عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه دانشگاه ما به دستگاه توجیهکننده یک نظام بروکراتیک دولتی تبدیل شد که غایت و سرنوشت محتوماش نیز همین است، گفت: در حقیقت پیدایش دانشگاه ما به مثابه یک نهاد مدرن، یک محصول وارداتی است و پدید آمد تا یک اتفاق مهم را رقم بزند و در واقع قرار بود دانشگاه، ساز وکار توجیهکنندگی یک جریان اجتماعی باشد تا (دولت-ملت) را مشروعیت بخشد.
به گزارش عطنا، دکتر اسماعیل عالیزاد، یکشنبه ۲۱ اردیبهشتماه در نشست هماندیشی استادان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با موضوع بررسی «تحول و ارتقای علوم انسانی» در سالن شهید ارشاد این دانشکده، به ایراد سخنرانی پرداخت.
عالیزاد خطاب به حجتالاسلام اکبریاقدم، مسئول نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه علامه طباطبائی و متولی برگزاری این جلسه، گفت: شما صحبتهای خود را از تحول در علوم انسانی آغاز کردید، آیا این یک پرسش آغازین است؟
وی درباره همین موضوع افزود: آیا تحول علوم انسانی همان پرسش اصلی و اولیه ما است که باید به آن بپردازیم و یا اینکه در یک سطحی قرار داریم که بنیانها و لایههای زیرین دیگری نیز وجود دارد که پرسش خود را باید از آن لایهها آغاز کنیم.
وی با بیان اینکه پرسش و مسئله ما خود دانشگاه و نهاد آموزش عالی است، گفت: علوم انسانی نیز بخشی از این نهاد است و حتی میتوان این پرسش را نیز در لایههای عمیقتر هم مطرح و حتی در نهاد دانش و تولید معرفت آن را دنبال کرد. اگر سئوال خود را در لایههای عمیقتر و نهادی علم مطرح نکنیم همواره روی مجموعهای از عرضیات حرکت میکنیم که کوچکترین تغییرات در آن بنیانها، همه داشتهها، پنداشتهها و رشتههایی که ما تاکنون در قالب یک پروژه درازمدت تنیدهایم را تحت شعاع خود قرار میدهد.
عالیزاد اظهار کرد: اگر از این منظر و دیدگاه به تحول در علم نگاه کنیم و به سراغ نهاد دانش، تولید علم و معرفت برویم، بستر کار خیلی گستردهتر شده و آنوقت با قلمرو سازمان اجتماعی دانش و معرفت سر و کار سر و کار پیدا خواهیم کرد که دانش آکادمیک هم یکی از محصولات آن است. نهاد آموزش عالی و تولید معرفت که امروز به آن دانشگاه میگوییم پیوند کاملاً تنگاتنگی با سازمانهای اجتماعی دانش دارد و میتوان کاملاً بنیانهای کارکرد اجتماعی را در آن دنبال کرد.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبائی به مدارس و نهادهای آموزش در گذشته اشاره کرد و افزود: در گذشته با نهادهایی آموزشی چون ربع رشیدی، مدارس مستنصریه، نظامیهها، رصدخانه مراغه و ... مواجه بودهایم که از بستر این جامعه جوشیده و به شیوه درونزا در همین جامعه زمینه تولید علم را فراهم میساختند.
وی خاطرنشان کرد: ولی دانشگاهی که ما داریم از آن صحبت میکنیم، کی و کجا از دورن این سازمان اجتماعی زایش و انکشاف پیدا کرده است، دانشگاهی که داریم از آن صحبت میکنیم آغاز آن به اوایل قرن معاصر برمیگردد و باید بپرسیم زمینه پدیداری و پیدایش آن چه چیزی بوده است؟
عالیزاد افزود: آیا وقتی به تاریخ این دانشگاهی که مورد نظر ما است مراجعه میکنیم، هیچ نقطه و دقیقهای از آن را پیدا میکنید که در مواجه با یک نهاد دیگری به شکل سلبی پدید آمده باشد. در واقع، دانشگاه ما محصولی وارداتی است و پدید آمد تا توجیهکننده یک نظام بروکراتیک دولتی باشد. از ابتدا قرار نبود که نظامی پدید آورده علم و معرفت شکل بگیرد، بلکه قرار بود تا سازمانی باشد برای پرورش کارگزاران دولت (از دون پایهترین تا عالی رتبه ترین).
وی افزود: دانشگاه اگر در دنیای غرب شکل میگیرد، بنا به اقتضائات تاریخی خود شکل میگیرد و اگر نقش کارکردی دارد به واسطه ارتباط با سایر نهادهای اجتماعی و بده بستانی است که به صورت پویا در سازمان اجتماعی دارد.
عالیزاد با اشاره به اینکه در نحوه ورود برای بررسی علم و علوم انسانی باید به چنین مواردی توجه داشته باشیم، افزود: در این زمینه باید یک پالایشی در پرسش و مسألهیابی خود انجام داده و با آن به صورت آگاهانه و بدون غفلت برخورد کنیم.
وی خاطرنشان کرد: این تحول نمیتواند هرگز در یک حوزه معرفتی عام تحت عنوان علوم انسانی و خاصتر علوم اجتماعی و به ویژه جامعهشناسی صورت بگیرد تا وقتی که ما نتوانیم نهاد دانشگاه را در مناسبت با یک نظام کارکردی و سازمان اجتماعی تعریف کنیم.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبائی درباره همین موضوع افزود: تا وقتی نتوانیم جایگاه اصلی دانشگاه را در سازمان اجتماعی بازیابی کنیم و تا وقتی نتوانیم مفروضات اساسی که میتواند، بنیانهای معرفتی را شکل دهد، باز شناسیم و تعریف کنیم، راه به جایی نخواهیم برد.