چرچیل میگفت دموکراسی معیوبترین نظام است، اما چه میتوان کرد که از نظامهای دیگر بهتر به کار میآید! شاید این عیب دموکراسی باشد که شخصیتی چون دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری امریکا برگزیده میشود، اما نباید از این حسن دموکراسی هم غفلت کرد که در نظام دموکراسی، قدرت با هزاران قید و بند کنترل میشود
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه ایران، سیدیحیی یثربی، استاد فلسفه یادداشتی درباره رئیس جمهور جدید آمریکا در روزنامه ایران به چاپ رسانده که متن کامل این یادداشت را در زیر میخوانیم:
چرچیل میگفت دموکراسی معیوبترین نظام است، اما چه میتوان کرد که از نظامهای دیگر بهتر به کار میآید! شاید این عیب دموکراسی باشد که شخصیتی چون دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری امریکا برگزیده میشود، اما نباید از این حسن دموکراسی هم غفلت کرد که در نظام دموکراسی، قدرت با هزاران قید و بند کنترل میشود. در نتیجه، همان طور که میتواند شخصی را به قدرت برساند، براحتی میتواند او را از تخت قدرت پایین بکشد.
علاوه بر این، نظام دموکراسی در جوامع پیشرفته با مردمانی سر و کار دارد که چندان به هوش شخصی خود مغرور نیستند، بلکه به تخصص و کارشناسی ایمان عمیقی دارند. بنابراین، کشور قدرتمند و ثروتمند ایالات متحده نگران آینده خود نخواهد بود. کشورهای دیگر نیز نباید نگران باشند، زیرا ترامپ در یک کشور عقبمانده به قدرت نرسیده است تا هر کاری دلش خواست، انجام دهد و براساس غرور و خودبینی، سخن هیچ کسی را گوش نکند و با هیچ کارشناس و متخصصی مشورت نکند. بلکه او در کشوری به قدرت رسیده است که اساس آن بر قدرت و ثروت استوار است و قدرت و ثروت هدفهای تعریف شدهای دارند که رهبران جامعه لحظهای از آنها غفلت نمیکنند. به همیمن دلیل، صدها عامل بازدارنده رئیس جمهوری را دربر گرفتهاند و هزاران چشم تیزبین، ناظر اعمال و رفتار او هستند. ایمان به تخصص و کارشناسی نیز وی را وا میدارد حتی از تندروترین مخالفان انتخاباتی خود راهنمایی بخواهد، چنان که در انتخابات گذشته دیدیم که خانم کلینتون در انتقاد از اوباما، بسیار تندروی میکرد اما با پیروزی اوباما، به خاطر تواناییهایش، یکی از یاران نزدیک او شد.
ترامپ در کشوری بزرگ شده است که همگان بیش از هر چیز به سربلندی و پیروزی آن کشور میاندیشند. زیرا در کشورهای پیشرفته، سود هر کس در طول سود جامعه اوست. یعنی در آن گونه کشورها، اگر جامعه سود ببرد، افراد هم سود خواهند برد و اگر جامعه شکست بخورد، افراد هم شکست خواهند خورد. در نتیجه، اگرچه روحیات و اخلاق ترامپ در انتخاب اعضای کابینهاش نیز دخالت خواهد داشت، به هر حال کابینه او نیز کابینهای است که به امریکا میاندیشد و به تخصص ایمان دارد و به صورت گستردهای مورد نظارت بوده و زیر ذرهبین همه امریکاییها قرار دارد. در این گونه کشورها پاسخگویی ماندگار نیز وجود دارد که با رفتن اشخاص از بین نمیرود و باید در برابر ملت پاسخگو باشد! علاوه بر مجالس قانونگذاری، یک حزب ریشهدار پاسخگوی مردم است. در کشوری مانند لیبی، قذافی هر کار که خواست، میکرد و اگر روزی برکنار میشد، کسی پاسخگوی کارهای او نبود. در حالی که در کشوری مانند آلمان یا امریکا، اگر رئیس جمهوری خیانت کند، حزب وی باید پاسخگوی خیانتهای او باشد! حزبی که با رفتن آن رئیس جمهوری، نابود نمیشود، بلکه سالهای سال با هدف به قدرت رسیدن مجدد، فعال است.
علاوه بر همه اینها، کشوری مانند امریکا، اهداف تعریف شدهای دارد که گاهی برای تحقق بخشی آن هدفها، از وجود افراد تند و غیرعادی بهره میگیرد! بنابراین همان طور که اوباما در تأمین بخشی از این هدف به کار میآید، ترامپ نیز در بخش دیگر میتواند مؤثر واقع شود.
ما بیش از آن که منتظر دولتمردان امریکا باشیم که به سود ما کاری کنند یا نگران بدرفتاری آنان باشیم، باید بر آن کوشیم که خود با عقلانیت و ایمان به تخصص و تن دادن به نظارت و نقد و با دلبستگی به جامعه خود در برابر طمعورزیهای دیگران ایستادگی کرده و هشیارانه در روابط پیچیده جهان امروز برای رسیدن به اهدافمان کوتاهی نکنیم. باید بدانیم که همیشه هر کشوری به دنبال منافع خویش است، ما نیز باید بیش از آن که به دیگران فکر کنیم، به دنبال آرمانهای خودمان باشیم و کار خودمان را جدی بگیریم.