پدیده عدم شفافیت در روند مدیریت برخی از نهادها در ایران مقولهای دیرپا و پایدار است که بهرغم بسط شعارها در برخورد با آن تا به امروز نهتنها از میزان آنکاسته نشده است، بلکه با روند فزاینده و بحرانی روبهرو بوده است. البته بهلحاظ حقوقی تا زمانی که مرجع قضائی استناد به مدارک اتهام را ثابت نکرده، نمیتوان هیچ کسی را زیر سوال برد. اما نمونه افراد محاکمهشده تضمینکننده این موضوع است که در فساد افراد محکوم شده بسیاری از مدیران پیوندهایی داشتهاند که در صورت رسیدگی، برخی عناوین جزایی نسبت به اقدامات آنها قابل اعمال است.
به گزارش عطنا، علی نجفی توانا، حقوقدان و استاد دانشگاه آزاد در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز به مسئله فساد اداری که سالهاست گریبانگیر شهرداریها و به ویژه شهرداری کلانشهر تهران شده است، پرداخته و نسبت به آن هشدار داده است که در ادامه می خوانیم؛
دربحث مبارزه با فساد اداری از چند ابزار بهخوبی میتوان استفاده کرد؛ از قبیل سازوکارهایی که در کشورهای دیگر به کار گرفته شد، شایستهسالاری در مدیریت و مبارزه با خانوادهسالاری و قوموخویشپروری، نظارت مستمر بر کار مدیران، ارزیابی مدیران در پایان هر سال، برخورد اجرایی قوی و بدون ملاحظه، واکنش قضائی موثر با هر فردی که مرتکب جرم شده است و تصوب قوانینی که میتواند خلأ روابط موجود را بپوشاند. در کنار این اقدامات، شفافیت و انتشار عملکرد سالانه مدیران، از ملزومات مبارزه با فساد خواهد بود. درخصوص شهرداریها مطالب بسیاری از سالیان دور مطرح است.
عجیب اینکه هیچگاه به آن رسیدگی نشده و این روش ادامه یافته است. اگر اتهامات مطرح شده در مورد شهرداران درست است، باید با این شیوه ادعا شده برخورد کرد. صدای این تشت افتاده برزمین به آنجا رسید که در تبلیغات ریاستجمهوری تمام قوموخویش کاندیداها مورد اتهام قرار گرفتند که وهن کشور و نظام اسلامی است که با صراحتی عجیب چنین اتهاماتی مطرح شده، اما بدون ابهامزدایی این موارد نادیده گرفته میشود. باید مخاطبان اتهامات، به اتهامزدایی بپردازند که البته دشواری خاص خود را دارد.
درشیوه مدیریت شهرداری تهران گاه دیده میشد که با تخلفاتی مانند فعل و ترک فعل مواجه هستیم. برای نمونه میتوان به از بین بردن فضای سبز اشاره کرد، بهگونهای که قبل از گرفتن جواز باغی را میخشکاندند و کسی آنها را مورد مواخذه قرار نمیداد
درشیوه مدیریت شهرداری تهران گاه دیده میشد که با تخلفاتی مانند فعل و ترک فعل مواجه هستیم. برای نمونه میتوان به از بین بردن فضای سبز اشاره کرد، بهگونهای که قبل از گرفتن جواز، باغی را میخشکاندند و کسی آنها را مورد مواخذه قرار نمیداد، یا اینکه در مواردی برخلاف قانون، فضای تنفس تهران تحت عنوان تراکم فروخته شد. درخصوص این تحولات کسی تا به امروز پاسخگو نبوده وآیندگان قطعا ما را نخواهند بخشید، زیرا نه از باب پیشبینی و نه از باب بازدارندگی کاری نکردهایم.
در شهرداری تهران گاه با فسادی مواجه شدهایم که عدم شفافیت امور مالی، انعقاد قراردادها با افراد وابسته به جناحها و اقوام، استخدامهای خلاف قوانین عدم، انتشار فعالیتهای مالی و عدم نظارت مستمر بر فعالیت و انفعالات در شهرداریها و موسسات دولتی از آن موارد بوده است. در ایران با توجه به پیشینه غنی و پربار فرهنگی، ارزشهای دینی و اصول اخلاقی چنان باید مورد احترام قرار بگیرد که موجب رشک دیگر ملتها باشیم. اما در برخی آمارهای منتشره نشانی از این ارزشها به چشم نمیخورد، چنان که در مبارزه با فساد در ردیفهای آخر در ردهبندی قرار میگیریم.
با ارزیابی عملکرد وزرای پیشنهادی این موارد روشن بود که ما در برخورد با فساد به دلایل مختلف یا نهاد قدرتمندی نداشتهایم و یا برآیند اقدامات آنها مبتنی براستانداردها نبوده است. باید چارهای اندیشید، زیرا این عملکرد نامیمون بهعنوان الگوی فرهنگی، مردم را به سمت حالتهای ناخوشایند هدایت میکند. برای جلوگیری از تداوم نهادینه شدن فساد باید اقدام عاجل کرد. اقدام شهردار جدید تهران و برنامههایی که در این زمینه مطرح کردهاند، باید رافع این اشکالات باشد؛ یعنی بتواند با اعمال نظارت، ارزیابی و دوری از خویشاوندسالاری و برخورد با متخلفان گذشته و انتشار تخلفات آنها اولینگام را برای مبارزه عملی بردارد.