بیش از ۱۰روز از وقوع فاجعه پلاسکو میگذرد. در این روزها انتشار اخبار متعددی از حادثه دیدگان و بروز خسارتهای متعدد ناشی از آن، افکار عمومی را غمناک کرده است. این در حالی است که هنوز افکار عمومی حادثه قطار سمنان - مشهد را از یاد نبرده است.
به گزارش عطنا به نقل از آرمان، امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس به ارائه یادداشتی در خصوص حوادث دوران اخیر پرداخته و بازخوردهای آن در جامعه را مورد نقد و بررسی قرار داده است. آنچه در ادامه میبینید متن کامل این یادداشت است؛
بیش از ۱۰روز از وقوع فاجعه پلاسکو میگذرد. در این روزها انتشار اخبار متعددی از حادثه دیدگان و بروز خسارتهای متعدد ناشی از فرو ریختن این ساختمان افکار عمومی را غمناک کرده است. این در حالی است که هنوز افکار عمومی حادثه قطار سمنان - مشهد را از یاد نبرده است.
در حادثه قطار سمنان - مشهد شاهد استعفای مدیر عامل راه آهن بودیم. این اقدام بارقههایی از امید به پاسخگویی مسئولان نسبت به عملکردشان را در افکار عمومی به همراه داشت. میتوان فرسودگی ساختمان پلاسکو، نبود بیمه در بین اکثر مغازههای این مرکز تجاری، نبود امکانات مجهز امداد و نجات بهدلیل عدم تخصیص بودجه مناسب به سازمان آتشنشانی و ... را از عوامل بروز فاجعه پلاسکو دانست.
با این تفاسیر تاکنون هیچ اقدامی از سوی نهاد شهری برای تسکین افکارعمومی مشاهده نشده است. با بررسی مدیریت شهری در تهرن باید گفت که اعمال مدیریت در این نهاد با نوعی به ظاهر منتگذاری بر سر عموم مردم همراه است. در این شرایط قبل از هر اقدام از سوی کمیته حقیقتیاب باید کشف حقیقتهای موجود مدنظر قرار گیرد، چون بهدلیل بیتوجهی بهحقوق مردم در جامعه شاهد بروز چالشهای متعدد هستیم.
مدیران و مسئولان باید این واقعیت را بپذیرند که با بیتوجهی به حقوق مردم نمیتوان به اهداف خود دست یابند. کمیته حقیقتیاب درباره بررسی کم و کیف فاجعه پلاسکو درشرایطی تشکیل شد که هنوز کمیته حقیقتیاب ماحصل اقدامات خود را درباره چرایی وقوع فاجعه قطار مشهد - سمنان به افکار عمومی عرضه نکرده است.
در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا کمیته حقیقتیاب بعد از بروز هرگونه فاجعه یا حادثه از سوی نهادهای قدرتمند حکومتی برای بررسی شرایط موجود تشکیل میشود تا به این شکل واقعیتهای بروز فجایع را مورد بررسی قرار دهند.
در اصل اعمال مدیریت و نحوه عملکرد مدیران باعث شده تا مردم جامعه ما به کمیتههای حقیقتیاب آنطور که باید و شاید اعتماد نداشته باشند. در واقع منشأ بروز هرگونه فاجعه جانی و مالی در کشور ما به دلیل سوءمدیریتها و سوءاستفادههای ناشی از موقعیتهای موجود است.
اگر امروز مدیران ما این چنین به مسندهای خود وابستهاند جای تامل دارد، چون این افراد تربیتشده دهه نخست انقلاب هستند که در آن با تمام فراز و نشیبهای موجود مسئولان توانستند کارنامه مناسبی از عملکرد خود ارائه دهند.
در آن روزگار تضاد طبقاتی در جامعه وجود نداشت. مسئولان همگام با مردم ساده زیستی را سرلوحه زندگی خود قرار داده بودند، اما امروزه نقطه مقابل این شیوه در زندگی برخی مردم و مسئولان کشور مشاهده میشود.
هم اکنون مدیریت شهری فقط به انجام برنامههای نمایشی مبادرت میورزد. با بررسی عملکرد حوزه شهری درباره رسیدگی به وضعیت ساختمان پلاسکو باید گفت که این اقدامات بیشتر از آنکه انجام وظیفه باشد از سر رفع تکلیف انجام میشود. با بررسی وضعیت زندگی برخی افراد با نفوذ باید گفت که برخی از قدرتمندان جامعه ما از امتیازهای خاص و زندگیهای لوکس برخوردار هستند که این امر نه تنها برای مردم هیچ امتیازی بهدنبال ندارد، بلکه باعث شده تا برخی از آنها خود را از عموم مردم جدا بدانند.
در این شرایط هرگونه اقدام از سوی مسئولان برای همدردی با مردم محکوم به شکست است. برای مثال در روند استعفای مدیرعامل راه آهن شاهد برخوردهای متعدد با او بودیم، چون مسئولان در سمتهای متفاوت از اینکه سنتی تحت عنوان استعفای مدیران به دلیل ناشایستگی در کشور رواج یابد نگران بودند. باید این واقعیت را پذیرفت که در جاهای مختلف کشور مشکلات، کاستیها و سوء مدیریتهایی وجود دارد.
در واقع اگر بنا بر استعفا باشد بسیاری باید استعفا دهند و انگار ترس از دومینوی استعفاست که باعث میشود برخی در مقابل مدیری که مسئولیت میپذیرد و برای همدردی با مردم استعفا میدهد موضعگیری میکنند. مسئولیتهای مستقیم در ارتباط با حادثه پلاسکو مشخص است. کمیته حقیقتیاب باید ابعاد و زوایای پنهان را بررسی کند، حال آنکه برای مسائل مشخص و بدیهی هم رفتار قابل توجهی انجام نشده است و ما در این حدود ۱۰ روز که از حادثه پلاسکو میگذرد، شاهد استعفا یا حتی عذرخواهی مسئولان نبودهایم.