۰۹ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۴۹
کد خبر: ۳۰۲۹۰۳

عطنا - یک کارگردان تئاتر معتقد است مسئولان اجرایی باید از ظرفیت اشخاصی که در حوزه تئاتر دانش و تجربه کسب کرده‌اند و الگویی برای جامعه تئاتری هستند استفاده کنند. 
 
سیل کرونا آمد و همه چیز را با خودش برد. از هرچه که رفته، اندکی برجای مانده که ممکن است تا سال‌ها به همان شکل باقی بماند. تئاتر هم از این قضیه مستثنی نیست. شاید این روزها «تئاتر آنلاین» خیلی به گوشتان خورده باشد و با خودتان بگویید خدا پدر تئاتر را بیامرزد؛ روزی روزگاری در سالن به تماشایش می‌نشستیم و امروز ... آه از امروز. اما محمدرضا خاکی معتقد است که مرگ تئاتر، مولود کرونا نیست و آنچه تیشه شده و بر ریشه‌ عرصه فرهنگ و هنر می زند «ضعف مدیریت»‌ است. 
 
دکتر محمدرضا خاکی، استاد دانشگاه، مترجم و کارگردان تئاتر است. او تئاترهای معروفی از جمله مرغ دریایی، روال عادی و تراس را کارگردانی کرده و مترجم آثاری همچون آبلوموف، خیاط، مفیستو برای همیشه، آتش سوزی ها و ... است. خاکی در گفتگو با رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی (عطنا)، از بی‌مهری‌هایی می‌گوید که سعی در ناامید کردن جامعه فرهنگ و هنر دارند. به واکاوی تئاتر آنلاین در ایران می‌پردازد و از راهکارهایش برای علاج زخم‌های این حوزه سخن می‌گوید. 
 
محمدرضا خاکی، تئاتر را حاصل مواجهه زنده و رو در روی صحنه و تماشاگر می داند؛ بنابراین از نظر او، تئاتر آنلاین از اساس با مفهوم اصلی تئاتر که وابسته به حضور تماشاگر است، در تضاد است. او می‌گوید: «شیوع پاندمی کرونا، شرایطی غیر منتظره‌ای را برای حوزه فرهنگ و هنر ایجاد کرد. تئاتر اما از هنرهایی است که بیشتر از بقیه از این اتفاق آسیب دید. من سال‌ها پیش در فرانسه درس خوانده‌ام. خاطرم هست که یکی از کانال‌های فرانسوی، به صورت هفتگی، دوربینش را به محل یک اجرا در یکی از سالن‌های تئاتر می‌برد و اجرای تئاتر را با حضور تماشاگران، به صورت زنده، در تلویزیون پخش می‌کرد. این درست همانند پخش یک واقعه ورزشی، مثل پخش فوتبال یا کشتی بود. اما به گمان من، احتمالا، ساختارهای تئاتر ایران از امکانات مناسبی جهت پخش با کیفیت آنلاین برخوردار نیست و نمی‌تواند برنامه‌های با کیفیتی در اختیار مخاطب قرار بدهد؛ البته، این گفته‌ من نوعی پیش داوری است و باید منتظر تولید و پخش این برنامه‌ها و عکس العمل مخاطب و داوری مبتنی بر تحقیق و داده های پژوهشی شد.»

بدون تماشاگر، رابطه تئاتری ایجاد نمی شود
او با اشاره به اینکه تئاتر تلویزیونی نیز با طراحی و امکانات از پیش تعیین شده ضبط، مونتاژ و صداگذاری می‌شود و پس آن روی آنتن می‌رود می‌گوید: «چند سال پیش در سیما فیلم و شبکه‌ چهار، تله‌تئاترهایی تهیه و  پخش می‌شدند و متاسفانه دیگر ادامه پیدا نکردند. باور من این است که پخش چیزی به عنوان تئاتر از طریق شبکه، اگر چه در آشنا کردن مخاطبان با تئاتر موثر است و کمک می کند؛ اما نمی‌تواند به یک اثر تأثیرگذار هنری تبدیل شود. به نظر من این فکر که می‌توان از طریق رسانه‌های مدرن، کیفیت تئاتری ایجاد کرد، خیال محض است؛ و نه در ایران، بلکه در هیچ جای دنیا نمی توان -بدون حضور تماشاگر- رابطه‌ تئاتری واقعی و با کیفیت ایجاد کرد.»

وضعیت شغلی و حقوقی جامعه‌ تئاتری تعریف روشنی ندارد
وی در خصوص دوره پاندمی کرونا می‌ گوید: «مسئولین در طول مدت شیوع کرونا چه کمک موثری به تئاتر و جامعه‌ تئاتری کرده اند؟ چند نشست مستقیم تحلیل و بررسی در خصوص تئاتر و رفع مشکلات تئاتری ها در این ایام تعطیلی های تئاتر برگزار کرده‌اند؟ برای وضعیت فعلی و چشم اندازهای آینده تئاتر چه طرح هایی ارائه داده اند؟ چقدر و در کجاها برای تئاتر هزینه کرده اند؟ در دنیا، از این فرصت تعطیلی اجباری تئاتر به خاطر کرونا، استفاده کردند و با برگزاری گفت‌وگوهای آنلاین با اصحاب تئاتر، به طرح مسایل گوناگون تئاتر و به چاره جویی  و بررسی چشم‌اندازهای تئاترِ پسا کرونا  پرداختند. ما چه کردیم؟ آیا از این فرصت به خوبی استفاده کردیم، یا استفاده می کنیم؟ آیا نگاهی به گذشته انداختیم تا ضعف‌های خود را بشناسیم و تعریفی برای آینده و پسا کرونا داشته باشیم؟ دستگاه‌های دولتی که مسئولیت اجرایی دارند و پول، امکانات و سالن‌های نمایش در اختیارشان است در این خصوص چه کار کردند و چه برنامه‌هایی ارائه داده اند؟ وضعیت شغلی و حقوقی جامعه‌ تئاتری همچنان تعریف روشنی ندارد و چیزی هم به عنوان حقوق ایام بیکاری و تعطیلی اجباری تعریف نشده است.» 
 
محمدرضا خاکی از دست به گریبان بودن تئاتر ایران با فقدان برنامه‌ریزی، تحقیق و آینده‌نگری در دوران کرونا و عدم حمایت مسئولین سخن می‌گوید. او معتقد است تاکنون دستگاه‌های رسمی کمکی جدی به بدنه تئاتر نکرده‌اند و می‌افزاید: «کرونا همه گیری جهانی است؛ ولی آیا در همه جای دنیا با تئاتر اینگونه برخورد شد؟ تئاتر در خارج از ایران شکل گرفته است؛ گذشتگان ما آن را به عنوان یکی از عناصر مدنیت نو و مدرنیته پذیرفتند و در جهت آموزش و گسترش آن کوشیدند؛ اما اگر چه شکلش را آوردند، ولی فرهنگش را و قواعد کار و اصول حقوقی اش را نتوانستند برقرار بکنند. برای همین است که بعد از گذشت صد و اندی سال هنوز تعریف روشنی از شغل هنری نداریم.»

مسئولان به دنبال مدیرانی حرف شنو هستند
وی با اشاره به اینکه همواره مسئولان بالادستی به دنبال مدیرانی حرف شنو و صرفا متعهد بوده اند و تخصص جای چندانی در روند کاری‌شان نداشته و ندارد می‌گوید: «مدیران بدانند اول باید علم کار وجود داشته باشد تا بتوان یک سیستم را اداره کرد. هر کاری نیازمند دانش آن حوزه است و کسی که دانش نداشته باشد، صرفا آسیب می‌رساند و بس.»

در جامعه ما فرهنگ عرصه مهمی تلقی نمی‌شود
این مدرس و کارگردان تئاتر معتقد است در جامعه ما فرهنگ عرصه مهمی تلقی نمی‌شود و بیشتر افراد تلقی نازلی از فرهنگ و هنر دارند. او در همین راستا می‌گوید: «تلویزیون در همه جای دنیا فرهنگ را عمومی می‌کند و الگوهای متوسط می‌سازد‌. تلویزیون الگوی عالی به وجود نمی‌آورد؛ با توجه به این نکته، تله تئاتر و تئاتر آنلاین نمی‌تواند آنطور که باید، اثری عالی بر مخاطب خود بگذارد. همانطور که باید کتاب را در دست گرفت و حس و لمس کرد؛ تئاتر را نیز باید با حضور در سالن نمایش نظاره‌گر بود. فضای مجازی، ذهن را به طرف تنبلی می‌برد. فضای مجازی ذهنیت های لحظه ای می سازد.»
 
خاکی با ذکر این نکته که نمی‌توان با اطمینان گفت تئاترهای آنلاین در جذب مخاطبان بالقوه واقعاً موثر بوده‌اند، می‌گوید: «همانطور که در سال‌هایی که تله تئاترها پخش می‌شدند آماری از افزایش مخاطب تئاتر داده نشد، در این دوران هم نمی‌توان گفت به سبب سهولت دسترسی، آمار مخاطبان بالا خواهد رفت. باید تئاتر را در فضای واقعی و کیفی خودش به مخاطبان نشان بدهیم تا بتوانند فضای زنده تئاتر را درک کنند و به آن علاقه‌مند شوند.»

جمعیت 80 میلیون نفر، تیراژ کتاب 500 نسخه!
وی می‌گوید: «در کشوری با جمعیت بیش از هشتاد میلیون نفر که هر سال هم حدود دو هزار نفر در مقاطع مختلف در حوزه تئاتر فارغ التحصیل می‌شوند؛ اما تیراژ کتاب آن 500 نسخه است و جایگاه روشنی برای شغل هنری در نظر گرفته نشده، به سختی می‌توان از تعالی فرهنگی و رشد هنری سخن گفت. پنجاه سال پیش، زمانی که دانش‌آموز دبیرستانی بودم، نمایشنامه می‌خریدم و می‌خواندم. در آن زمان کتاب‌های نمایشنامه با تیراژ هزار و دو هزار نسخه چاپ می‌شد و مخاطب خود را هم داشت. در آن زمان تعداد دانشجویان ورودی و فارغ التحصیلان تئاتر دانشگاه‌ها حدودا 60 نفر در سال بود. ما الان دو هزار فارغ التحصیل در سال داریم؛ اما تیراژ نمایشنامه 500 نسخه است. متاسفانه درگیر اعداد و ارقام شده‌ایم و به کیفیت توجهی نمی‌کنیم. اما همین رقم نشر کتاب گویای سطح کیفیت هم هست.» 

محمدرضا خاکی معتقد است امروز مشکل این نیست که ببینیم تئاتر توانسته در فضای مجازی موفق ظاهر شود یا خیر. او در این باره می‌افزاید: «در بساطی که بساطی نیست به دنبال چه می‌گردیم؟ در سال‌هایی که بسیاری از افراد در حوزه تئاتر از کشور خارج می‌شدند؛ من تحصیل کردم و به ایران بازگشتم تا کار کنم؛ اما همواره از شرایط تعجب زده شدم. با این حال وضع موجود را تحمل کردم؛ به امید روزی که تئاتر در ایران به نتیجه مطلوب برسد. هنوز هم امیدوارم و راهی بجز تلاش در راه این هنر شریف نمی شناسم.» 
 
راهکارهایی برای احیای تئاتر ایران
کارگردان تئاتر مرغ دریایی می‌گوید: «اگر در، بر همین پاشنه بچرخد، هیچ اتفاق خوبی برای تئاتر کشور نخواهد افتاد. سیستم مدیریتی باید پاسخگو باشد و چشم انداز مشخصی برای تئاتر و معضل شغل تئاتری‌ها طراحی کند. تئاتر یک رشته تخصصی است که تحصیلات تا سطوح بالا در دانشگاه‌های مهم دنیا  دارد. مسئولین باید از ظرفیت اشخاصی که در این زمینه دانش و تجربه کسب کرده‌اند و الگویی برای جامعه تئاتری هستند استفاده کنند. دیگر زمانی رسیده که به این نتیجه برسیم، تئاتر مثل کارخانه‌ای است که به مدیر کاربلد نیاز دارد. متاسفانه هرکسی که می‌آید به جامعه تئاتر پاسخگو نیست؛ بلکه به مقامات بالا دستی خودش پاسخگو است. مسئولان باید با خودشان طرح بیاورند. دستگاه رسمی بگوید برنامه‌اش برای تئاتر چیست. اگر بلد نیستند عرصه را به کسانی که بلدند بسپارند.» 
 
او می‌گوید: «مسئولین، تئاترهای خصوصی را حمایت و ضمانت اجرایی برای فعالیتشان ایجاد کنند. از طرفی دیگر، عده‌ای عاشق تئاتر و صحنه هستند و مدام کار می‌کنند تا هر طور که شده تلاششان به ثمر برسد؛ ولی وقتی موعد اجرا فرا می‌رسد، دوباره موج جدید کرونا پیدا می شود و  تئاتر برای مدتی تعطیل می‌شود. تئاتر به نظم و برنامه‌ریزی نیاز دارد و بی برنامگی آسیب‌زا است. آموزش تئاتر و بطور کلی آموزش فرهنگ و هنر باید از سطوح پایین دبستان و کودکستان شروع شود. فردی که ذوق هنری پیدا کند کم کم می‌تواند دست به کار شود و راه خودش را پیدا کند.» 

مدیران ناآشنا با تئاتر، انگیزه‌ کار کردن را سلب می‌کنند
محمدرضا خاکی، اینگونه در یک جمله علاقه‌اش به تئاتر را ابراز می‌کند: «من بدون تئاتر نمی‌توانم زندگی کنم.» و می‌افزاید: «اوضاع دشوار است؛ ولی هرگز ناامید نمی‌شوم و به کار خودم ادامه خواهم داد. همانطور که این روزها مشغول ترجمه نمایشنامه‌های مختلف هستم. در دوران قرنطینه کرونایی، خیلی از نمایشنامه‌ها را در ذهنم کارگردانی کرده‌ام؛ اما در واقعیت نه. نمی‌شود! من سال‌ها در دانشگاه کارگردانی تدریس کرده‌ام؛ اما وقتی یک نمایشنامه خوب را که می‌تواند ایجاد کننده فکر و ایده و فرهنگ باشد، در نهایت به دست مدیر سالنی می‌ دهم که متاسفانه با واقعیت تئاتر نا آشنا است، به جای همدلی و تشویق، به جای در اختیار قرار دادن سالن برای اجرا، با هزار و یک عذر و بهانه، انگیزه‌ی کار کردن را سلب می‌کند.»
 
وی در پایان با اشاره به اینکه تئاتر نیازمند حمایت افرادی است که سالیان سال برای آن کار کرده‌اند و سرمایه فرهنگی کشور هستند، می‌گوید: «هنرمند، هنر را دریوزگی نمی‌کند. این مدیران سالن‌ها هستند که باید به سمت کارگردان‌ها بروند و از آن‌ها دعوت به کار کنند. متاسفانه روال برعکس شده است و هنرمندان باید برخی اوقات با  کسانی صحبت کنند که ابتدایی‌ترین مفاهیم تئاتر را نمی‌شناسند. مدیر فرهنگی باید نگاه و آینده‌نگری فرهنگی و تفکر جمعی داشته باشد. فرهنگ، نیازمند صبر، حوصله، تلاش جدی، هم‌فکری و تعامل بین جامعه و هنرمند است. می‌خواهم امیدوار باشم و در انتظار زمانی بمانم که این وضعیت تغییر کند و مشکلات موجود و کرونا به پایان برسد. به امید آن روز.»

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار