مردم عادی با اعتقاد و اعتماد سیاسی که به دکتر مصدق داشتند این اوراق را خریداری میکنند. در نتیجه میبینیم که در سال ۳۱ و ۳۲ با وجود تحریم شدید در اقتصاد نفتی تراز تجاری کشور مثبت میشود. اما در حال حاضر اعتماد سیاسی بین مردم و سیستم به پایینترین حد خود رسیده است. این بی اعتمادی فقط نتایج سیاسی ندارد بلکه به حوزههای فرهنگی و اجتماعی هم وارد میشود. این مساله در بلند مدت برای جامعه ناامنی روانی ایجاد میکند.
به گزارش عطنا به نقل از فرارو، پس از تنشهای فراوان دولت دلار را تک نرخی و با قیمت ۴۲۰۰ عرضه کرد. گفته میشود هیچ محدودیتی هم برای ارائه ارز وجود ندارد. به گفته آلبرت بغزیان اقتصاددان دولت حالا از سوی دیگر بوم افتاده است. نوسانات ارز و بیثباتی بازار در بلند مدت چه تاثیری بر جامعه دارد؟
روح الله قاسمی جامعهشناس اقتصادی در گفتوگو با فرارو به بررسی تاثیرات اجتماعی این نوسانات میپردازد:
نوسانات یا بحرانهای اقتصادی به تبعیت از معیشت روی مسائل اجتماعی و فرهنگی مردم تاثیر میگذارند. حوزههای اجتماعی به صورت همبسته روی هم تاثیر میگذارند و تاثیر میپذیرند وهیچ پدیدهای صرفا اقتصادی یا فرهنگی نیست.
وقتی نوسان ارزی ایجاد میشود حتما مسائل فرهنگی اجتماعی در وقوع آن دخیل بوده است. برعکس قضیه هم صادق است. امر اقتصادی غیر از معیشت روی فرهنگ و سیاست هم تاثیر میگذارد.
در این رابطه رویکردهای نظری در ۶۰ سال اخیر نظریات مقبولی ارائه کردهاند. اقتصاد اخلاقی، رویکردهای نهادگرایی در اقتصاد، اقتصاد سیاسی و بیشترِ رویکردهای چپ تاثیرات متقابل اقتصاد با سایر حوزهها را بررسی میکنند.
بر اساس رویکرد"نهادگرایی" در وقوع هر پدیدهای نهادهای رسمی و غیر رسمی تاثیر گذارند. نهاد غیر رسمی ارزشها و باورهای فرهنگی جامعه(همان عرف و رسوم) است و نهادهای رسمی سازمانها و ارزشهایی که نهادینه شده است، مثل قانون رسمی کشور: دولت به معنای وسیع آن (state). پس باید نقش هر دو نوع نهاد را در نوسانات در نظر بگیریم.
نهادهای غیررسمی
همزمان با کاهش ارزش ریال، ارزش لیر ترکیه هم نسبت به دلار کاهش پیدا کرده است. اما مردم به جای ملتهب کردن بازار ارز، سهام میخرند. به این صورت علاوه بر آرامش بازار ارز ارزش پولشان هم حفظ میشود و این روی اقتصاد کشور تاثیر مثبت دارد.
اما مردم ما برعکس به صورت ثانیهای قیمت دلار را چک میکنند و به هیجانات دامن میزنند. یک بخشی از این مساله به فرهنگ ما بر میگردد.
مردم در نوسانات اقتصادی مخصوصا در ۱۵ سال اخیر در یک دور افتادهاند. بعد از چند سال ثبات دوباره نوسان زیاد شده است و مردم اعتمادشان را از دست دادهاند.
از لحاظ تاریخی به دلیل نفتی بودن اقصاد، بحرانهای مشابه زیاد داشتهایم. اما بعد از انقلاب اسلامی بخاطر تحریمها، مسائل سیاسی و مشکلات سیاست خارجی این دور بههم ریختگی اقتصادی بیشتر شده است. بازار ثبات ندارد و بههم ریختگی برای مردم به یک خاطره همیشگی تبدیل شده است.
وقتی نوسان اقتصادی پیش میآید مردم هم سریعا به آن دامن میزنند، چون قبلا تجربه کردهاند که ارزش پول ملیشان کاهش یافته است.
مردم مقایسه میکنند سال ۵۷ دلار هفت تومان بود الان حدود شش هزار تومان. پس این کاهش را به صورت عینی حس میکنند و با رفتار خود به نوسانات بیشتر دامن میزنند.
نهاد رسمی
تصمیمات غلط و بیاعتمادی که نطامهای سیاسی به طور کلی در طول تاریخ بوجود آوردهاند به طور زنجیرواری در آینده خودش را نشان میدهد.
تاثیرات نوسانات ارز بر طبقات مختلف
تاثیرات نوسانات ارز بر طبقات مختلف جامعه یکسان نیست. اگر وضعیت نوسانات ارز همینطور بماند در میان مدت و بلند مدت طبقات پایین بیشترین فشار را تحمل میکنند. چون معمولا یک حقوق ثابت دارند.
با توجه به وارداتی بودن بسیاری از کالاها به همان اندازه کاهش ۴۰ درصدیِ ارزش پول ملی، قدرت خرید این طبقه هم کاهش مییابد. در نتیجه این طبقات ناچارند از مخارج آموزش و بهداشت خود کم کنند.
طبقات بالا معمولا نه تنها ضرر نمیکنند بلکه سود هم میکنند. بسیاری از آنها اموالشان را به ارز یا سهام تبدیل کرده اند و یا حتی از کشور خارج کرده اند.
بی اعتمادی؛ اثر بلند مدت نوسانات ارز
اقداماتی که دولت برای مقابله با این بیاعتمادی میتواند انجام دهد
اکر دولت میخواهد این اتفاقات تکرار نشود باید در همه عرصهها به سمت شفافیت بیشتر برود.
مجلس، قوه قضائیه و قوه مجریه باید در مورد دریافت مالیات از نهادهای بزرگ، ایجاد فضای دموکراتیک، شفافیت اقتصادی، افزایش کارآیی و... سریعتر گام بردارند.همچنین سیستم باید اجازه و مجوز ایجاد تشکیل انجمنهای صنفی، سیاسی اجتماعی و فرهنگی به مردم بدهد.