عطنا- شاخصهای رئیس جمهور درتراز شهید جمهور (بخش دوم)
نگاهی کوتاه به آنچه تا کنون گذشته است؛
در طول ۴۵ سال گذشته تاکنون افرادی سکان قوه مجریه را در دست داشتند که هر کدام ویژگیهای شخصیتی و سیاسی خاص خود را داشتند، آمدند و رفتند و نتایجی را برای کشور و جامعه در چهار حوزه کلان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در سه سطح داخلی، منطقهای و جهانی برجای گذاشتند. در میان روسای جمهور گذشته، کسانی بودند که با بدفرجامی و فرار مخفیانه از کشور و درغلتیدن در آغوش سازمان تروریستی منافقین خلق، سرانجام در نهایت غربت و بی کسی در خارج از کشور مردند و اکنون نامی از آنان نیست و جایگاه ارزشمندی در تاریخ ایران ندارند. کسانی هم بودند که با فرجام و عاقبتی نیکو با مدال شهادت در خاک وطن آرام گرفتند و دولت آنان همچون دولت مردمی شهید رجایی، برای همیشه با نیکنامی در تاریخ ایران ماندگار شد.
در میان روسای جمهور گذشته، یکی از آنان پس از رحلت امام خمینی به جانشینی ایشان و به رهبری برگزیده شد که هم اکنون سکان دار رهبری انقلاب است، برخی هم با شعار سازندگی، تعدیل اقتصادی و توسعه اقتصادی و تعامل با جهان آمدند، اما موفق نشدند، برخی هم با شعار توسعه سیاسی و گفت و گوی تمدنها آمدند، اما به اهداف خود نرسیدند و سبب نوعی ولنگاری سیاسی و ناهنجاریهای فرهنگی و اباحه گری و سکولاریسم مذهبی و دین ستیزی شدند. برخی از روسای جمهور گذشته نیز با شعارهایی بالا بلند آمدند و با دستی خالی و کارنامهای تهی و خزانهای خالی رفتند. برخی هم با شعارهای اصول گرایی آمدند، خوب شروع کردند و بد تمام کردند و متاسفانه هنوز در توهمهای سیاسی خود دست و پا میزند.
اما آخرین آنان؛ شهید جمهور، سید ابراهیم رئیسی بود که در فضای رقابتی خاصی آمد، پیروز انتخابات شد و پس از ۳۳ ماه خدمت صادقانه، غریبانه و مظلومانه در حالی که در حال خدمت به مردم و کشور خود بود، شهادت گونه با ما خداحافظی کرد و الحق و الانصاف، مردم هم در تکریم ایشان در مراسم به خاک سپاری پیکرهای آنان سنگ تمام گذاشتند.
میتوان گفت آمدن و پیروزی هر کدام از روسای جمهور گذشته تا حدود زیادی تحت تاثیر شرایط غالب بر فضای سیاسی جامعه، گفتمان غالب روز جامعه و بخصوص فضای سنگین رسانهای و برساختسازیهائی بود که قدرت رسانه تولید میکرد.
هدف از مرور آن چه گذشت، عبرت ها، تجربهها، وقت شناسی، زمانه شناسی تکلیف و وظیفه سیاسی امروز ما در انتخابت هشتم تیرماه پیش رو است که دقت کنیم به چه کسی رای میدهیم؟ آیا به گفتمانهای پیش گفته و ناموفق و خسارت بار برای کشور رای میدهیم که در نهایت سرانجامشان یا غلتیدن در دامن غرب و منافقان و بیهویتی سیاسی شد؟ به یا گفتمانی که با الگوقرار دادن نسخههای اقتصادی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و با شعار سازندگی و توسعه اقتصادی کشور را از داشتن اقتصادی درونزا، مقاومت و مولد محروم ساخت، یا به گفتمانی که با تکیه کردن بر غرب و خاصه آمریکا و گره زدن آب و نان و هوا و فضا و محیط زیست به مذاکرات هستهای موسوم به برجام ۸ سال کشور را معطل کرد، یا به گفتمانی که با زدن حرفهای روشنفکری و شعارهای فریبنده رفاه و سازندگی و آزادی، فیلترینگ و برجام و حجاب و زنان و جوانان بجای دیدن سفره خالی مردم، جیب گشاد خود و باندهای حامی خود را پر کردند و به ریش رای دهندگان هم خندیدند
و یا این بار با رای خود میخواهیم کسی را انتخاب کنیم که پا جای پای شهید جمهور قرار دهد یا به کسی رای دهیم که پس از انتخاب شدن همچون رجایی و رئیسی شبانه روزش وقف مردم باشد؟ نه دین و فرهنگ را قربانی اقتصاد و سیاست کند و نه اقتصاد درون زا و مولد و مردم پایه را قربانی دین و فرهنگ کند. کسی که هم معرفت درست از دین و فرهنگ و سیاست و اقتصاد دارد و هم به لحاظ شخصیتی واقعا شخصیتی در طراز شهید جمهورمان، آیت الله رئیسی باشد. کسی را انتخاب کنیم که جان بر سر عهد خود نهد و شبانه روز و بدون ادعا برای مردم کار کند؟ دین شناس، زمان شناس، دنیا شناس و اهل کار و تلاش صادقانه باشد. البته انتخاب حق هر شهروند ایرانی است، اما هر انتخابی، پیامدهای خاص خود را هم دارد. پس عاقلانه و خداپسندانه این است به کسانی رای دهیم که در زمره گفتمان شهید رجایی و رییس جمهور فقید و شهید خدمت باشد. / پایان بخش دوم
دکتر ابوالقاسم فاتحی دهاقانی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: