ژواو الیویرا، یکی از شش نفری است که از کشور پرتغال به ایران آمده است. او دانشجوی رشته زبانشناسی در مقطع فوق لیسانس در دانشگاه لیسبون است.
عاطفه جزایری ــ عطنا؛ فارسیآموز هشتاد و سومین دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی درباره انگیزه خود از تحصیل در رشته زبان فارسی میگوید: من زبانهای خارجی را بسیار دوست دارم. زمانی که شنیدم در دانشگاه لیسبون واحد زبان فارسی ارائه میشود، تصمیم گرفتم در این رشته تحصیل کنم و زبان فارسی را بیاموزم. اکنون برای ادامه آموزش زبان فارسی در ایران هستم.
الیویرا ادامه میدهد: اولین بار است که به ایران میآیم. قبل از این سفر در مورد ایران شناختی نداشتم اما در این دوره بسیار تلاش کردم درباره مردم و فرهنگ ایران بیاموزم. فکر میکنم که در تلویزیون، رادیو و روزنامه در اروپا و شاید در آمریکا، عقیده مردم درباره ایران خیلی خوب نیست اما من معمولاً تلویزیون و روزنامه را دنبال نمیکنم.
وی در خصوص بازتاب رسانههای کشور خود از ایران اظهار میدارد: از اینکه در ایران هستم بسیار خوشحالم و فکر میکنم مردم ایران و فرهنگ ایران خیلی جالب و خوب هستند. مردم پرتغال به دلیل اخباری که از رسانههای آنجا منتشر میشود، دید مثبتی در مورد ایرانیان ندارند اما به اعتقاد من آنها اشتباه فکر میکنند. شاید باید دلیل این موضوع را در سیاست کشورها جستجو کرد؛ این مسئله برای من تأسفآور است.
این فارسیآموز دوره دانشافزایی میافزاید: من همیشه به دنبال این هستم که کشورهای دیگر واقعیت موضوع را دریابند. از این بابت خیلی خوشحالم که عقیده آنها درباره کشور و فرهنگ ایران درست نیست.
ژواو الیویرا خاطر نشان میکند: فکر میکنم مردم ایران بسیار مهربان و مهماننواز هستند. من به بسیاری از کشورهای خارجی سفر داشتهام اما باید بگویم مردم ایران شاید به این دلیل که با مردم خارجی ارتباط ندارند، برای برقراری ارتباط با آنها بسیار کنجکاو هستند.
او به علاقهمندی خود به هنرهای ایرانی اشاره میکند و میگوید: من کتابهای ایرانی را بسیار دوست دارم. درباره تاریخ و موسیقی ایران کتابهای زیادی خواندهام. تا قبل از حضور در ایران در این زمینهها شناخت کافی نداشتم اما اینجا میتوانم موسیقی ایرانی گوش بدهم و تلویزیون ببینم. من نقاشی را خیلی دوست دارم و در کشور خودم همیشه کوشش میکنم در روز کمی نقاشی بکشم. برای من این مهم است که وقتی سفر میکنم بتوانم نقاشی آنجا را بکشم تا در آینده بتوانم این کشور را بهتر به یاد بیاورم.
این فارسیآموز هشتاد و سومین دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی اظهار میدارد: همیشه دوست داشتم موسیقی ایرانی را یاد بگیرم. موسیقی سنتی را در سطح جهان دوست دارم و سازهای ایرانی چون سهتار، دف، سنتور و کمانچه را به خوبی میشناسم. در حال حاضر مشغول تحصیل هستم و فرصت کافی برای یادگیری موسیقی ایرانی ندارم اما در آینده حتما به دنبال آن خواهم رفت تا آن را یاد بگیرم.
ژواو الیویرا به خاطرهای از حضورش در ایران اشاره میکند و میافزاید: روزی به همراه دوستانم به پارک لاله رفته بودیم. یک پیرمرد به سمت ما آمد و یک جعبه شیرینی ایرانی به ما تعارف کرد. فکر میکنم در اروپا هیچوقت ممکن نیست یک پیرمرد ناشناخته با مردم دیگر صحبت کند و به آنها شیرینی بدهد.
او در بخش دیگری از سخنانش عنوان میکند: من مخصوصا به تاریخ باستانی ایران، بسیار علاقهمندم و درباره سلسله هخامنشیان و ساسانیان کتابهای بسیاری در قدیم خواندهام به همین دلیل دوست دارم به شهرهای دیگر ایران نیز سفر کنم.
الیویرا تصریح میکند: در اروپا ایرانیان بسیار کم هستند. یک رستوران ایرانی در آنجا وجود دارد که بارها به آنجا رفتهام اما فکر میکنم پیدا کردن ایرانیان در خیابان ممکن نیست.
این فارسیآموز در انتها میگوید: برگزاری این کلاسها خیلی خوب و مفید است و این برایم بسیار جالب است که میتوانم در کشورهای خارجی زبان فارسی گوش بدهم. در شروع دوره حضور در کلاسها خیلی سخت بود اما هرچه جلوتر میرویم جالبتر میشود. باید در کلاسها خیلی خوب گوش کنم و دقت کنم تا بتوانم زبان فارسی را به خوبی یاد بگیرم؛ البته فکر میکنم زبان فارسی خیلی سخت نیست و برایم راحت است.