روزنامهنگار باسابقه و استاد علوم ارتباطات گفت: سه رکن اصلی روزنامهنگاری حرفهای، تعهدهای تکنیکی، اجتماعی و اخلاقی است، ما باید به اصول اخلاقی مانند راستگویی و پایبندی به حقیقت متعهد باشیم. وقف حقیقت بودن، پایبندی به حریم خصوصی، پرهیز جدی از نفرتپراکنی، تحقیر، تبعیض و جنگ، محدود نکردن خبر به تبلیغات و آگاهی جزء اصول اخلاقی هستند.
سارا رحیمی- عطنا؛ نشست «اخلاق رسانه» با حضور دکتر هادی خانیکی، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و دکتر حسن نمکدوست تهرانی، استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگار، دوشنبه، ۸ آبان ماه به همت انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری در موسسه رحمان برگزار شد.
در این نشست، حسن نمکدوست تهرانی، استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگار با بیان اینکه دانشمندان رشته ارتباطات مانند دانشمندان بسیاری از رشتههای دیگر در تلاش هستند تا انسان را از منظر رشته خود تعریف کنند، گفت: از نظر استادان علوم ارتباطات، انسان یک موجود ارتباطگر است.
او ادامه داد: ارتباطگر بودن انسان سه علت دارد، اول اینکه انسان هر کاری که انجام میدهد و نمیدهد اعم از سخن گفتن، سکوت کردن، نوشتن، ترجیح دادن به ننوشتن، خندیدن، گریستن، دست تکان دادن و سر تکان دادن و ... یک کنش ارتباطی است، البته از این منظر موجودات دیگر هم کنش ارتباطی دارند.
نمکدوست با اشاره به اینکه کنشهای ارتباطی ما انسانها بسته به بافت، معناهای بسیار متفاوت پیدا میکند در مورد علت دوم، اظهار کرد: برداشت معانی متفاوت از یک کنش مختص ما انسانها است به همین دلیل است که ما یک کلمه برای بیان یک حالت و یک کنش نداریم، مثلاً خنده در بافتهای متفاوت میتواند معانی متفاوتی از قبیل لبخند، تلخند، زهرخند، شکرخند، پوزخند، خندخند، و دهها خند دیگر بدهد.
او افزود: علت سوم به برقراری ارتباط بسیار فعالانه با دیگران از طریق رسانهها برمیگردد به طوری که منفک کردن انسان از رسانه تقریباً ناممکن است و جهان بدون رسانه، انسان بدون رسانه و همچنین تاریخ اجتماعی بشر را هم بدون رسانه نمیشود تصور کرد.
این روزنامهنگار با بیان اینکه از نظر معرفتی نیز به مسئله رسانه توجه میشود، خاطرنشان کرد: ما انسانها جهان را از دو طریق بدون واسطه یعنی از راه احساسات و با واسطه یعنی از راه ارتباطات فهم میکنیم. هر چقدر که موضوع تجربه دورتر میشود پای رسانهها به میان میآید.
او تصریح کرد: من هیچگاه به آفریقای جنوبی نرفتهام اما نلسون ماندلا را دوست دارم، هیچ وقت به اسرائیل نرفتهام اما اصلاً از آن خوشم نمیآید، بنابراین منشاء همه اینها به بازنمایی رسانهها از واقعیت برمیگردد، رسانهها منبع بسیار مهمی هستند و از این جهت در درک جهان فارغ از کامل بودن یا نبودن این درک، بسیار کمک میکنند.
نمکدوست ادامه داد: اگر آغاز رسانهها را چاپ حروف متحرک ببینیم از سال 1450 تا به حال تاریخ رسانهها با دو تاریخ دیگر یعنی تاریخ آزادی و تاریخ معرفت تقریباً همپو و همپا است. از نظر تاریخ آزادی یک تعبیری وجود دارد به این معنا که وقتی چاپ اختراع شد، زنجیر را از پای کتاب باز کرد.
او افزود: این تعبیر به دو اعتبار فیزیکی (تولید بسیار گران، جابهجایی سنگین) و معنوی (حاکم بودن اندیشههای نظام مسلط پادشاهان و کلیسا) اشاره دارد، در ایران هم آنچنان که فیلم ابن سینا نشان میدهد از نظر معنوی نیز چنین وضعیتی حاکم بوده است و ابن سینا برای دسترسی به کتاب از این دربار به آن دربار میرفته است. بنابراین اختراع چاپ به اندیشههای غیرمسلط و آلترناتیو امکان بروز میدهد.
این استاد ارتباطات یادآور شد: مثلاً ماههای قبل از انقلاب که کتابهای جلد سفید در جلوی دانشگاه تهران به فروش میرفتند بلافاصله بعد از شاه، پنجاه سالی نگذشت که ما در 150 نقطه در اروپا چاپخانه داشتیم و تیراژ کتاب در آن جهان صد میلیونی بیسواد به حدود سه میلیون نسخه رسید و بخشی مهمی از این کتابها علیه کلیسا و نظم مستقر بودند.
او ادامه داد: در تمام طول تاریخ هر موقع و هر جا که صحبت از یک رسانه جدید میشود بحثهای مربوط به آزادی و سطح آزادی هم در همانجا مطرح میشود. هر تحولی که در رسانهها رخ میدهد گویی یک مبحث تازه در زمینه آزادی و یا دموکراسی در سطح جامعه گشوده میشود.
نمکدوست در خصوص تاریخ معرفت، گفت: گویی تاریخ اجتماعی معرفت نیز یک انطباق همپو و همپایی با تاریخ اجتماعی رسانهها دارد. این دو با هم حرکت میکنند و اساساً معرفت بدون کتابت برای ما سوالبرانگیز است بنابراین جدا کردن تاریخ معرفت از تاریخ تحول رسانهها غیرممکن است.
او با بیان اینکه در مورد کتاب بحث خیلی عمیقی راجع به اخلاق و کتاب در حوزه ارتباطات نداریم، اظهار کرد: بحث اخلاق در زمان پیدایش روزنامهها و مخصوصاً شمارگان آنها مطرح میشود بنابراین بحث اخلاق به موازات بحث آزادی و معرفت و از حدود سالهای 1800 رشد میکند.
نمکدوست خاطرنشان کرد: مثلاً در دهه 1830 در شهری مانند نیویورک، دوازده روزنامه منتشر میشد، «نیویورک سان» ارزان بها بوده و مردمی که حتی بیسواد بودند آنها را خریداری و به اطرافیان باسواد میدادند که برایشان بخوانند تا جایی که تیراژی حدود سی هزار نسخه در نیویورک پیدا میکند. این روزنامه متهم به رفتار غیراخلاقی یعنی انتشار اخبار کذب اما جذاب بوده است.
او ادامه داد: همزمان با این روزنامه، روزنامه کاملاً اخلاقگرای «نیویورک تریبون» با چاپ مطالب مارکس منتشر میشده است، بحث این روزنامه این بود که باید نسبت به نظم مستقر انتقاد داشت، مطالبه حق کرد و راستگو و درستکردار بود.
نمکدوست با بیان اینکه بحث نوآورانه روزنامه «نیویورک تایمز» در آن زمان قائل شدن تفکیک میان خبر و نظر بود، تصریح کرد: تفکیک میان خبر و نظر، دستآورد این روزنامه برای تاریخ روزنامهنگاری است که در حال حاضر نیز یکی از ارزشهای اخلاقی این حرفه تلقی میشود، البته در روزنامهنگاری حزبی این قاعده، ساری و جاری نیست.
او گفت: صد سال طول کشید که ما ارتباطیها و روزنامهنگارها به صورت مشخص بحث اخلاق را به عنوان بحثی که باید درباره آن فکر کرد، مطرح کردیم. بعد از جنگ جهانی دوم با مسائلی که جامعه جهانی در این دوره تحمل کرد و نقشی که روزنامهنگاران در بحثهای پوششی داشتند و همچنین سوگیریهایی که پدید آمد، این بحث مطرح شد که روزنامهنگارها باید دارای یک بحث اخلاقی مشخص در حرفهشان باشند.
نمکدوست ادامه داد: به همین خاطر است که وقتی وارد دهه 1930 میشویم، بانی کنفرانسهایی که در مقیاس جهانی برگزار میشود روزنامهنگاران و نه دولتها هستند ضمن اینکه بحث و پرسش اصلی آنها این است که ما به لحاظ اخلاقی چه تعهداتی نسبت به جامعه داریم و چگونه بایستی رفتار کنیم.
او اضافه کرد: کنفرانش شرافت روزنامهنگاری در سال 1933 و کنفرانس مقابله با خبرهای دروغ در دهه 1930 با همین عنوان برگزار میشوند. از دهه 1930 به بعد که قدری بیشتر درباره دانش روزنامهنگاری اندیشیدیم و به زوایای آن فکر کردیم به تدریج بحث اخلاق به عنوان یکی از سه رکن اصلی کنش روزنامهنگاران در سطح دنیا مطرح شد.
این استاد ارتباطات با بیان اینکه روزنامهنگار حرفهای دارای سه دسته تعهد است، اظهار کرد: «تعهدهای عملیاتی و تکنیکی» به عنوان اولین دسته به این معنا است که شخص روزنامهنگار باید به دنبال رویدادها دویده و درگیر پدیده شگفتانگیزی به نام خبر باشد، به دنبال یک جهان بسیار غیرقابل پیشبینی، سیال و دارای لایههای مختلف، توجه به ضربالاجل و جذابنویسی. خبر یک پدیده معمولی نیست و نقش بسیاری در حیات اجتماعی، فیزیولوژی و روانی دارد.
او تعهد دوم را «تعهدهای اجتماعی» دانست و گفت: در طول تاریخ به صورت طبیعی یک سری انتظارات از ما روزنامهنگارها وجود داشته است مثلاً ما روزنامهنگارها باید بکوشیم تا کجرفتاریهای درون و بیرون حاکمیت را در جامعه شناسایی کرده و درباره آنها صحبت کنیم که در اینجا همان بحث رکن چهارم دموکراسی بودن رسانهها مطرح میشود.
نمکدوست ادامه داد: در خصوص «الزامهای اخلاقی» به عنوان دسته سوم، ما باید پایبند به اصول اخلاقی مانند راستگویی و پایبندی به حقیقت باشیم. وقف حقیقت بودن، پایبندی به حریم خصوصی، پرهیز جد از نفرتپراکنی، تحقیر، تبعیض و جنگ، محدود نکردن خبر به تبلیغات و آگاهی جزء اصول اخلاقی هستند.
او در پایان گفت: از منظر روزنامهنگاری این سه رکن سه بسته جدا از هم نیستند بلکه کاملاً به هم مرتبط بوده و اگر فرو بریزند کل روزنامهنگاری فرو میریزد.