عطنا - زمستان سال 98 در جزوه کلاس درس روش پژوهش به نقل از آقای دکتر گل محمدی نوشته ام: «ارتقای زندگی اجتماعی محصول گزینش و عمل بهتر است. زندگی اجتماعی مجموعه ای از انتخاب هاست و فقط مرگ عرصه ضرورت است.»
آری مرگ عرصه ضرورت است، اما نه آگاهی ابدی ما از مرگ به عنوان مرحله ای از زندگی آن را برای ما باورپذیر می کند و نه دیدن و شنیدن آمار و ارقام قربانیان هر روزه کرونا.
برخی از مرگ ها و مصیبت ها چنان جانکاه و غیر منتظره اند که هیچ کلامی برای تسلی به کار نمی آید. عصر روز شنبه سی ام مرداد خبر غیر قابل باور رحلت دکتر احمد گل محمدی از این دست خبرهای تلخ و غم انگیزی بود که این روزها از مرگ های کرونایی شنیده می شوند.
دکتر گل محمدی نه در سن و سال نشانه ای از احتمال مرگ داشت که در صورت، منش و آثارشان اندیشمندی و ژرف نگری موج می زد و نه در کوشش و تلاش برای تحقیق و پژوهش و امید به آینده. مدیرگروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، که با سعه صدر و بزرگواری گره از کار دانشجو در هزار توی بوروکراسی دست و پا گیر دانشگاه می گشودند. صفت بارز ایشان در نزد انبوه دانشجویان، تواضع بود در زیست شخصی و اندیشه ورزی، تامل و تعمق در زیست فکری.
مرگ، ناجوانمردانه این استاد فرهیخته و اندیشمند را در اوج شکوفایی علمی و باروری فکری از ما گرفت. دکتر گل محمدی دولت پژوهی که در صدد بودند برای رهایی از بن بست و بحران کنونی دولت و جامعه در ایران با بازتعریف نوع رابطه این دو، راهی بگشایند.
در دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران از بحران دولت گفتند. معتقد بودند بحران فعلی، ناتوانی فزاینده دولت در جلوگیری از قانون گریزی و قانون ستیزی است و عامل اصلی این موضوع را اختلال نهادی می دانستند، اختلال در فرایند نهادینه شدن امر سیاسی در قالب دولت و آن را محصول بازتعریف ایدئولوژیکی می دانستند که در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد.
در طول این سالها دانشجویان بسیاری تربیت کردند و آثار گرانقدری از ایشان به یادگار ماند. انبوهی از ترجمه ها، تالیفات ارزشمند و مقالات متعدد برای جامعه شناسی سیاسی. میراثی بس گرانقدر و عظیم که بر غنای علوم سیاسی در ایران افزودند. فقدانشان هیچگاه از خاطر دانشجویان، دانش آموختگان و دوستداران علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی نخواهد رفت.
روحشان غریق رحمت واسعه ی پروردگار باشد.
*دانشجوی دوره دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی