۱۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۵۶
کد خبر: ۳۰۳۴۴۶

عطنا - به جرأت می توان گفت که جنبش جلیقه زردها طولانی ترین جنبش سده اخیر و دومین جنبش تاثیرگذار پس از مِی 1968 بوده است. بدون شک، جنبش جلیقه زردها در فرانسه، به دلیل تنوع و تفاوتهای درونی، استمرار زمانی و تسری جغرافیایی، یکی ازجنبشهای مهم در عصر حاضر محسوب می شود، که می توان آن را سرآغاز یک خیزش در اعتراض به شیوه ی انباشت ثروت نئولیبرالی و نابرابری گسترده در سطح جهانی دانست. به نظر می رسد زمینه هایی که منجر به شکل گیری این جنبش در  فرانسه و انتقال به کشورهای دیگر چون هلند و بلژیک شده است، فقط مختص به این کشورها نیست و شاید بتوان گفت که این جنبش اجتماعی به عنوان نشانی از وضعیت فعلیِ کنشگری جهانی، در مقابل نظم نوین جهانی است که با بن بست جدی مواجه است.
بنابراین، بررسی ریشه های شکل گیری جنبش جلیقه زردها، شناخت ویژگی هایی که آن را از جنبش های کلاسیک  متمایز می کند و همچنین، پیشبینی آینده ای که این جنبش در پیش خواهد داشت، حائز اهمیت است. جنبش جلیقه زردها را می توان مظهر اعتراض فرودستان جامعه فرانسه به سیاستهای اقتصادی و مالیاتی مکرون و در نتیجه، افزایش شکافها و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در این کشور دانست. اگرچه، باید توجه داشت که این جنبش اجتماعی یک روزه سر از خاک بیرون نیاورده و ریشه در پدیده های عمیق تر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد، اما طرح افزایش مالیات بر سوخت، از سوی مکرون، در کنار حذف تقریبی مالیات بر ثروت، جرقه ی شعله ورساختن آتشهای زیر خاکستر تبعیضهای طبقاتی شد.

به نظر می رسد، در بررسی جنبش جلیقه زردها، آنچه مهم تر از مطالعه جزئیات این جنبش است، بررسی و مطالعه نقاط تمایز این جنبش و ریشه های آن است. چراکه، با وجود فروکش جنبش پس از ماههای اولیه، این پایان جلیقه زردها نیست و ما همچنان  شاهد اعتراضات آنها در مقاطع زمانی مختلف و همینطور، تلاش برای ورود به عرصه های تصمیم گیری و سیاسی،  همچون شهرداریها هستیم. از سوی دیگر، به نظر می رسد که جنبشهای اجتماعی مشابه جنبش جلیقه زردها منحصر به فرانسه نیستند و نخواهند بود!

می توان تسری جغرافیایی جنبش را نشانگر ناکارآمدی سیاستهای نئولیبرال درکشورها، به ویژه فرانسه، به عنوان نقطه ی آغاز، دانست. برای نگارنده، بررسی فرانسه فقط پرداختن صرف به فرانسه نیست، بلکه بررسی فرانسه به عنوان نمونه ی یک  الگوست. سیاستهای نئولیبرالی که موجب تشدید نابرابریهای داخلی و بینالمللی، فقر فزاینده، بیکاری گسترده، ضعیف ترشدن فرودستان و مشکلات زیست محیطی شده است. جلیقه زردها در زمانه ای ظهور کرده اند که دیگر دولتها در دوره ی رونق، همچون دهه پنجاه و شصت میلادی، قرار ندارند.

در واقع، با موشکافی و بررسی این جنبش میتوان فهمید که معترضانی که از طبقه فرودست هستند به این مهم دست یافته اند که راه حل برون رفت از وضعیت، حل و اصلاح مشکلات سیستم نیست؛ بلکه ایستادن مقابل آن است. چرا که این نهاد دولت است که مسبب وضع موجود است. شیوه ی انباشت ثروت نئولیبرالی، که در پی جهانی سازی تجارت و اقتصاد در جوامع  مختلف رسوخ کرده است، نابرابری گسترده ای را در سراسر جهان به وجود آورده است. برای مثال، «توماس پیکتی » در سرمایه در قرن بیست و یکم نشان میدهد که چگونه نابرابری نه فقط کاهش پیدا نکرده است، بلکه به شدت تعمیق یافته است.

جنبش جلیقه زردها در فرانسه یکی از گامها علیه شیوه ی انباشت نئولیبرالی است. اعتراضاتی که شاید نشانه ای از فروپاشی نظمی باشد که بیش از پیش، مسند فرادستان را تهدید می کند. این جنبش در اعتراض به شیوه ی انباشت ثروت نئولیبرالی است که تداوم آن، روزبه روز مردم را زیرِ تنشهای طاقت فرسایی له می کند. پس از سی سال حاکمیت نئولیبرالیسم، به واسطه ی سیاستهای اقتصادی مکرون، این بار گروه های مختلف به تنگ آمده و خشم خود را بروز دادند. بسیاری از متفکران معتقدند که از آغاز قرن بیست و یکم، ما شاهد تغییر در روشهای کلاسیک بسیج مردم و شکل دهی به جنبشهای اجتماعی هستیم و جنبشهای اجتماعی جدید را، که جنبش جلیقه زردها نیز در زمره ی آن قرار می گیرد، بدین شکل تعریف می کنند: «به مجموعه ای از  افراد و گروهها اطلاق می شود که با شاکله های غیررسمی و در نبود کنترلی متصلبانه گرد هم می آیند؛ به طوری که دارای تنوع و تکثری از افراد با ماهیت میان طبقاتی باشند و هیچ گروه یا سازمانی داعیه دار رهبری آنها نباشد.»

ماشین از کارافتادۀ نئولیبرالیسم: پوشیدن جلیقه های زرد را فراموش نکنید!

جنبش های اجتماعی جدید ویژگی هایی دارند که آنها را از جنبشهای اجتماعی کلاسیک متمایز می کند:

1- جنبشهای کلاسیک بیشتر بُعد محلی و ملی داشتند؛ درحالی که جنبشهایی که در قرن اخیر شکل گرفته اند، دغدغه هایی جهانی را دنبال می کنند. درباره ی جلیقه زردها نیز تسری جغرافیایی آن به دیگر کشورها چون بلژیک، هلند و ایرلند نیز این ویژگی را شامل می شود.

2- جنبشهای اجتماعی جدید متکی بر فناوریهای نوین ارتباطی هستند و این درحالی است که جنبشهای اجتماعی کلاسیک بیشتر به رسانه های ارتباط جمعی کلاسیک و ارتباطات چهره به چهره وابسته بودند. جنبش جلیقه زردها نیز در اواخر پاییز 2018  هشتگهای # GiletsJaunes و # yellowvest را در توییتر، در جهت بازنمایی جهانی این جنبش و ارتباط با افراد دیگر برای پیوستن به این جنبش ترند(روند) کردند.

3-  جنبشهای اجتماعی جدید، برعکس جنبشهای کلاسیک که بر طبق رهبری یک یا چند فرد محدود پیش می رفتند، ساختاری افقی و بدون رهبر دارند. این جنبشها کمتر سلسله مراتبی هستند و اغلب ساختاری باز و منعطف دارند و از همین ویژگی نیز برای ائتلاف جهانی با بازیگران خرد و کلان و دیگر جنبشها بهره می برند.

4-جنبشهای کلاسیک اغلب به گروه یا طبقه ای خاص وابسته بودند، درحالی که، جنبشهای اجتماعی جدید هویت محور، جمعی و بدون وابستگی هستند. البته، باتوجه به این که جنبش جلیقه زردها از یک آگاهی طبقاتی برخاسته و بسیاری آن را خیزش  فرودستان علیه سیاستهای اقتصادی سرمایه داری می دانند، درباره صدق این ویژگی درخصوص جلیقه زردها باید تأمل بیشتری صورت بگیرد.

از میانه دهه  نخست قرن بیست و یکم، اکثریت جنبش ها علاوه بر ابعاد خاص هویتی، ابعاد اقتصادی نیز یافتند و حکومتها را به دلیل سیاست های تبعیض آمیز اقتصادی، فرهنگی، هویتی مذهبی و سیاسی انتقاد کردند. در جنبش سیاه پوستان که در سال 2020 در آمریکا و پس از آن در دیگر کشورهای غربی چون فرانسه و انگلستان رخ داد، می توان این آمیختگی اعتراض علیه تبعیضهای نژادی و همزمان، نابرابری های اقتصادی ناشی از این تبعیضها را دید. جنبش جلیقه زردها ویژگی هایی دارد که با بررسی آنها می توان نقطه ی تمایز آن با جنبشهای کلاسیک را بیش از پیش درک کرد. از جمله این ویژگی ها می توان به طرح و پیشبرد مطالبات از طریق خیابان، عدم وابستگی به احزاب سیاسی، ساختار افقی و در نهایت، استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی در راستای گسترش اهداف جنبش اشاره کرد.

طرح و پیشبرد مطالبات از طریق خیابان

جلیقه زردها در اعتراض به سیاستهای اقتصادی و مالیاتی دولت مکرون اقدام به حضور گسترده در فضاهای عمومی و بستن جاده ها و برهم زدن نظم موجود، به واسطه ی ایجاد هرج و مرج بودند تا بتوانند صدای اعتراض و مطالبات خود را به گوش دولت مکرون برسانند. در بسیاری از جنبشهای مشابه این جنبش، شهروندان سعی می کنند تا با اشغال فضای عمومی، اعتراض خود را نشان دهند. بنابراین، مطالبه گری به واسطه ی حضور در خیابان، یکی از ویژگی های مهم این جنبش است که می توان آن را با نظریه «سیاست خیابان » تبیین کرد.

«آصف بیات » خیابان را عرصه ی بروز احساسات، اعتراضات، خشم، آگاهی فزاینده توده ها و طبقات فرودست، کارگران، و گروههای صنفی و  متوسط شهری، در واکنش به پیامدهای ناگوار وضع اقتصادی و اجتماعی یا موضوعاتی چون بیکاری، بی عدالتی، نابرابری ناشی از سیاستهای تعدیل اقتصادی دولتها و نیز جهانی شدن اقتصاد تعریف و بسط می دهد. در اینجا، ما شاهد اشغال فضای عمومی شهری درجهت نمایش و تجلی قدرت گروههای کوچک در برابر سیاستهای کلان حکومتها، یا به عبارت دیگر، شاهد کنشگری طبقات پایین و متوسط شهری در برابر نیروهای جهانی سازی هستیم. در واقع، این حضور و اشغال خیابان اهمیت کنشگری در سطح گروههای خرد را در پویشهای سیاسی و اعتراضی و به هم پیوستن آنها در قالب جنبشهای اجتماعی نشان می دهد.

عدم وابستگی به احزاب سیاسی

جلیقه زردها در اعتراضات و پویشهای مجازی خود، هرگونه تعلق به هر گروه یا تفکر سیاسی را رد میکنند و خود را مستقل از همه ی گروهها و احزاب موجود تعریف می کنند. در طول ماهها اعتراضات جنبش جلیقه زردها نیز این جنبش توسط هیچ یک از احزاب یا گروههای سیاسی فرانسه مورد حمایت رسمی قرار نگرفت. البته، احزاب سعی کردند تا اهداف معترضان را با اهداف حزبی خود همسو بدانند و از شرایط پیش آمده به نفع خود استفاده کنند. حزب جبهه ی ملی فرانسه سعی کرده که از  فرصت پیش آمده در جهت تضعیف دولت مکرون بهره ببرد، اما شعارهای جنبش نشان می داد که هیچ گونه سویه ی هویتی یا ملی گرایی ندارند. حزب چپ افراطی فرانسه مدعی شده است که بسیاری از خواسته های معترضان با خواسته ها و اهداف این حزب همخوانی دارد. حزب جمهوریخواه که به علت دلزدگی مردم از احزاب اصلی فرانسه در سال 2017 نتوانسته بود رأی بگیرد، از این فرصت در جهت بازیابی قدرت خود در مقابل مکرون استفاده کرد. البته، این حزب رویکرد و موضع شفافی در برابر این جنبش اتخاذ نکرد و تأثیری هم بر روند اعتراضات نداشت؛ در نهایت، نیز این جنبش همسو با هیچکدام از احزاب سیاسی پیش نرفت.

ساختار افقی جنبش و فقدان رهبری

بسیاری معتقدند که آنچه در وهله ی نخست جنبش را قدرتمند کرده است، ساختار افقی و بدون رهبر آن و توانایی سازماندهی میلیو نها نفر با اتخاذ به آگاهی طبقاتی آنها و نه یک صف بندی سیاسی، نژادی و قومی است. البته، باید این نکته را در نظر داشت که نه این که این جنبشها رهبر ندارند، بلکه رؤسای بسیج آنها در سیاست حرفه ای نیستند. همانطور که در ویژگی جنبشهای جدید ذکر شد، این جنبشها دیگر ساختار سلسله مراتبی و پیش روندگی برطبق یک رهبری کاریزماتیک را ندارند و در مقابل، متکی بر یک ساختار افقی هستند.

اینترنت، ابزار گسترش و بازنمایی جهانی

از نیمه ی دوم دهه 1990 ، استفاده از اینترنت در عرصه ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گسترش یافت. اینترنت با جای دادن طیف گسترده ای از بازیگران و کنشگران سیاسی و اجتماعی در فضای مجازی و سایبری خود، ابزاری برای تبلیغ و اشاعه ی نمادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و عامل ارتباط فعالان سیاسی با مردم و برانگیزاننده مهم رفتارهای اعتراضی در جهان به شمار می رود. یکی از مهمترین وجوه شکل گیری جنبش ها منابع هستند  و شبکه های اجتماعی و استفاده از آنها به عنوان یکی از منابع، هزینه های تجمع را پایین می آورد. اینترنت و شبکه های اجتماعی نقش بی بدیلی را برای سازماندهی گروههای خرد، که فاقد تشکلهای نهادی هستند و رسانه های رسمی را در اختیار ندارند، ایفا می کنند. از طرفی، شبکه های اجتماعی به گروه های معترض امکان بازنمایی جنبش در سراسر جهان را به معترضین و ارتباط آنها را با دیگر جنبشها می دهند. به نظر می رسد، آنچه سبب تسری جغرافیایی و شکل گیری آن در بلژیک، هلند یا ایرلند، به غیر از ریشه های عمیق جهانی سازی و سیاستهای اقتصادی نئولیبرال بوده، همین شبکه های اجتماعی بوده اند.

در نهایت، این جنبش پیامدهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را برای دولت فرانسه در پی داشت. این جنبش بر حیات اجتماعی فرانسه بسیار تاثیر داشته و سبب شده تا شکافها بین طبقات مختلف فرانسه بار دیگر بروز کنند. علیرغم استمرار جنبش برای ماهها و متحدکردن میلیونها نفر از شهروندان، جلیقه زردها قادر به دستیابی به تمامی اهداف خود نشدند. البته، آنها قادر به گرفتن امتیازاتی از دولت مکرون و ایجاد تاثیراتی بر سیاستهای این کشور شدند، اما درخواستها و اهداف بنیادین آنها هنوز مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعه و بررسی جنبش جلیقه زردها، از آنجایی دارای اهمیت است که ریشه های این جنبش را نمیتوان فقط به سیاستهای دولت مکرون محدود کرد. این جنبش را نسلی شکل داده که دیگر به احزاب سیاسی اعتماد ندارد و مطالبات سیاسی خود را خود با حضور مستقیم پی می گیرد؛ نسلی که با بحرانهای اقتصادی روبه رو بوده است و با پیامدهای حاصل از سیاستهای نئولیبرال زیسته است.

جنبش جلیقه زردها را میتوان شکل جدیدی از جنبش فرودستان و طبقات پایین و متوسط شهری در اعتراض به سیاستهای کلان  نئولیبرال و جریان جهانی شدن دانست که تلاش می کنند تا با اشغال فضای عمومی شهری و خیابانها در برابر این سیاستها مقاومت کنند و اعتراض این گروه های مردمی که جنبشی بدون رهبری و با ساختاری افقی را پی گرفته اند، به واسطه ی اینترنت و شبکه های مجازی در جهان بازنمایی می شود و از آنجا که سیاست های نئولیبرال در دیگر جوامع نیز گسترش یافته اند و فرودستان، بیش از پیش، ناکارآمدی سیستم در ارتقا استانداردهای رفاه زندگی خود را حس می کنند، این جنبش در دیگر نقاط جغرافیایی چون ایرلند، هلند و بلژیک نیز گسترش می یابد و با جنبش های دیگر پیوند می خورد.

نویسنده: معصومه اوحدی دانشجوی کارشناسی جامعه شناسی دردانشگاه تهران، نشریه مدارا، شماره پنجم

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
مطالب دیگر
مدیریت فضای مجازی در ترکیه و امارات چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (3)

مدیریت فضای مجازی در ترکیه و امارات چگونه است؟

چندین سال است که در امارات کلیه سرویس‌های انتقال صوت با پروتکل اینترنت ممنوع بوده و برنامه‌هایی مانند واتس اپ، وایبر، تانگو، فیسبوک مسنجر، ایمو، لاین، کیک مسنجر، تلگرام و فیس تایم مسدود هستند.
استاد دانشگاه شانگهای از برجام و روابط ایران و چین می‌گوید
گفتگوی اختصاصی عطنا با هوندا فَن

استاد دانشگاه شانگهای از برجام و روابط ایران و چین می‌گوید

دنیای کنونی نسبت به جهان 2006-2010 تغییرات زیادی کرده است؛ این امر بر توسعه برخی از روابط بین المللی هم تاثیر گذاشته است. من شخصا فکر می کنم بهترین نتیجه برای ایران این است که این مسئله را در اسرع وقت...
علت افزایش مهاجرت در میان نخبگان چیست؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

علت افزایش مهاجرت در میان نخبگان چیست؟

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نوسانات وضعیت اقتصادی و نداشتن امید به حل مشکلات که دلیل مهاجرت است با جوان‌گرایی و به کارگیری نسل جوان در ساختار‌های نظام کشور باعث پویایی و کاهش مهاجرت می‌شود.»
در افغانستان چه خبر است؟
ملازهی در گفتگو با عطنا بررسی کرد

در افغانستان چه خبر است؟

يك کارشناس مسائل افغانستان معتقد است: «طالبان می‌کوشد تا با حملات نظامی سهم بیشتری از قدرت در افغانستان را به خود اختصاص دهد؛ در حالی که در ایران یک ارزیابی واقع بینانه از تحولات افغانستان وجود ندارد.»
پر بازدیدها
آخرین اخبار