روز گذشته معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش گفت: برگزاری آزمونهای مصاحبهای برخی مدارس در مقطع ابتدایی و اول دبستان خیانت است، اما از آن فاجعهبارتر کار برخی مدارس برند است که گاهی تا شش سال دانشآموزی را آموزش میدهند، اما در میان مسیر و در زمان تغییر مقطع او را از قطار آموزشی خود پیاده می کنند، چراکه میخواهند دانشآموزان برتر دیگری را جذب کنند.
به گزارش عطنا به نقل از آرمان امروز، هفته دیگر مدارس بازگشایی میشوند و در حالیکه فصل ثبتنام به پایان رسیده است، ناراضیان از ثبتنام همچنان به تلاشهای خود برای تغییر مدرسه ادامه میدهند. نظام آموزشی ایران با طیف وسیعی از مشکلات مواجه است که هرچند در شهریور و مهر و همزمان با آغاز سال تحصیلی مورد توجه قرار میگیرند، اما با گذشت زمان به فراموشی سپرده میشوند تا بار دیگر یک سال بگذرد و مشکلات باقی باشند.
یکی از مواردی که در سالهای اخیر در حوزه آموزشی مورد بحث قرار گرفته، مدارس برند هستند که در پذیرش دانشآموزان ضوابط خاصی اعمال میکنند. حتی اگر مواردی مانند آشنا داشتن و پارتیبازی را کنار بگذاریم، آزمونها و مصاحبههای انجامشده برای ورود به این مدارس خالی از اشکال نیست و جالب اینکه برعکس دانشگاهها که برای ورود به نتایج کنکور و نتایج مصاحبه بسنده میکنند، برخی مدارس مدام آزمونهای خود را تکرار میکنند و درواقع دیوار بلندتری در برابر ورود دانشآموزان میکشند. دانشآموزانی که گاه سالها در همان مدارس درس خواندهاند، حالا باید به فکر مدرسهای دیگر باشند؛ این اتفاقی است که معاون وزیر آموزشوپرورش آن را خیانت مدارس برند مینامد.
اسم برخی مدارس که بر لب جاری میشود ناخودآگاه دانشآموزان لبخندی از سر رضایت و شادکامی میزنند، مدارسی که اغلب برند هستند و همهساله متقاضیان زیادی برای حضور در آنها وجود دارد. حضور دانشآموزان در این مدارس اغلب به معنای تضمین موقعیت اجتماعی و تحصیلی بهتر در آینده است، اما اغلب والدین از اثرات غیرقابل جبرانی که بر روح و جسم فرزندان خود برای قبولی در این مدارس میگذارند، اطلاع ندارند.
برخی دانشآموزان از سالهای اول دوره ابتدایی با وجود آنکه هنوز سن قانونی شرکت در کنکور را ندارند، در آزمونهای سخت این مدارس شرکت میکنند و به زور و فشار خانواده مجبور به درس خواندن اضافی و تستزنی میشوند! در حالیکه اغلب والدین از دوران کنکور خود بهخوبی یاد نمیکنند چگونه فرزندان خردسال خود را درگیر فرایندی مشابه کنکور سراسری میکنند و تحت هر شرایط و با قبول هر رنج و سختی از آنها قبولی در آزمونهای ورودی این مدارس را میخواهند؟ اساسا تا چه میزانی حضور در یک مدرسه برند مهم است و آیا تاوان آن ضربه به روح و جسم کودک نیست؟
علاوه بر این دانشآموزان در مدارس در محیطی ایزوله درس میخوانند و پیرامون آنها دانشآموزانی دیگر همانند خود آنها هستند، این دانشآموزان تا زمان خروج از این مدارس هرگز مدلهای گوناگون رفتاری و شخصیتی متفاوت را نمیبینند. این در حالی است که جامعه محیطی ایزوله نیست و انسانهایی با روحیه و منش متفاوت در آن وجود دارد. بنابراین چگونه میتوان از این دانشآموزان انتظار مدیریت درست روابط انسانی خود را در سطح جامعه داشت؟
خیانت مدارس برند
روز گذشته معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش گفت: برگزاری آزمونهای مصاحبهای برخی مدارس در مقطع ابتدایی و اول دبستان خیانت است، اما از آن فاجعهبارتر کار برخی مدارس برند است که گاهی تا شش سال دانشآموزی را آموزش میدهند، اما در میان مسیر و در زمان تغییر مقطع او را از قطار آموزشی خود پیاده می کنند، چراکه میخواهند دانشآموزان برتر دیگری را جذب کنند. بدینترتیب مسئولیت دانشآموزی که خودشان او را آموزش دادهاند را نمیپذیرند.
رضوان حکیمزاده افزود: گرچه کنکور یکی از متهمان اصلی مشکلات آموزشی دانشآموزان است، اما متهم اصلی نیست. در حال حاضر دانشآموزان بارها وارد آزمونهای تیزهوشان، مدارس نمونه دولتی و شاهد شده و فشار زیادی را متقبل میشوند .او خاطرنشان کرد: این در حالی است که در کنکور با توجه به افزایش ظرفیت دانشگاهی جز در چند رشته محدود مانند شاخه پزشکی در رشته تجربی با مشکل ظرفیت روبهرو نیستیم و دانشآموزان مطمئن هستند که صندلی برای آنها وجود دارد.
حکیمزاده با بیان اینکه نمیتوان گفت حال آموزشوپرورش مطلقا بد است، اظهار کرد: وزیر آموزشوپرورش تعبیر جالبی داشت که دیوارهای مدارس ما بلند است؛ به یک معنا این عبارت یعنی بین آنچه دانشآموزان در مدارس میآموزند با آنچه نیاز دارند، فاصله است و راهحلهای قدیمی حرکت کردن و تلاش برای حل مسائل نهایتا ما را به جایی میبرد که اکنون هستیم.
او با اشاره به اینکه آموزشوپرورش از نظر دستورالعملی میتواند بر کار مدارس نظارت کند، تصریح کرد: اما واقعیت این است که ورود به برخی مدارس برند حتی از ملاقات با هیاترئیسه دانشگاه تهران نیز دشوارتر است. حکیمزاده بیان کرد: بسیاری از برنامههای استرسآفرین در مدارس میتواند کنار برود و فضای مدرسه با رعایت الزاماتی دلپذیرتر شود. تا حدودی توجه به آموزشوپرورش بیشتر شده است، برای مثال اعتباری که برای توسعه و رایگان شدن پیشدبستانیها در مناطق دوزبانه و محروم مصوب شد، بسیار خوب است که یک حرکت رو به جلو محسوب میشود.
مدارس برند و دانشآموزان مشکلدار
یک کارشناس آموزشی در گفتوگو با «آرمان» با اشاره به لزوم رسیدگی به وضعیت پذیرش دانشآموز در مدارس برند میگوید: معاون آموزش ابتدایی به نکته قابلتوجهی اشاره کرده و معضل کنونی طبقهبندی آموزشوپرورش در کشور را به نقد کشیده است.
محمدرضا نیکنژاد میافزاید: برگزاری آزمونهای ورودی در صورت دنبال کردن رویکردی اخلاقی به نوعی باعث نخبهپروری در جامعه میشود، اما نباید فراموش کرد در کشورهای پیشرو در زمینه آموزشی، دانشآموزانی با ناتوانی ذهنی و جسمی در کنار دانشآموزان معمولی درس میخوانند و در این حالت در یک برهمکنش آموزشی و پرورشی از یکدیگر میآموزند.
او تاکید میکند: همواره نباید این تصور وجود داشته باشد که تنها دانشآموزان نخبه میتوانند به دانشآموزان ضعیف در هر زمینهای آموزش دهند، بلکه در یک وضعیت آموزشی صحیح، دانشآموزان ضعیف و حتی ناتوان جسمی - ذهنی میتوانند نقش آموزشوپرورشدهنده برای دانشآموزان نخبه داشته باشند. نیکنژاد میافزاید: با برگزاری این آزمونها و مطرح کردن مدارس برند، درواقع دانشآموز متوسط و ضعیف از دریافت برخی آموزشها محروم میشود و علاوه بر این دانشآموز نخبه نیز از برخی دیگر از پرورشها بیبهره میماند. جداسازی این دو گروه از یکدیگر قطعا آسیبهای آموزشی و پرورشی ماندگار و غیرقابل جبرانی دارد.
او ضمن نکوهش اقدام برخی مدارس برند مبنی بر عدم پذیرش مجدد دانشآموزان خود به محض پایان دوره تحصیلیشان تاکید میکند: دانشآموزانی که در مدارس غیرانتفاعی خوب ادامه تحصیل میدهند، توان ادامه تحصیل در مدارس معمولی و دولتی را ندارند، به این دلیل که در مدارس برند رسیدگیهای ویژه به این دانشآموزان میشود و به آنها امکانات قابلتوجهی میدهند و بهنوعی برای آنها رانت قائل میشوند.
بنابراین این دانشآموزان در مدارس دولتی که در آنها با تمام دانشآموزان بهگونهای مساوی برخورد میشود، نمیتوانند باقی بمانند و با سیستم کنونی دچار مشکل میشوند. این مساله از آسیبهای آموزشی و پرورشی مدارس برند بر دانشآموزان است. نیکنژاد میافزاید: در کشورهای دیگر این جداسازیها به قصد اهداف آموزشی انجام میشود تا از این طریق برای آینده کشورشان نخبهپروری کنند.
جداسازی دانشآموزان به آنها امکان پرورش دانشآموزان تیزهوش را برای آینده میدهد، در حالیکه در ایران آزمونهای ورودی مدارس منبع درآمدی برای آنها شده است. چندینهزار نفر در آزمون ورودی این مدارس شرکت میکنند و در نهایت 100نفر را پذیرش میکنند. صرف برگزاری این آزمونها با این تعداد متقاضی برای این مدارس مشتری نیز جذب میکنند. در این مدارس آموزشوپرورش به عنوان یک کنش اخلاقی و انسانی جای خود را به پول و مشتریمحوری داده است.