المللی، به رخ کشیدن قدرت و میزان توسعۀ کشور و از جمله همراهی یار دوازدهم (تماشاگران) با بازیکنان که در هر دیدار می توانند استادیوم را برای رقیبان به جهنم تبدیل کنند میتوان نام برد؛ و از دیگر مزایای این میزبانی می تواند تبادل فرهنگی و اجتماعی میان مردم کشورمان با مردم دیگر کشورها ی آسیا باشد.
در پایان باید خاطر نشان کرد که این مهم زمانی به وقوع می پیوندد که در وهلۀ اول میان سه قوۀ مجریه، مقننه و قضایی کشور تعامل وجود داشته باشد و به دور از در نظر گرفتن منافع خاصِّ حزبی و گروهی، این سه قوه فقط به فکر منافع ملّی و ورزشی کشور عزیزمان ایران باشند و همچنین بهره گیری از مدیران ورزشی و افراد متخصص و صاحب نظر در این امر می تواند مثمر ثمر باشد و کنار گذاشتن افراد دون و غیرمتخصص که صرفاً به فکر منافع خویش و گروه خود هستند به همین اندازه مهم تلقی می شود. تازه بعد گذر از این مرحله است که می توانیم به فکر اصلاح دیگر بخشها باشیم و آرزوی میزبانی را در مخیّلۀ خود بگنجانیم و فقط در این صورت است که رؤیای میزبانی یک تورنمنت معتبر ورزشی بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی، به حقیقت تبدیل می شود.