شهرها را میتوان به موجودات زندهای تشبیه کرد که با گذشت مدتی خسته میشوند و شروع به تغییر میکنند. کیش هم که امروز به شهر بدل شده است، از این قاعده مستثنا نیست. این جزیره هماکنون جمعیتی حدود 30هزار نفر از کیشوندان را در خود جای داده است که بخش قابلتوجهی از این جمعیت را کارگران و فروشندگان تشکیل میدهند.
به گزارش عطنا به نقل از همشهری، مهدی جلیلی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
کیش قرار بود چیزی شبیه دیزنیلند باشد؛ سرزمین بازی و شادی و تفریح. میگویند رژیم سابق بنا داشت گردشگران اروپایی را به کیش بکشاند که آنجا آفتاب بگیرند و تفریح کنند و بعد از آنجا برای اسکی به دیزین بروند یا مسافر اصفهان و شیراز و یزد شوند و مغروق کاشیکاریها و تمدن و معماری کهن ایرانی.
کیش بعد از انقلاب هم قرار بود همین نقش را داشته باشد؛ سرزمینی متفاوت، برای همین است که تمایز میان کیش و سرزمین اصلی در این جزیره کوچک در همه نامها و عبارات و سیستمهای اداری به چشم میخورد. در کیش 2 عبارت بیشتر از هر چیزی به گوش میخورد؛ کیش و سرزمین اصلی. این آغاز تمایزگذاری و غیریتسازی میان این جزیره و سرزمینی بود که به آن تعلق داشت.
تا امروز کمتر کسی کیش را به چشم یک شهر نگاه کرده است. این جزیره تلفیقی از بومیان، سرمایهگذاران، فروشندگان و مسافران است که غیر از گروه آخر یعنی مسافران، بقیه را میتوان تحت نام کیشوند، متحد کرد. کیشوندها به لحاظ طبقهبندی اجتماعی و فرهنگی گروهی متکثر هستند که در سیاستگذاریهای جزیره، همه تحت لوای این نام، یکسانسازی میشوند.
از همین تقسیمبندی میتوان سراغ ایده اصلی این یادداشت رفت و درباره آن صحبت کرد و به این ادعا پاسخ داد که چرا میگویم، کیش شهری خسته و در حال دگردیسی است.
در گام اول باید گفت که کیش دیگر تنها یک سرزمین تجاری یا تفریحی نیست. زمانی کیش به خاطر قوانین تجاری و تمایزی که برای مناطق آزاد در روابط تجاری برقرار شد- که آنها را از بسیاری قوانین دست و پاگیر داخلی معاف میکرد- منطقهای دارای مزیتهای تجاری بود.
از همین رو خرید در کیش، خریدی ارزان محسوب میشد و کیش از این حیث نسبت به دیگر مناطق دارای مزیت بود و میشد این جزیره را یک فروشگاه بزرگ درنظر گرفت.
در کنار این مزیت تجاری، کیش زمانی هم منطقهای متمایز در گردشگری بود. تصویر دوچرخهسواری در ساحل جزیره و غرقشدن در لذت بازیهای جذاب دریایی و ساحلی، تصویری بود که در دهه 70 از این جزیره در رسانهها ساخته شد؛ زمانی که کشور تازه جنگ را پشت سر گذاشته بود و هنوز در بهت جنگ به سر میبرد.
این تصویر، فضایی رؤیایی و رهاییبخش از کیش ارائه میداد که باعث میشد بخش قابلتوجهی از گردشگران ایرانی، کیش را بهعنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کنند. در آن سالها این تصویر رؤیایی از گردشگری آرامشبخش کیش، دیگر مزیت این جزیره بود؛ مزیتی که امروز با سربرآوردن رقبای داخلی و خارجی رو به افول رفته است. امروز دیگر نمیتوان کیش را بهعنوان منطقه گردشگری بیرقیب ایران به شمار آورد.
بهنظر میرسد همین برآوردها بود که در زمان مدیریت علیاصغر مونسان- مدیر سابق منطقه آزاد کیش- تصمیم گرفته شد که به جزیره کیش، بهعنوان یک شهر نگاه شود. این نگاه را میتوان در سیاستگذاری مدیر سابق منطقه آزاد کیش در اعطای مجوز ساختوساز منازل مسکونی و دیگر سیاستهای شهری مشاهده کرد. بهعبارت دیگر باید گفت که کیش امروز از سرزمینی تجاری و گردشگری تبدیل به شهر شده است.
شهرها را میتوان به موجودات زندهای تشبیه کرد که با گذشت مدتی خسته میشوند و شروع به تغییر میکنند. کیش هم که امروز به شهر بدل شده است، از این قاعده مستثنا نیست. این جزیره هماکنون جمعیتی حدود 30هزار نفر از کیشوندان را در خود جای داده است که بخش قابلتوجهی از این جمعیت را کارگران و فروشندگان تشکیل میدهند.
این بخش از جمعیت کیش که در واقع اکثریت کیشوندان را نیز شکل میدهند، بهدلیل سیاستگذاریهای سفت و سختی که در حوزه بازار وجود دارد، به جمعیتی خسته بدل شدهاند. جمعیتی را تصور کنید که هفت روز هفته و هر روز از صبح تا شب باید در فروشگاهها و پاساژها و مراکز تفریحی مشغول بهکار باشد. ساعت کار در کیش در مواقع معمولی از 9صبح تا یک بعدازظهر و از 5 عصر تا حدود 12شب ادامه دارد؛ در تمام ایام هفته و بدون تعطیلی.
این حجم کار در ایام عید تقریبا دوبرابر میشود؛ یعنی از 9صبح تا یک بامداد و بدون تعطیلی، فروشندگان باید مشغول کار باشند. این سیاست تجاری باعث شده بخش قابل توجهی از جمعیت جزیره به عارضه خستگی دچار باشند و این خستگی را به تمام شهر تزریق کنند. به زبان ساده باید گفت، کیش با بخش عظیمی از شهروندانش مهربان نیست.
کهنهشدن تجهیزات تفریحی و ساختمان هتلها و پاساژها در کنار کاهش سرمایهگذاری در کیش، این خستگی را تشدید میکند و در مجموع شمایلی از کیش به نمایش میگذارد که میتوان آن را به شمایل خسته مردان میانسال بیحوصله تشبیه کرد.
همچنین کیش در فرایند دگردیسی و تغییر هویت قرار دارد. بهعنوان یک پژوهشگر اجتماعی، مهمترین نکتهای که توجه مرا در مواجهه با کیش و شهروندان آن جلب میکند، بدلشدن این جزیره به شهری متشکل از نخبگان اقتصادی است.
امروز کیش بیشتر از هر زمینهای در جذب سرمایهدارانی که بهدنبال محلی آرام برای زندگی با امتیازات ویژه هستند، موفق بوده است. قراردادن این گزاره در کنار آمار تعداد واحدهای مسکونی در حال احداث در جزیره کیش، نشان میدهد که این جزیره ظرف مدت 5 سال آینده، از جزیرهای 30هزار نفری به جزیرهای با حدود 300هزار نفر جمعیت تبدیل خواهد شد.
از همین رو امروز با درنظر گرفتن شرایط زیست کیشوندان، باید برای آینده این جزیره خسته و در حال دگردیسی برنامهریزی کرد. این شهر نیازمند سیاستگذاری اجتماعی دقیق شهری است تا از گسترش آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و فحشا در آن جلوگیری شود.