سوگ یكی از همگانیترین واکنشهای انسانی است که در همه فرهنگها و گروههای سنی در پاسخ به انواع مختلف فقدان بهخصوص مرگ یك عزیز اتفاق میافتد، وقتی فرد عزیزی را از دست میدهد، با سوگواری پاسخ میدهد، حال آنكه سوگواری به مفهوم دقیقتر، به فرآیند انحلال سوگ اطلاق میشود، اما چرا سوگ خانوادههای «شهدای مدافع حرم» پایان نمییابد؟
رسالۀ دکتری «تدوین و اعتباریابی الگوی حل مسائل سوگ و نقش آن بر شروع پویا در همسران شهدای مدافع حرم استان تهران» به تازگی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامهطباطبایی ارائه شد، در ادامه گفتوگوی فاطمه ملکپائین، خبرنگار عطنا را با معصومه زیبایینژاد، نویسندۀ این رساله میخوانیم؛
من به دنبال موضوعات مختلفی میگشتم اما بعضی از موضوعاتی که انتخاب میکردم، من را راضی نمیکرد و من به دنبال کاری نو و متفاوت بودم.
ابتدا میخواستم درباره زنانی تحقیق کنیم که شوهرانشان بهطور مکرر به مأموریت میروند، اما یکسری مسائل امنیتی مانع این کار شد و به همین خاطر از آن چشمپوشی کردم و به موضوع زنان شهدای مدافع حرم رسیدم.
یکی از مسائلی که خانوادههای شهید با آن مواجهاند این است که نمیتوانند به خوبی سوگواری کنند. از آن جایی که شهید تقدس و نوعی بار مسئولیت دارد، خانواده شهید نمیتواند به راحتی سوگواری و غم و غصه را به شکل کامل تخلیه کنند.
همیشه به همسر شهید مدافع حرم میگویند شما همسر شهید هستید و باید صبر پیشه کنید و ... . در نتیجه سوگواری به درستی صورت نمیگیرد و ادامهدار میشود و عوارض و بیماریهای مختلفی برای آنها ایجاد میکند.
علاوه براین، فرزندان شهید نسبت به فرزندان متوفی مشکلات متفاوتی دارند و تجربة سوگ آنها با سوگ فرزندان متوفی تفاوت دیگری دارد.
از سال 1394 برای تصویب موضوع و پروپزالنویسی کار را شروع کردم. در آن سالها همسران شهدای مدافع حرم بسیار مظلوم واقع شدند.
خیلی از شهدای مدافع حرمی که در سال 1392 و 1393 شهید شدند، حرف داریم و چون هنوز قضیه جنگ سوریه را اعلام نکرده بودند، روی سنگ قبرشان نوشته شده بود: شهیدی که بر اثر آشوب یا در مرز کشته شده است. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم در این زمینه کار کنیم و این افراد را معرفی کنیم.
در تصویب پروپوزال در شورای تحصیلات تکمیلی خیلی مشکل داشتم، در همان حین شهید محسن حججی به شهادت رسید و عنایت خداوند برای تصویب این موضوع بود که خیلی از اذهان به آن گرایش پیدا کردند و استادان بزرگوار از آن حمایت کردند.
خیلی از استادان میگفتند این سوگ چه تفاوتی با سایر سوگها دارد و روی سوگ بسیار کار شده است. درمقابل، من باید اثبات میکردم سوگ این خانوادهها با خانوادههای معمولی متفاوت است.
روش این رساله آمیختهای از روش کیفی و کمی و آمیزهای از پرسشنامه و مصاحبه بود. چون بحث اعتباریابی در رساله مطرح بود و از روش گراندد تئوری (Grounded theory) استفاده کردم و مصاحبههایم را تا جایی انجام انجام دادم تا به اشباع نظری رسیدم.
با حدود 21 نفر از خانوادههای شهدای مدافع حرم مصاحبه کردم. قبل از مصاحبه به آنها یک پرسشنامه تجربة سوگ داده میشد که به صورت کمی بود و بعد مصاحبه صورت میگرفت.
بحث شروع پویا در این مسئله خیلی جالب بود. بعضی از خانوادهها مسیر گذار خیلی جالبی داشتند و کارهایی که کرده بودند تجربه بسیار جدیدی بود.
خیلی از همسران این شهیدان بسیار جوان بودند و در بین آنها دهه هفتادیهای بسیاری بودند که فرزندان کوچک داشتند.
این در شرایطی بود که جامعه هنوز نپذیرفته بود که چرا ما جنگ سوریه را انجام میدهیم. بعد از شهادت شهید حججی و سردار سلیمانی اوضاع خیلی بهتر شد. در آن زمان این مسائل اصلاً پذیرفته نشده بود.
پس از مصاحبه و پرسشنامه و بررسی آنها، مقولات را به دست آوردیم و از مقولات الگو به دست آمد. یکی از قسمتهای مهم رساله من به غیر از الگوها، پروتکلی است که نوشته شد. برای نوشتن این پروتکل زحمات بسیاری کشیده شده است.
استادانی مانند دکتر برجعلی و دکتر اسماعیلی که در تدوین این پروتکل به من کمک کردند معتقد بودند که این روش درمانی باید حتما بومی-اسلامی باشد؛ چون آنها خانواده شهیدند و هستیشناسی خاصی دارند. تمام تکنیکهایی که در این پروتکل نوشته شده بومی-اسلامی است و از روشهای شناختی و رفتاری استفاده نشده بلکه صرفاً از آنها الهام گرفتهایم.
نتیجه حاصل از این رساله بحث شروع پویا و پروتکلی است که از دل آن به وجود آمده و کاملاً قابل استفاده است.
قصد ما این بود که این پروتکل برای خانوادههای شهدای مدافع حرم واقعا عملی شود. بعد از این رساله، خانوادههای مدافع حرم را رها نکردیم و با آنها ارتباط گرفتیم و برنامههای مختلف مشاورهای و کارگاههایی برای آنها برگزار کردیم. البته این راهنماییها به کمک همسران شهدای مدافع حرم صورت گرفت.
با توجه به اینکه در این رساله محدودیتهایی نیز وجود داشت و هنوز جای کار دارد، پژوهشگران میتوانند در این زمینه کارهای بسیاری انجام دهند.
یکی از نتایجی که بهعنوان پیشنهاد به دست آوردیم لزوم شکلگیری شبکه مشاور آنلاین برای خانوادهها و همسران شهدای مدافع حرم است که باید این شبکه از افراد امن تشکیل شده باشد. چون این زنان جوان هستند و سوگواری در این شرایط سخت است و شرایط آنها با زنان شهیدان هشت سال دفاع مقدس متفاوت است.
در هشت سال دفاع مقدس همه در شرایط سوگواری بودهاند و همه به این شهادتها تقدس میدادند و مشابه آن بسیار بود، اما این گروه مظلوم واقع شدهاند. به همین دلیل کار سختتری در پیش دارند.