مستند «زنانگی»، ظهر دیروز، 14 اسفندماه، با حضور دکتر علی جنادله، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی و محسن استادعلی، کارگردان این اثر، در سالن مطهری دانشکده علوم اجتماعی، اکران و نقد شد.
به گزارش عطنا، «زنانگی» با روایتی غیرخطی، نگاهی دارد به زندگی چند زنی که هر یک در کشاکش زندگی خود با مشکلات فراوانی از جمله، چون فقر، خشونت هاي جنسي، اختلالات هويت جنسي، بي توجهي والدين، اعتياد و بيماري ايدز و.. دستوپنجه نرم میکنند. این مستند اجتماعی که دارای بعدی آسیبشناسانه است، سعی دارد با استفاده از رویکرد مشاهده گری بدون دخل و تصرف، به واکاوی مشکلات آنها در جنوب شهر بپردازد.
محسن استادعلی، کارگردان این مستند با بیان اینکه تا مسئلهای دغدغه اصلی او نشود، به سراغ آن نمیرود، گفت: من به دلیل سابقه خبرنگاری خود بیشتر به سمت مسائلی حرکت کردم که به نوعی آسیبشناسی اجتماعی باشد.
زنانگی، در ابتدا تنها یک پروژه عکاسی بود و بعدها به سمت ساخت یک مستند حرکت کرد.
چگونه توانستید با این بانوانی که دارای برچسبهای به خصوصی هستند، ارتباط برقرار کنید؟
وی افزود: از ابتدای شکلگیری ایدهای با موضوع آسیبشناسی زنان، تا اتمام این مستند، حدود دو سال طول کشید. زمانی که وارد فضای ساخت این مستند و خانه سلامت شدم، شروع به چیدن شخصیتهای داستان کردم و مدت فیلمبرداری این مستند، چندین جلسه شد.
استادعلی با اشاره به دعوت بازیگران این اثر، در اولین نمایش عمومی آن، هم بیان کرد: مسئلهای که مطرح است این است که خیلیها بر این باورند که ساخت این چنین مستندهایی کاری غیراخلاقی است، اما از آنجایی که اخلاق برای من بسیار مهم است از تمام شخصیتهای فیلم دعوت به عمل آوردم تا به تماشای آن بنشینند.
وی در جواب این سوال که چگونه توانستید با این بانوانی که دارای برچسبهای به خصوصی هستند، ارتباط برقرار کنید، گفت: حضور در زندگی افرادی که در این فیلم حضور دارند، باعث میشود که اعتمادهای ابتدایی شکل بگیرد. اعتماد نیز زمانی شکل میگیرد که مسئله این افراد تبدیل به مسئله من شود.
استادعلی تصریح کرد: رابطهای که در این بین شکل گرفت، یک رابطه دو طرفه بود، به نحوی که ما درآنجا شبیه به یک خانواده شده بودیم، نگاه من به این افراد اینگونه نبودهاست که آنها را بزهکار قلمداد کنم. زیرا این افراد درگیر شرایطی هستند که وقتی ما از بیرون آنها را تماشا میکنیم، ممکن است، بزهکار به نظر برسند، ولی من به هیچ وجه عنوان بزهکار را برای این افراد به کار نمیبرم.
این مستندساز با بیان اینکه من این افراد را با همین شکل و شمایل پذیرفتهام و دیگران نیز باید این را بپذیرند، اظهار کرد: من اگر این افراد را به همین صورتی که هستند، نمیپذیرفتم، امکان ایجاد ارتباط به هیچ وجه میسر نمیشد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: چیزی که من در خلال تهیه این مستند، به آن رسیدم این است که موقیت اعتیاد برای زنان تعریف نشدهاست ولی در مردان کاملا جا افتادهاست.
در ادامه نشست نقد و بررسی مستند زنانگی، دکتر علی جنادله با بیان آموزنده بودن این قبیل فیلمها از حیث تکنیک و محتوا برای علوم اجتماعی، گفت:. نکته مهمی که در فیلم وجود دارد، فرآیند نفوذ به دنیای درونی سوژههاست، به این معنا که صادقانه ببینیم در ذهن آنها چه میگذرد. این امر در علوم اجتماعی به عنوان «فهم همدلانه» شناخته میشود که به معنای درک منطق کنش افراد است.
وی افزود: این قبیل فیلمها، علوم اجتماعی را به میدانی که علوم اجتماعی در آن موضوعیت مییابد، پیوند میزند. علوم اجتماعی باید خود را در این دنیای مستندی که در حال بازنمایی است، نشان دهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: کارگردان، با گزینش بخشهایی از این مسئله، سعی کرده است که بیپرده و صریح مسئله را در جلوی چشمان ما قرار دهد. محاوره و بحثها نشان میدهد که تمام این اتفاقها در جریان واقعیت اتفاق افتاده است، بدون اینکه کارگردان دخالتی داشته باشد.
جنادله با اشاره به تهی بودن سوژگی شخصیتها، خاطرنشان کرد: سوژههای این فیلم از درون تهی شده هستند که این امر را میتوان در بخشهای مختلف فیلم مشاهده کرد. به عنوان مثال، در جای جای این فیلم نشان داده شده است که آنها از کوچکترین وسایل نیز برخوردار نیستند.
من این افراد را با همین شکل و شمایل پذیرفتهام و دیگران نیز باید این را بپذیرند.
وی یادآور شد: سوژههای این فیلم، از هستی خود فراریاند و شخصیتها سعی میکنند از نقش خود به عنوان دختر بودن و مادر بودن فرار کنند، به نحوی که حتی از خود نیز بیگانه شدند.
این جامعهشناس با اشاره به اهمیت خانواده در بروز آسیبها، تصریح کرد: اگر تکتک سوژهها را نگاه کنید، میبینید علت اصلی پرتگاهی که در آن افتادهاند، ریشه در خانواده دارد. این فیلم نشان میدهد که خانواده تضعیف شده و با چالشهایی روبرو شده است. اما به نظر من نقطه قوت این فیلم، تاکید بر نقش خانواده است.
وی ادامه داد: در اینجا سوالی که مطرح میشود، این است که ما با این فیلم چگونه باید به گفتوگو بپردازیم؟ بهترین جای شروع بحث درباره یک فیلم، صحنهای است که روال طبیعی تماشای فیلم را به هم بزند و ما را به تامل و بازاندیشی درباره فیلم وادارد. در این فیلم نیز در صحنه های اخر این اتفاق میافتد و آنجایی که یکی از شخصیتهای فیلم میگوید، چرا از ما فیلم میگیرید؟ برای اینکه به ما بخندید؟
جنادله، یادآورشد: سوال دیگری مطرح است که این فیلم سعی دارد چه چیز را بازگو کند؟ ما تنها در انتهای فیلم با این سوال مواجه میشویم و این درحالی است که نمیتوانیم به آن پاسخی بدهیم.
وی ادامه داد: عموماً فیلمهای ازین دست، در معرض این مهم قرار دارند که زاویه و حوزههای پنهان جامعه را به ما نشان میدهد. اما به نظر من، باید جور دیگری به این فیلمها نگاه کنیم، زیرا این فیلمها بخش پنهان جامعه را نشان نمیدهد. پخش پنهان جامعه مربوط به کشف گروههای گانگستری و امثالهم است که ذاتاً خصلتی مخفیانه دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در ادامه گفت: مسئله این فیلم، واقعیتهای عریانی است که ما با بستن چشم خود به روی آنها، به پنهان شدن آنها دامن میزنیم. وقتی میگوییم، جنبههای پنهان، در واقع، به نوعی این حقیقتها را به عنوان نابهنجار، حاشیهای و استثنائی جلوه میدهیم، به این معنا که این موارد جزو بافت جامعه نیستند.
وی تصریح کرد: نامگذاری این مسائل به عنوان بخشهای پنهان، مکانیسمی برای به حاشیه راندن واقعیتهای اصلی است. این مسئلهای است که حوزه انحرافات اجتماعی و آسیبشناسی اجتماعی در بررسی مسائل اجتماعی ترویج میکند.
مسائلی که از دید ما نامطلوب است، چیزی جز انحرافات ناشی از جامعهپذیری نامناسب نیست. در اینجا تنها مقصر، افرادی هستند که به درستی جامعهپذیر نشدند.
این جامعهشناس، افزود: با پنهان ساختن این مسائل، ما دیگر شاهد ردپای ساختار نیستیم. آسیبشناسی نیز در این بین این بحث را مطرح میکند که اگر خانوادهها و گروه ها و... با یک سری مشکلات دست و پنجه نرم می کنند، در واقع ریشههای آن را باید در مناسبات ساختاری جامعه پیدا کرد.
جنادله، با طرح این سوال که ما باید بفهمیم، واقعیت بیرونی که بر افراد فشار وارد میکند و آنها را به این سیر قهقرایی میبرد چیست، بیان کرد: باید ببینیم که ساختار این مسائل را چگونه به عنوان انحراف و امری پنهانی معرفی میکند و ردپای خود را در این فرآیند پاک میکند.
این استاد دانشگاه، ادامه داد: نخ تسبیحی که در این فیلم سوژهها را به هم وصل میکند، ساختار یا مجموعه واقعیتهای اجتماعی است که افراد را در وضعیت آسیب دیدگی قرار میدهد و آنها را مورد غفلت قرار میدهد.
جنادله ضمن تلقی این امر به عنوان «فرآیند طرد»، گفت: این امر در نهایت باعث میشود، تمام تلاشهایی که این افراد انجام میدهند به فرآیند به هنجارسازی و انقیاد در بیاید.
وی در پایان با اشاره به بحث ساختار، تصریح کرد: وقتی از ساختار صحبت میکنیم نباید آن را ساده و مبتذل در نظر بگیریم، زیرا در این صورت معنای اصلی ساختار را از دست میدهیم. ساختار یک امر انتزاعی نیست، در حالی که محصول مناسبات قدرت و شبکه منافع در جامعه است. در نقد اجتماعی، باید ساختار را هدف قرار دهیم و مناسبات قدرت و شبکه منافع را مورد توجه قرار دهیم.