عضو هیئت علمی زبانشناسی همگانی دانشگاه علامه طباطبائی در سومین همایش متنپژوهی ادبی (نگاهی تازه به آثار مولانا)، اظهار کرد: کشورهای مختلفی سعی میکنند مولانا را متعلق به کشور خود بدانند ولی نکته قابل توجه این است که مولانا برای هیچکس نیست و او برای تمام دنیاست.
به گزارش عطنا، دکتر کوروش صفوی، عضو هیئت علمی زبانشناسی همگانی دانشگاه علامه طباطبائی در نخستین روز همایش « نگاهی تازه به آثار مولانا» که روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشتماه به همت هسته مطالعات ادبی و متنپژوهی و همکاری اندیشگاه کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران و دانشگاه علامه طباطبائی و با همکاری کانون شعر و ادب این دانشگاه و در سالن شهید مطهری دانشکده ادبیات و زبانهای خارجه دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، گفت: تاریخ اساسا با انسان بسیار خشن برخورد میکند زیرا این تاریخ به خوب و بد کردن آدمها می پردازد و مردم، خوبها را برای خود میکنند و بدها را پس میزنند؛ به عنوان مثال در بین کشورهای آلمان و اتریش بر سر بتهون و هیتلر رقابت وجود دارد و هر دو سعی می کنند به اشکال گوناگون هیتلر را پس بزنند و بتهوون را از آن خود کنند.
وی ادامه داد: این اتفاق برای مولانا نیز افتاده است و کشورهای مختلفی سعی میکنند مولانا را متعلق به کشور خود بدانند ولی نکته قابل عرض این است که مولانا برای هیچکس نیست و او برای تمام دنیاست.
این زبانشناس با اشاره به جدی گرفته شدن چهرههای ادبی و فرهنگی در سایر کشورها، اظهار کرد: بسیاری از کشورها در شهرهای خود مانند بلخ و قونیه برای این چهرهها، خیابانهایی را در نظر گرفتهاند که متناسب با آنهاست، به عنوان مثال، در آنجا لوازمالتحریر و کتابفروشیهای زیادی را در نظر گرفتهاند و به نشر فرهنگ و دانش می پردازند ولی در کشور ما، خیابانهای فردوسی، حافظ، سعدی و غیره به هیچوجه کتابفروشی پیدا نمیشود و مغازه هایی در این خیابان ها دایر است که هیچ سنخیتی با نام این خیابانها ندارد و به همین دلیل من معتقدم که باید به این مسائل توجه زیادی را بکنیم.
وی افزود: هر چقدر ما به این بزرگان بیشتر بپردازیم، ما باید در مورد انها حرف اول و آخر را بزنیم؛ در کشور ما مهمترین اثر مولوی، «مثنوی معنوی» است در حالی که در افغانستان و در ترکیه «دیوان کبیر» بیشترین اهمیت را دارد.
وی با طرح چرایی این مسئله گفت: ما در این زمینه هیچگونه تحقیقی را انجام ندادهایم و به این نیز توجه نکردهایم که در کشور ما افراد نادری مانند سعدی وجود دارند که از آثار آنها هم نثر وجود داشته باشد هم نظم، آثاری مانند بوستان و گلستان.
صفوی ادامه داد: چه تحقیقی کردهایم که این ابزار زبان وقتی در اختیار افرادی مانند سعدی قرار میگیرد چگونه از آن استفاده میکنند و آنها در این باره چه عملکردی داشتهاند.
وی به لزوم توجه به خوانشهای مختلف از یک متن و تکثرمعنایی اشاره کرد و ضمن نقل شعر «بشنو از نی چون حکایت می کند» مولانا و تفسیرهای یکسان و متفاوت از ابیات مختلف آن، اذعان کرد: ادبیات بودن یک متن به این دلیل است که از هر منظری با یک خوانش تازهای مواجه می شویم و ما باید این خوانشها را گزارش کنیم و به نظر من نشستهای متنپژوهی برای این موارد است، یعنی حرفهایی که در جاهایی دیگر به عنوان جکم برای ما صادر شده است ولی از منظر دیگری به آنها پرداخته نشده است و مسکوت مانده است
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه در پایان دانشگاه را مسئول شناخت زوایای پنهان یک متن ادبی دانست و ادامه داد: این همایشها سعی در رسیدن به این مهم هستند و افتخار من نیز این است که در این جلسات شرکت میکنم و به دانستههای خود میافزایم.