رادیو و تلویزیون در ارتقا و عمومیت سطح «سواد رسانهای» جامعه بسیار موفق تر از بقیه رسانه ها عمل میکند، چرا که هم دیداری و هم شنیداری هستند و به واسطه این عمومیت می توانند اطلاعات را به اعماق جامعه هدایت کنند.
به گزارش عطنا، پروفسور باقر ساروخانی، استاد علوم اجتماعی و ارتباطات در یادداشتی که در روز یک شنبه 28 خرداد ماه در روزنامه جامجم به چاپ رسانده است به بررسی اعتماد اجتماعی در رسانه ملی پرداخته است که در ادامه با یکدیگر میخوانیم.
برای پی بردن به جامعیت و مرجعیت رسانه ملی باید نقش و جایگاه آن را در میدانهای مختلف بررسی کرد. به عنوان مثال در زمان انتخابات رادیو و تلویزیون تا چه اندازه توانستهاند از دیگر رقبای رسانه ای خود در جلب اعتماد مخاطب پیشی بگیرند، تا چه اندازه بهتر و موثرتر از بقیه رسانه ها عمل کرده و توانستهاند به سلامت برگزاری انتخابات کمک کنند؟
همچنین رادیو و تلویزیون در ارتقا و عمومیت سطح «سواد رسانهای» جامعه بسیار موفق تر از بقیه رسانه ها عمل میکند، چرا که هم دیداری و هم شنیداری هستند و به واسطه این عمومیت می توانند اطلاعات را به اعماق جامعه هدایت کنند. یکی از بزرگترین رسالتهای رسانه، انتقال اطلاعات به اعماق جامعه است و هیچ سازمانی نمیتواند این کار را بخوبی انجام دهد جز رسانه ملی. عمق بخشیدن به اطلاعات و جامعیت آن، وظیفه رادیو و تلویزیون است.
رادیو و تلویزیون همچنین مقوله «سواد شهروندی» را هم بهبود میبخشد. سواد شهروندی، اطلاع فرد از حقوق و مسئولیتهای خویش است. سواد شهروندی یعنی فرد در زمان انتخابات با سیاستمداران، احزاب و حتی رسانه های متعلق به جناح های مختلف آشنا می شود و واسط این آشنایی رادیو و تلویزیون است. رسانهبه افراد ثابت میکند که آنها دارای اهمیت و ضرورت هستند.
گام دیگر رسانه در مسیر جامعیت این است که «ضرورت تسامح» را معرفی کند. به عبارت دیگر مدیران رسانه باید اخبار و اطلاعات را چنان سامان داده و مدیریت کنند که وقتی نتایج انتخابات اعلام می شود افراد جامعه، نامزدها و فعالان سیاسی با اغماض و تسامح، نتیجه را بپذیرند. بعلاوه کسی که انتخاب میشود، باید بپذیرد که دیگر به جناح خاصی تعلق ندارد؛ او نماینده کل جامعه است و آحاد جامعه باید با او همکاری کنند و قطعا ضرورت تسامح یعنی پذیرش نتایج، وحدت اجتماعی را حفظ و قوام خواهد بخشید.
اما باید توجه داشت که بزرگترین سرمایه رسانه ملی «اعتماد اجتماعی» است.
رادیو و تلویزیون وقتی در امر جامعیت توفیق می یابد که حس اعتماد مخاطبان را به خود جلب کند. آنگاه رسانه ملی میتواند« هادی افکارعمومی» و بسیجکننده افکارعمومی باشد و مردم، هنجارهای اجتماع خود را از رسانه ملی فرا میگیرند. در چنین حالتی سلامت و توفیق در انتخابات را می توان تا حد بسیار زیادی مرهون قدرت، نفوذ و مدیریت علمی در رسانه دانست.