استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی: علاوه بر ایرانیان صاحب نفوذ ساکن امریکا، امکان دیگری که وجود دارد لابیهایی است که طی سالهای اخیر علیه متحدان سنتی ایالات متحده در منطقه یعنی اسرائیل و کشورهای مرتجع در درون امریکا شکل گرفته است. میتوان با این لابیها هم کار کرد و مانع از این شد که بیش از این دشمنی علیه ایران شکل بگیرد.
به گزارش عطنا، دکتر حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس و استاد دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
جمهوری اسلامی ایران همواره در امریکا ضعف لابیگری داشته است. زیرا در سالهای پس از انقلاب اسلامی، اصولاً ایران سامان لابیگری در امریکا را قبول نداشته و همواره آن را یک امر ظالمانه دانسته است. از طرف دیگر چون روابط دیپلماتیک تهران-واشنگتن قطع بوده است؛ بههمین دلیل در این مدت نه تنها لابی ایران شکل نگرفته بلکه این لابیها در دشمنی و مخالفت با ایران بوده که گسترش یافته است.
ضعف لابیگری ایران در امریکا و تأثیرگذاری بر نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر این کشور در حالی است که بر اساس برآوردهای موجود، ایرانیان مقیم امریکا یکی از ثروتمندترین و با نفوذترین اجتماعات حاضر در این کشور هستند که حتی در برخی از حساسترین مناصب امریکا نیز حضور دارند. با وجود این اعتقاد نداشتن به لابیگری سبب شده است که ما از این ظرفیت کمترین بهرهای نبریم. حال آنکه ایرانیان مقیم امریکا کسانی هستند که به ایرانی بودن خود افتخار میکنند و هر کمکی از دستشان بربیاید برای خدمت به وطن نخستینشان انجام میدهند و فقط لازم است که سامان همکاری با آنها در درون کشور شکل بگیرد. اقدامی که در دولت در قالب شورای عالی ایرانیان خارج از کشور پیگیری شد اما بهدلیل فراهم نبودن زمینههای اساسی کار نتیجه مطلوبی نیافت و تشکیل فراکسیونی به نام فراکسیون حمایت و ارتباط با ایرانیان خارج از کشور در مجلس نیز با محدودیتهای خاص این نهاد قانونگذاری مواجه شد. اکنون اما خیز دوباره برای ایجاد سامان ارتباط با ایرانیان خارج از کشور و بهطور ویژه ایرانیان مقیم امریکا در شرایطی امکان تحقق دارد که جمهوری اسلامی ایران در قالب «برجام» مناسبات جدیدی را با جهان شکل داده است و در این فرصت علیرغم موضع سخت هیأت حاکمه فعلی امریکا میتوان با استفاده از لابیگری بسیاری از مسائل را پیش برد.
علاوه بر ایرانیان صاحب نفوذ ساکن امریکا، امکان دیگری که وجود دارد لابیهایی است که طی سالهای اخیر علیه متحدان سنتی ایالات متحده در منطقه یعنی اسرائیل و کشورهای مرتجع در درون امریکا شکل گرفته است. میتوان با این لابیها هم کار کرد و مانع از این شد که بیش از این دشمنی علیه ایران شکل بگیرد. نکتهای که باید توجه داشت این است که نوع رفتاری که در جامعه امریکا در مقابل قانون مهاجرتی دونالد ترامپ شکل گرفت نشان داد، نه تنها با ایرانیان و مسلمانان مقیم و مرتبط با امریکا که حتی با جامعه نخبگان و اندیشمندان امریکایی نیز میشود وارد تعامل و همکاری شد. با این همه ممکن است موضوع لابیگری در امریکا همچنان با نقدها و مخالفتهایی در درون کشور مواجه باشد، که به باور من اگر در این لابیگری صرفهای برای منافع ملی وجود داشته باشد که دارد؛ قابلیت توجیه و ایجاد مفاهمه متقابل در داخل کشور درباره آن وجود دارد.