۰۷ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۱
کد خبر: ۱۵۳۶۶۷
رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم

رضا داوری‌اردکانی با بیان اینکه دلیل ماندگاری اندیشه شریعتی دغدغه‌مندی اجتماعی او بود، اظهار کرد: یکی از نشانه‌های تفکر، ماندگاری آن است و هیچ چیز سطحی دوام ندارد، اگر چیزی ماندگار شد، بدانید که عمق و اهمیت داشت و در جایی رسوخ کرده است و تفکر شریعتی نیز چنین است، شریعتی کسی است که در تاریخ و فکر معاصر ما پایدار و زنده است.


به گزارش خبرنگار عطنا، سمپوزیوم علمی «اکنون، ما و شریعتی» روز چهارشنبه اول آذرماه در سالن شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد و رضا داوری اردکانی، فیلسوف و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه تهران در مقدمه سخنان خود در این نشست گفت: شریعتی علاوه بر فضایلی که داشت خطیب ماهری بود و می‌توانست با مقدماتی که در ظاهر با بحث ارتباطی نداشت، فضای مجلس را آماده کند، ولی من سخنران نیستم، من آمدم اینجا که به همسر دکتر شریعتی و فرزندان گرانقدرشان و به روان بزرگ دکتر علی شریعتی ادای احترام کنم.


وی با اشاره به ارتباط بسیار صمیمانه با دکتر شریعتی و ارادت و احترام متقابلی که بین آنها وجود داشت، اظهار کرد: این میزگرد تفکر آینده است و من نمی‌توانم سخنان شریعتی را بیان کنم.


این فیلسوف با اشاره به سخنان دکتر احسان شریعتی در ابتدای این مراسم، گفت: فرزند دکتر شریعتی اشاره خوبی کردیند مبنی بر اینکه بیاییم میان تفکر و فلسفه تمایز قائل شویم و یکی از اشتباهات بزرگ در این زمینه، یکی‌انگاری این دو است، مثلاً گفته می‌شود منشاء فلسفه یونان است، معنای آن این نیست که بشر قبل از یونان فکر نداشته است.


داوری‌اردکانی با بیان اینکه دکتر شریعتی صاحب تفکر بود، گفت: به بیان دیگر دکتر شریعتی درد داشت، علم مهم است ولی بدون علم، جامعه کنونی در جای خودش قرار نمی‌گیرد و پیشرفت نکرده و دوام نیز نمی‌آورد؛ اما آنچه حرکت و جنبش ایجاد می‌کند؛ درد است، ما این را نادیده می‌گیریم، هر کس چند لحظه با شریعتی دمخور می‌شد این درد را حس می‌کرد، حتی در پشت شوخی‌ها، طنزها، ظرافت‌ها، شیرین‌زبانی‌ها و خنده‌ها او این درد وجود داشت.


وی با اشاره به اینکه اکنون، زمان توسعه‌نیافتگی است، بیان کرد: «توسعه‌نیافتگی بیرون بودن از زمان تاریخ است، زمان توسعه‌نیافتگی زمان بی‌فکری است؛ زمان غیاب خرد است، در یک کلمه، زمان توقف مدرنیته است، توسعه‌نیافتگی قبل از مدرنیته نیست، خواجه نصیرالدین طوسی توسعه‌نیافته نبوده است و متعلق به تاریخ زمان دیگری بوده است. توسعه‌نیافتگی نه غیرمدرن است و نه مدرن هست، زمانی است که تجدد در آن توقف پیدا کرده است و وقتی تجدد متوقف شده از آینده صحبت کردن مشکل است.»


این فیلسوف درباره تفکر آینده، گفت: «در تاریخ گذشته، متفکران به دلیل درد داشتن، همیشه نشانه‌های آینده بودند؛ آینده‌ساز نبودند، آینده‌ای که ساخته می‌شود صرفاً متعلق به مدرنیته است، صرفاً در مدرنیته آینده ساخته می‌شود، به من انتقاد می‌کنند تو منتقد تجدد هستی و از توسعه دفاع می‌کنی، من از توسعه دفاع نمی‌کنم بلکه از درد توسعه‌نیافتگی می‌نالم، برای خروج از این وضع باید نگاهی به آینده داشت».


داوری‌اردکانی با بیان اینکه یکی از بلایای این توسعه‌نیافتگی میان‌مایگی است، خاطرنشان کرد: «ما چیزها را با عقل مشترک می‌سنجیم، عقل مشترک یعنی همین مشهورات و معقولات است، می‌گویند شریعتی ضد خرد است، یا به من می‌گویند چرا از ابوذر می‌گویی، چرا باید از ابوذر نگویم؟ آیا ابوذر حتماً باید کتاب فلسفه بنویسد تا من از او سخن بگویم؟ این میان‌مایگی است، یعنی عقل معمولی و عقل مشترک.»


او افزود: «سخن گفتن بر حسب مشهورات است، فیلسوفان کتاب می‌نویسند چون بر اساس عقل مشترک فکر نمی‌کنند، مردم به عقل مشترک نیاز دارند و بر اساس آن زندگی می‌کنند، عقل مشترک چیز بدی نیست اما تفکر را نباید با عقل مشترک و مشهورات سنجید، آینده‌ای که ما با آن مواجه می‌شویم آینده تجدد است و اگر بخواهیم از توسعه‌نیافتگی خارج شویم، داریم در عالم تجدد فکر می‌کنیم، اگر به فکر آینده‌ای هستیم که ورای فکر مدرن است، آن حرف دیگری است».


این استاد فلسفه با اشاره به اینکه قُدما و متقدمان قبل از تجدد، آینده‌ی تاریخ خودشان بودند، اظهار کرد: «ابن‌سینا آینده است؛ حافظ آینده است، اما آنها آینده‌ساز نبودند، آینده زمان آنها عاقبت زندگی انسانی بود؛ آخرالزمان بود، آنجایی که به حساب بشر رسیده می‌شود؛ آینده آخرت بود، پس سه آینده داریم؛ آینده‌ای که در تفکر است؛ آینده‌ای که در آخرت است و آینده‌ای که ساخته می‌شود».



وی با بیان اینکه ما در صد سال اخیر جنبش فکری داشتیم، گفت: در دوران جوانی من، مرحوم دکتر شریعتی یکی از کسانی بود که نظریه داشت، درد داشت، خیلی دشوار است که کسی در گوشه‌ای بنشیند و جهان توسعه‌نیافته را تجربه کند و فارغ از سیاست کار کند، لازم نیست انسان سیاسی باشد، ما نمی‌توانیم به سیاست بی‌التفات باشیم، سیاسی بودن یک چیز است؛ التفات به سیاست داشتن یک چیزدیگر.


داوری‌اردکانی درباره شریعتی بیان کرد: دکتر شریعتی خویشتن را که مطرح می‌کند، شبیه «من» فروید نیست، این خویشتن خویش چیزی است که اینجا ایستاده و هم‌اکنون فکر کرده و عمل می‌کند.


او اضافه کرد: ما به شریعتی نیاز داشتیم و البته استقبال هم از فکر و اندیشه‌ شریعتی شده است، یکی از نشانه‌های استقبال این است که شریعتی با شاعرانه نوشتن‌اش و گزین‌گویی گفتن‌اش پایدار شده است.


داوری‌اردکانی در همین زمینه تصریح کرد: «خانواده شریعتی خودشان بودند، احسان شریعتی 15 سالش بود که از ایران رفته بود و به ایشان پیغام دادم که البته این پیغام به دست ایشان نرسید؛ گفتم به ایشان سلام برسانید و بگویید، ان‌شاء الله در سال‌های آینده دکتر احسان شریعتی خواهید بود؛ نه احسانِ دکتر شریعتی».


وی با بیان اینکه شریعتی بیهوده شریعتی نشده است، گفت: «حرف‌هایی که او در تاریخ زده است را باید یک بار دیگر مورد تفکر قرار داد، شریعتی تتبع کرده است؛ حرف بی‌مدرک نزده، ولی غرض او تتبع تاریخی نبوده است، بلکه او حرف و نگاه دیگری به اسلام و تاریخ اسلام داشته که عرضه کرده است».


داوری‌اردکانی افزود: «یکی از نشانه‌های تفکر ، ماندگاری است و هیچ چیز سطحی دوام ندارد، اگر چیزی ماندگار شد، بدانید که عمق و اهمیت داشت و در جایی رسوخ کرده است و تفکر شریعتی چنین است، شریعتی کسی است که در تاریخ و فکر معاصر ما پایدار و زنده است، امروز نام شریعتی و کتاب‌های او هست و خوانده می‌شود، اما قرار نیست شریعتی تکرار شود».


این فیلسوف در پایان خاطره‌ای از شریعتی بیان کرد: من و شریعتی در اداره‌ مطالعات و برنامه‌های آموزش و پرورش حدود 7-6 ماه همکار بودیم، در کمیسیون خوبی که سازمان برنامه در مورد آموزش و پرورش داشت، هر وقت جلسه‌ای بود، رئیس ما به من و دکتر شریعتی می‌گفت به جلسه آن کمیسیون بروید، در جلسات کمیسیون دکتر شریعتی هیچ چیز نمی‌گفت؛ حتی یک کلمه، من هم کم حرف می‌زدم، ولی یک بار ندیدیم شریعتی یک کلمه بگوید ولی وقتی برمی‌گشتیم شریعتی دیگر آن شخص ساکت نبود، چنان آن مجلس را تصویر می‌کرد؛ به خصوص با حرف‌هایی که می‌شد کاریکاتور شود، یکی از شیرین‌ترین ایام کار من معاشرت با ایشان و آن ظرافت‌ها، خوش صحبتی‌ها و شادی‌هام توأم با درد او بود.


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار