در نشستی که با عنوان «تجربۀ زیستی دانشجویان خارجی دانشگاه علامه طباطبائی» صورت گرفت، این نکته مطرح شد که درک همدیگر می تواند یک تمرین باشد و ارتباط میانفرهنگی میتواند خیلی از سوءتفاهم ها درون کشورها را برطرف بکند.
به گزارش عطنا، نشست تجربۀ زیستی دانشجویان خارجی، آذرماه در سالن شهید همت دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه علامه برگزار شد که طی آن شیرین سماره از فلسطین، زینب بوسته از مغرب و محمدعلی جاوید از افغانستان به عنوان نمایندگان سایر دانشجویان سخنرانی کردند.
در ابتدا جمال اکبرزاده جهرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه سخنان خود را با بازگو کردن خاطرات کودکی خود در رابطه با محدودیت زمان پخش برنامه های تلویزیون شروع و آن دوران را با زمان حال مقایسه کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه با بیان اینکه فرهنگ تعاریف بسیاری دارد، تلقی کلی آن را «چیزهای والا» دانست و اظهار کرد: این تعریفی است که بیشتر به ذهن ما میآید مثل تابلوهای نقاشی، خط نستعلیق، موسیقی و غیره. پس یک نگاه کلی به فرهنگ و تعاریف فرهنگ در این حوزه جای می گیرد که تقریباً یک تعریف قدیمی است ولی وقتی بحث مطالعات فرهنگی و نگاه های جدید به فرهنگ مطرح می شود این نگاه جای خود را به یک تعاریف دیگر می دهد، در این تعاریف فرهنگ خیلی شمول وسیع تری پیدا میکند، آنطور که اینجا میگویند فرهنگ را می شود شیوه زندگی تعریف کرد.
جهرمی در ادامه با تأکید بر اینکه فرهنگ امری است که در تمام شئون زندگی ما دیده می شود، تعریفی دیگر از فرهنگ ارائه کرد و گفت: تعریف دیگری که از فرهنگ می دهم و شاید این تعریف جالب باشد، می گویند فرهنگ مانند کره روی نان است که هر چقدر بیشتر پهن شود نازکتر می شود و ضخامتش کم می شود.
جهرمی در توضیح تعریف خود از فرهنگ، به ذکر دو مثال آمریکا و ژاپن پرداخت و گفت: می توانیم در راستای این تعریف، برای مثال فرهنگ آمریکایی را مقایسه کنیم با فرهنگ ژاپنی، فرهنگ آمریکایی فرهنگی است که در یک گستره جهانی پخش شده است که همه دوستش دارند و بعد این را با فرهنگ ژاپنی مقایسه کنید، یعنی نازک شدنو ژرفای یک فرهنگ که می بیند ژاپنی ها هیچ تمایلی ندارند که خودشان را معرفی کنند، در واقع خودشان را خاص تعریف می کنند، کما اینکه آمریکایی ها هم خودشان را خاص معرفی می کنند.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه با اشاره به مفهوم استثناگرایی، ژاپن را مثال زد و بیان کرد: اگر تقسیم بندی هانگتینتون را درنظر بگیریم، تنها کشوری که یک کشور و یک تمدن است ژاپن است، در واقع بقیه تمدن ها شامل چند کشور می شوند.
وی ضمن تأکید مجدد بر اینکه فرهنگ امری ست که شئون مختلف و زیادی از زندگی ما را دربر می گیرد، به تعاریفی که محسنیان راد در کتاب ارتباط شناسی خود به کار برده اشاره کرد و گفت: مشخص ترین تعریف مدل کلاسیک است که اجزای فرستنده، گیرنده، پیام و این ها را داریم که در واقع همان مدلی است که شارون ارائه می دهد، ولی شاید تعریف کلاسیک ارتباطات در بحث ارتباطات میانفرهنگی کاربرد نداشته باشد.
او همچنین با بازگو کردن تعریف مولانا، به توضیح این تعریف پرداخت که «وقتی در مورد ارتباطات میانفرهنگی صحبت می کنیم جزء مهم دیالوگ است، هر ارتباطی با دیالوگ شروع می شود. پس مونولوگ در این ارتباط حساب نمی شود. یعنی باید دو بخش داشته باشد که این دو بخش با همدیگر تعامل کنند استوارتهال می گوید که فرهنگ همان ارتباطات است و ارتباطات همان فرهنگ، یعنی شما در مورد هیچ فرهنگی نمی توانید مجزا از ارتباطات فکر کنید».
عضو هیئت علمی دانشکدۀ ارتباطات با بیان اینکه شکل گیری هر فرهنگ به ارتباطات بستگی دارد اظهار کرد: لوی استروس (قومشناس فرانسوی) معتقد است برخلاف تصوری که ما داریم، وقتی ارتباطات بیش از حد بالا برود احتمال این است که زوال فرهنگ روی دهد، یعنی نظر استروس این است که هر فرهنگ مثلاً فرهنگ ایرانی طی یک بازه زمانی خیلی طولانی تشکیل شده است و این به واسطه این بوده است که یک عده ای از همدیگر جدا بودهاند، به این معنا که قبلاً که وسایل ارتباطی وجود نداشته معمولاً مردم در مکان های خاصی محصور بوده اند و این محصور بودن باعث ایجاد شکل گیری یک فرهنگ شده است.
جهرمی ادامه داد: فرهنگ تحت شرایط ارتباط کم شکل می گیرد ولی وقتی که ارتباطات بیش از حد بالا می رود مثلاً شرایط ارتباطی حال و گستردگی وسایل ارتباطی شما با زوال فرهنگ رو به رو هستید یعنی همه فرهنگ ها یک دست می شود، همه جا به یک شکل می شود، قبلا هر شهری حال و هوای خاص خودش را داشت ولی امروزه همه شهرها مانند هم هستند.
وی با بیان اینکه ارتباط میانفرهنگی، ارتباط میان افرادی از دو فرهنگ مختلف است، افزود: فرهنگ این افراد می تواند بر روی پدیده مصرف پیام و فهمیدن پیام اثرگذاری کند، یعنی وقتی که شما تفاوت فرهنگی آنقدر زیاد باشد که در ارتباط ایجاد اخلال بکند یا با مشکلی روبهرو شود مصداقی از ارتباطات میانفرهنگی است، همچنین باید دانست که ارتباطات میانفرهنگی سابقه خیلی طولانی هم دارد.
او با اشاره به شرایط دوران پیشا مدرن به مسئله فرهنگ ایرانی پرداخت و با عنوان کردن اینکه «ایران چهار راه حوادث است» گفت: : خیلیها معتقدند به اینکه فرهنگ ایرانی دچار تسامح است که بخشی از آن به پیشینۀ تاریخی ما برمی گردد.
در پایان جهرمی با یادآوری این نکته که کشور ما از قومیت های مختلف تشکیل شده، این امر را مسئله ای مهم تلقی کرده و اظهار کرد: حال زمان آن است که به تجربه زیستۀ دانشجویان خارجی توجه کنیم. به نظر من راه درستی است زیرا در درک همدیگر می تواند یک تمرین باشد که ما توجه کنیم که ارتباط میانفرهنگی اصل بسیار مهمی است که میتواند خیلی از سؤتفاهم ها درون کشور ما را برطرف بکند.
در ادامه این نشست، فرصتی برای دانشجویان خارجی اختصاص داده شد که از تجربۀ زیستی خود در ایران بگویند. این دانشجویان از خاطرات خود سخن گفتند و به بعضی موارد که باعث رنجش و یا سؤال هایی دربارۀ فرهنگ ایرانی شده بودند اشاره کردند. برای آنها مسائلی همچون تعارف کردن، حجاب، نحوۀ برخورد با یک خارجی ، بیگانه تلقی کردنشان و اموری از این قبیل مورد سوال بود.
زرین زردار، عضو هیئت علمی دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به نقدها و سؤال های دانشجویان خارجی بعضی از نقدها را به حق و صحیح دانست و خاطر نشان کرد: موضوعی که در اینجا و در پرسش و پاسخ ها مورد بحث قرار گرفت، بحث مذهب بود و این خیلی بد است، چون وقتی از مذهب یک فرد سوال می شود و یا روی مسائل مذهبی تمرکز می شود، فرد فکر می کند که در یک جلسه باز جویی است.
زردار ادامه داد: موضوع این است که فرهنگ ها از جنبههای مختلف با همدیگر فرق دارند یکی از این جنبهها که خیلی مهم است تحمل ابهام است، برخی از فرهنگ ها تحمل فهم ابهام بالا را دارند یعنی می توانند رابطه را آغاز کنند و این در صورتی است که بخش های زیادی هنوز از آن پدیده مبهم است، ما در جنبه های مختلف زندگی خود درجه ابهام متفاوتی را تحمل میکنیم، تحمل ابهام و تحمل اینکه در وضعیتی باشیم که فشار و استرس را تحمل کنیم، در فرهنگ ها ارتباطات میانفرهنگی دچار اختلال می شود و ما نیاز به جمعآوری اطلاعات برای ایجاد ارتباط داریم.
وی با اشاره به اینکه ما در ارتباط با دیگران اساسی ترین سؤال ها را به علت تشخیص سوددهی آن رابطه میپرسیم، بیان کرد: برای ارتباط میانفرهنگی به خاطر این که وارد دنیای جدید میشوید قرار است فرهنگ پذیر باشیم در همچین شرایطی لازم است شما سطح بالاتری از ابهام را تجربه کنید و به خاطر همین است که وقتی برخورد میکنیم با آدم هایی از فرهنگ و کشور دیگر که درجه تحمل ابهامشان متفاوت است به این مشکل برمی خوریم. ما تا جایی که میشود، می توانیم ابهام را پایین بیاوریم اما این فقط تا یک ضرایبی امکان پذیر است و بیشتر از آن عملا اتفاق نمی افتد و برای این وارد ارتباط فرهنگی بشویم در وهلۀ اول باید سطحی از اضطراب را تحمل کنیم یعنی بدون این که بدانیم بعد از این چه میشود وارد ارتباط شویم.
سپس اکبرزاده جهرمی به سؤال ها و نقدهای دانشجویان خارجی پاسخ داد. او با حساس خواندن موضوع پرسش مذهب هر فرد، آن را در محدودۀ حریم شخصی دانست که بسیار وابسته به فرهنگ هر کشور است.
در پایان این نشست زردار با تأکید بر اینکه باید برای برطرف کردن سوءتفاهم های میان فرهنگی تلاش کرد، اظهار کرد: ارتباط میانفرهنگی یک ضرورت است و لازم است ما راهش را پیدا کنیم و اگر که ما به سمت آن تمایل یا کشش نداریم حتما یک دلیلی دارد و این دلیل قابل فکر کردن است.