توسعه در زمينه ايجاد شبکه ها و مراکز توليد داده امروز با سرعت بيشتري رشد مي کند؛ وابستگي هرچه بيشتر اقتصاد به دنياي وب و کنترل آن از سوي دولت ها عامل اصلي اين رشد آماري است تا مراکزي با سرويس دهي بيشتر براي نگهداري از داده هايي که در حوزه هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي مهم هستند، شکل بگيرد. اهميت سازماندهي و بالا نگه داشتن ضريب امنيت آنها حالا مساله بزرگي براي جهان داراي منافع از اقتصاد وب محسوب مي شود.
به گزارش عطنا به نقل از دنیای اقتصاد، در ايران اما شکاف ناشي از نبود اطمينان از توانمندي مراکز داده احساس مي شود؛ چنانچه اخيرا دبير شوراي عالي فضاي مجازي با انتقاد از نقص ديتاسنترهاي داخلي در حفظ امنيت اطلاعات سايت هاي ايراني گفت که ديتاسنترهاي داخلي عموما در حوزه امنيت و پايداري سرويس، غيراستاندارد هستند.
به گفته ابوالحسن فيروزآبادي حجم بازار اطلاعات (داده) در حال حاضر حدود ۴۰۰ ميليارد دلار است که حدود ۱۰ درصد آن در حوزه خدمات ابري صورت مي گيرد. او مي گويد که توليد داده در جهان در ۵ سال گذشته حدود ۲۶ برابر شده است اما رشد توليد داده با رشد اقتصادي آن توازن ندارد. چرا که اقتصاد اين حوزه تنها دو برابر رشد را نشان مي دهد. دبير شوراي عالي فضاي مجازي با تاکيد بر اينکه رشد سريع حجمي و کيفي در مراکز داده، متناسب با رشد اقتصادي اين بخش در کشور نيست، معتقد است در صورتي که به اين مهم توجه نشود در بحث قدرت مراکز داده (ديتاسنتر) در سطح فضاي مجازي دچار عقب ماندگي خواهيم شد. يکي از مواردي که بايد در داخل کشور به آن توجه شود ايجاد مدل اقتصادي ديتاسنترها است. به گفته رئيس مرکز ملي فضاي مجازي در حوزه ديتاسنترها دچار تاخير در تدوين استراتژي، مقررات گذاري و تاخير در پياده سازي مدل هاي مناسب مبتني بر استراتژي هاي ملي بر فضاي مجازي هستيم.
امروز ايران مي تواند محل مناسب انباره داده ها در منطقه باشد. در حال حاضر در دنيا کشورهايي داراي اهميت ژئوپليتيکي بيشتري مي شوند که مراکز داده فراملي دارند. اما متاسفانه ما در اين حوزه داراي نواقصي هستيم که باعث شده حتي اطلاعات بخشي از سايت هاي ايراني با دامنه (.IR) هم به دلايل فني و اقتصادي همچون امنيت و پايداري شبکه و قيمت، در خارج از کشور نگهداري شود.» با وجود اين نواقص او مي گويد که در داخل کشور براي راه اندازي مراکز داده رقابت بسياري وجود دارد اما مراکز داده اي که شکل مي گيرند معمولا غيراستاندارد در زمينه حفاظت فيزيکي، الکترونيکي، نرم افزاري، امنيتي و پايداري در سرويس هستند. فيروزآبادي به فقدان مدل و نظام ارزيابي، نظام رتبه بندي و نظام نظارت براي مراکز داده اشاره مي کند که بايد در حوزه قانون گذاري، نظارت و اشتراک گذاري داده ها، نظام هاي مربوطه شکل گيرد.
ناصر کلانتري نژاد مدير يک شتاب دهنده علمي در اين زمينه معتقد است که لزوم امن نگه داشتن داده هاي توليد شده در داخل به دليل اهميت اقتصادي آنهاست. او به «دنياي اقتصاد» مي گويد: «در زمينه کارکرد پايگاه هاي داده بزرگ در کشور، دو موضوع مهم است؛ از منظر نخست، توجه به امنيت پايگاه هاي ذخيره سازي داده ها در کشور اولويتي بالا دارد، داده هاي در حال توليد در کشور به ميزاني است که ارزشي باورنکردني در اقتصاد، اجتماع و امنيت دارد و به همين علت، طرح اين سوال درست است که بدانيم آيا سيستم هاي نگهداري داده در داخل به اندازه کافي قابل اعتماد و امن هستند، اما اينکه آن دسته از مراکز ذخيره سازي داده اي که تحت کنترل ما نيستند، امنيت دارند يا خير، امري نسبي است چراکه ما در کشورمان نيز تجربه هايي از اين دست داشته ايم که مراکز حساس تحت هجوم هکرها و ويروس هاي سايبري قرار گرفته که ويروس استاکس نت از آن جمله است، اما اين آسيب ها در مقايسه با کشورهاي ديگر مشابه بوده و به مراتب بهتر هم بوده است و در نتيجه نمي توانيم به کل بگوييم که تمام مراکز ذخيره سازي داده در کشور نامناسب هستند و بايد از نو تمام آنها را بازسازي کرد.
او تاکيد مي کند که برداشتن گام اساسي که کشور به آن نياز دارد يعني فراهم کردن بستري امن براي داده ها نيازمند ساختار جديد مبتني بر استفاده از فناوري هاي سخت افزاري جديد داخلي است. «در حال حاضر يکي از مهم ترين مشکلات در زمينه سرويس دهي به ديتا نبود سيستم پشتيباني سخت افزارهاي مورد نياز است که در مواقع بروز مشکل پاسخگو باشد. دسترسي هاي ناشناخته در سخت افزارهاي خارجي سطح بالايي از ناامني در اين شبکه ها ايجاد مي کند که نمي توان آن را در نظر نگرفت. بنابراين در اين مبحث بايد گفت که کشور نياز به سرمايه گذاري و مديريت مناسب دارد.»
به گفته کلانتري نژاد «شايد يکي از عمده ترين دلايل تمايل کاربران ايراني به استفاده از مراکز داده و شبکه هاي متن باز خارجي اين است که در داخل دسترسي به سرويس مناسب وجود ندارد، مثلا کاربران به جاي استفاده از سرويس داخلي ترجيح مي دهند از دراپ باکس استفاده کنند و اين مصاديقي از اين واقعيت است که در داخل کشور سرويس مناسب براي نگهداري داده ارائه نمي شود، درحالي که در بسياري مواقع نگهداري از داده ها به دليل داشتن بار اطلاعاتي مهم و دانشي که ايجاد مي کنند، بايد مورد توجه خاص قرار بگيرد و هميشه تقويت شوند.» او تاکيد مي کند: «ما بدون کمک گرفتن از شبکه هاي ارائه خدمات در زمينه پوشش و نگهداري ديتاي داخلي نمي توانيم موفق باشيم، چراکه قرار دادن داده هاي تراز بالا روي شبکه هايي که درکنترل ما نيستند، کاري اشتباه است.»
جهان در آستانه ثبت کردن رقم بيش از 500ميليارد دلاري در فرصت هاي به وجود آمده اقتصادي در فضاي مجازي است، اما آيا ايران در رشد دادن اين شاخص تاثيرگذار بوده است؟ رضا هاشمي، کارشناس فناوري هاي ابري است و در اين باره معتقد است که ايران يک شاهراه بزرگ اينترنتي در منطقه است و آنچه براي حضور در اقتصاد اينترنتي جهاني لازم دارد، کنار گذاشتن اينترنت هراسي است. او به نقص ديتا سنترها در ايران از نظر فني نگاه مي کند و اعتقاد دارد مي توان گوشه چشمي به آخرين فناوري ها در جهان داشت و آن را با شرايط موجود داخلي مقايسه کرد. او به «دنياي اقتصاد» مي گويد:« اما آنچه اهميت اساسي دارد نگاه راهبردي به موضوع است. کارفرماي اصلي در بخش ديتا سنترها در کشور بخش دولتي و حاکميتي است. بنابراين وقتي صحبت از نقص ديتا سنترها شود بيش از هرچيز توجه به سمت نقص امنيتي و اقتدار عرصه حاکميت ديجيتالي است. اين رويکرد موجب شده تا حذف قوانين دست و پاگير پيش روي بخش خصوصي و رويکرد فرصت آفريني براي توسعه اقتصادي اولويت اصلي نباشد. به عبارتي اقتصاد اينترنتي بيش از آنکه فرصت اقتصادي و فرهنگي باشد به عنوان يک بستر نفوذ و تغيير ديده است که سياست هاي انقباضي در اين راستا تدوين مي شود.»
او به تفاوت ديدگاه در ايران و جهان درباره استفاده از فرصت هاي اقتصاد اينترنتي اشاره مي کند و ادامه مي دهد: «رشد و تجهيز مراکز داده و فناوري هاي ابري در کشورهاي پيشرو اساسا به خاطر نقش کليدي آن در افزايش سهم اقتصاد اينترنتي و به عنوان يکي از اهرم هاي توسعه اقتصادي و رشد بخش خصوصي بوده است. پيش بيني مي شود تا پايان سال ۲۰۱۸ بيش از ۵۴۷ ميليارد دلار وارد بازار فناوري هاي ابري و ديتاسنترها و نرم افزار هاي آن شود و متاسفانه نه تنها ما سهمي از اين بازار نداريم بلکه رويکردي هم براي سهم گرفتن از اين بازار بزرگ نداريم. در حالي که نقش توسعه اينترنت و عبور ترافيک جهاني از ايران کمتر از عبور خطوط لوله نفت و گاز کشورها از داخل ايران نيست.» به اعتقاد او ساخته شدن ديتا سنترهاي پيشرفته از سوي شرکت هاي پيشرو جهاني نه تنها مشکل بيکاري در عرصه فناوري اطلاعات را پوشش مي دهد و شکاف ديجيتالي ايران با جهان در عرصه فناوري ابري را کم مي کند بلکه عرصه حاکميت ديجيتالي کشور را نيز به خارج از مرزها توسعه مي دهد. «به نظرم بايد از موقعيت جغرافيايي کشور براي تبديل شدن يه يک شاهراه بزرگ اينترنتي در منطقه استفاده کرد و به دنبال جذب سرمايه و سهم خواهي از اقتصاد اينترنتي جهاني بود. لازمه اين کار کنار گذاشتن اينترنت هراسي و نگاه باز به فرصت هاي پيش رو است.» استفاده از پتانسيل بازار اقتصاد اينترنتي براي ايران که از نظر توليد داده وضعيت مطلوبي دارد مهم ترين مساله مورد تفاهم کارشناسان است، اما سود بردن از اين فضا نيازمند اصلاح ضوابط و مقرراتي است که حالانه تنها سد راه شرکت هاي خصوصي بلکه ديوار مقابل توسعه است.