کمتر از ۶ ماه تا پایان عمر مجلس نهم باقی است و تقریبا نمایندگان هر آنچه در چنته داشتهاند رو کردهاند. با وجود این، همچنان برخی از صاحبنظران امیدوارند در فرصت باقیمانده نمایندگان مجلس موضوعات مهم و جاری کشور را در ساختمان هرمی بررسی و وعدههای خود نسبت به مردم را در خانه ملت عملیاتی کنند.
روزنامه «بهار» به همین بهانه گفتوگویی با علی مطهری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، انجام داده است تا در نهایت، عملکرد نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و آینده انتخابات مجلس دهم را از منظر او مورد نقد و بررسی قرار دهد. وعدههای مغفولمانده از جانب مجلس شورای اسلامی مهمترین نکتهای است که این عضو کمیسیون فرهنگی در این گفتوگو به آن اشاره دارد و با استناد بر همین نکته، او تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را نمایندگان مردم نمیداند. بهگفته مطهری، «برخی نمایندگان خود را نماینده دیگران میدانند تا نماینده ملت.» با اینهمه او به مجلس بعدی امیدوار است و اعتقاد دارد دوره دهم بهتر از دوره کنونی خواهد بود.
از زمان آمدن دولت یازدهم همواره صحبتهایی درباره «رسیدگی به وضعیت موجود در حوزه رسانه و مطبوعات» مطرح شده است. بهعنوان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و عضو سابق هیئت نظارت بر مطبوعات بفرمایید که مشکلات حوزه مطبوعاتی به قوانین مربوط میشود یا به نحوه اجرای قوانین؟
ما قانون مطبوعات خوبی داریم، اگرچه نیاز به اصلاح دارد. مثلا هیئت نظارت بر مطبوعات باید یگانه مرجع تصمیمگیر درباره توقیف یا لغو امتیاز نشریات باشد؛ همینطور مسائل سایتهای خبری طبق قانون باید در هیئت نظارت بر مطبوعات حلوفصل شود و باز با برخی دخالتها، سایتی فیلتر میشود. این تداخل باید از بین برود. همچنین، ما گاهی خط قرمزهای مصنوعی برای مطبوعات قرار میدهیم که خلاف آزادی بیان و قانون اساسی است. مثلا مطبوعات مجاز به نوشتن برخی مطالب نیستند. هر مقدار مطبوعات آزادتر باشند، فساد و قانونشکنی کمتر خواهد بود. پس مشکل ما بیشتر به اجرای قانون درباره مطبوعات برمیگردد، نه به خود این قانون.
در زمینه رسانه و مطبوعات، نمایندگان کمیسیون فرهنگی درصدد طرحی برای ورود به همین موضوع بودند که بعدتر با ورود دولت به این مسئله و تلاش برای تدوین لایحه جامع مطبوعات متوقف ماند. با این حساب فکر میکنید سرنوشت این طرح و لایحه چه خواهد بود؟
البته بهتر است دولت لایحه بدهد تا اینکه نمایندگان طرح بدهند چون دولت مجری قانون مطبوعات بوده و به خوبی از نقاط قوت و ضعف آن مطلع است. به نظر میرسد که دولت مایل است این لایحه را به مجلس آینده ارائه دهد و این مجلس را چندان مناسب نمیبیند؛ زیرا تا آن مقدار که من اطلاع دارم، این لایحه آماده است.
بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران یکی از وعدههای دولت یازدهم بود که همچنان معلق مانده است و به نظر میرسد کسی حداقل در این مقطع زمانی برای حل آن دغدغهای ندارد.
شنیدم وزارت اطلاعات شکایت خود را از این انجمن پسگرفت و نباید مانع قانونی در کار باشد ولی بهظاهر موانع فراقانونی و در واقع غیرقانونی وجود دارد.
بازگشایی فضای دانشگاهها دیگر موضوعی بود که روحانی در ایام انتخابات به روشنی درباره آن برنامههایی ارائه کرد که البته بخشی از آن در دوران وزارت آقای فرجیدانا محقق شد، ولی با برکناری ایشان این تغییرات متوقف شد که در این میان میتوان به توقف تغییرات در هیئــتهای عـــلمی دانشگاهها و مهمتر از آن، نتایج بررسی بورسیههای غیرقانونی دولت دهم اشاره کرد. اما بعد از برکناری آقای فرجیدانا با فشار تندروها به نظر میرسد که اعمال اصلاحات در دانشگاه دچار وقفه شد. نظر شما در این باره چیست؟
تندروها از آقای فرهادی هم راضی نیستند و برخی از آنها از استیضاح آقای فرجیدانا پشیماناند. به هر حال فضای عمومی دانشگاهها به سیاست مدیران دانشگاهها و همت دانشجویان بستگی دارد و در دانشگاههای مختلف متفاوت است اما در مجموع فضا نسبت به قبل از این دولت بازتر شده است.
به نظر میرسد هنوز وضعیت دانشجویان ستارهدار و استادان ستارهدار نیز فرجام پیدا نکرده است. خاطرم هست که شما محرومیت از ادامه تحصیل را مغایر با حقوق شهروندی برشمرده بودید.
متاسفانه هنوز سیاست سختگیری درباره معترضان سال 88 وجود دارد، درحالیکه قانون اساسی ما اعتراض و حتی راهپیمایی را مجاز شمرده است. این در حالی است که شهید مطهری، بعد از قیام 15خرداد نزدیک دو ماه زندانی شد، اما از تدریس در دانشگاه محروم نشد.
اختلاف دیگر تندروها با دولت به سیاست خارجی و اتفاقات اخیر، بهویژه مذاکرات هستهای، مربوط میشود. در تحلیل این رفتارها چند فرضیه وجود دارد: اول آنکه عدهای دغدغه واقعی نسبت به مذاکرات داشته و به طرف مقابل بیاعتمادند؛ دوم آنکه عدهای نگران رفع تحریمها هستند که بر ایناساس منافع مالی آنان به خطر خواهد افتاد؛ سوم نیز مشمول کسانی میشود که توافق هستهای را یک گام اساسی در قرابت روابط ایران و آمریکا میدانند.شما کدام فرضیه را قویتر میدانید؟
اگر خوشبین باشیم باید اینها را نگران آینده انقلاب اسلامی بدانیم؛ چون فکر میکنند توافق هستهای و نزدیکی به غرب آرمانهای انقلاب را به خطر میاندازد. آنها انقلاب را بهتدریج با چند کیلو اورانیوم غنیشده مترادف در نظر گرفتهاند، درحالیکه انقلاب بسیار فراتر از مسئله صنعت هستهای است. اینها درواقع، ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی را خوب درک نکردهاند؛ تصور میکنند نمیشود با غرب رابطه قابل قبول داشت و مثلا از آرمان فلسطین نیز دفاع کرد؛ درحالیکه رابطه خوب با دنیای غرب میتواند باعث پیشرفت آرمان فلسطین و تضعیف لابی صهیونیسم در غرب و خصوصا آمریکا شود.
و اگر بخواهیم به این موضوع به شکل دیگری نگاه کنیم؟
اگر بخواهیم بدبین باشیم، باید بگوییم این افراد حیات سیاسی خود را در گروی شرایط موجود میدانند و اگر فضای سیاسی و اقتصادی باز شود، جایی برای عرض اندام آنها وجود نخواهد داشت؛ لذا در مقابل تغییر شرایط مقاومت میکنند.
بهعنوان عضو کمیسیون فرهنگی عملکرد این کمیسیون و بالاتر از آن، مجموعه مجلس نهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر قرار باشد اشکالات این دوره از مجلس در مجلس بعدی رفع شود، چه نکاتی باید مورد توجه جریانهای سیاسی و نهادهای نظارتی قرار بگیرد؟
مجلس نهم به مسائل کلان کشور و به حقوق شهروندی کمتر توجه کرده است و برخی نمایندگان خود را نماینده دیگران میدانند تا نماینده ملت؛ مثلا در مرگ ستار بهشتی توسط یک مأمور خاطی که من به شکل سوال از وزیر کشور مطرح کردم، بسیاری از نمایندگان این کار را خلاف مصلحت نظام میدانستند، درحالیکه اینگونه اقدامات عین مصلحت نظام است؛ یا اینکه حاضر نیستند به مسئله ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی رئیسجمهوری اسبق یا مسئله حصر بپردازند و این یک نقص است. کار مجلس تنها کارهایی نیست که به جایی برنخورد، و مجلس باید وظیفه نظارتی خود را درست انجام دهد.
چه راهی برای حل این موضوع وجود دارد؟
باید افرادی که مدیون افراد و گروهها و منابع ثروت و قدرت نیستند و خوشفکر و حر و آزاده هستند، به مجلس راه یابند، نه افراد فرصتطلب و متملق.
مجــلس نهم یک مجلس اصولگراست، چه اتفاقی میافتد که در این مجلس تکجناحی درگیریها و برخوردهای فیزیکی و لفظی بیسابقه رخ میدهد؟
مجلس چندان هم تکجناحی نیست و اختلافنظرها زیاد است، منتها یک گروه جرئت اظهارنظر واقعی خود را ندارد، بنابراین، این اختلافات گاهی بروز پیدا میکند.
اتفاقاتی که تاکنون در مجلس رخ داده است طبعا بیتاثیر برسیر انتخاب مردم در هفتم اسفند نخواهد بود. به نظر شما این تاثیر چقدر خواهد بود و نتیجه انتخابات را تا چه میزان تغییر میدهد؟ در این میان اقلیت تندرو مجلس بیش از سایر جریانها نگران آینده خود در مجلس هستند و بهنوعی سعی بر آن دارند تا در ماههای نزدیک به انتخابات خود را نزد افکار عمومی منطقی و معتدل نشان دهند.
چنین گرایشی به اعتدال را من در تندروها حس نکردهام. نتیجه انتخابات آینده بیشتر به رفتار نهادهای نظارتی بستگی دارد که فضا را باز بگذارد و از ورود افراد مستقل و آزاده جلوگیری کند یا نکند. اگر جلوگیری شود، مشارکت پایین میآید و باز بیشتر همین تندروها رأی میآورند اما اگر فضا باز باشد، مشارکت بالا خواهد رفت و این افراد کمتر موفق میشوند. به هر صورت، مجلس آینده بهتر از مجلس فعلی خواهد بود چون مجلس فعلی در شرایط ویژه بعد از حوادث سال 88 تشکیل شد.
در شرایطی که انتظار میرفت تا در دولت روحانی شاهد بازگشایی فضای سیاسی کشور باشیم، همچنان موضوعاتی حلنشده باقی مانده است. موضوعاتی که باعث میشود تا بگوییم که همچنان راه درازی برای گشایش فضای سیاسی کشور و ایجاد وحدت ملی برای پیمودن در پیش داریم. نظر شما در این باره چیست؟
بله، هنوز کسانی که سیاست تندروی را برگزیدند، سرعقل نیامدهاند و فکر میکنند که این راه بهصلاح انقلاب است، درحالیکه اشتباه میکنند. البته آگاهیبخشیهایی که در این چند سال انجام شد، آنها را در بسیاری از اهداف خود ناکام گذاشت و انتخاب آقای روحانی بهعنوان رئیسجمهوری بزرگترین ضربه به آنها بود. در آینده هم آنها مجبورند در مقابل خواست مردم و فشار افکار عمومی کوتاه بیایند و راه درست را انتخاب کنند. آنها بیشترین ضربه را در طول این چند سال به انقلاب و رهبری زده و مصداق دوستان نادان انقلاب بودهاند.