نهمین جلسه از سلسله نشستهای گفتگوهای آزاد علامه با حضور فریبرز درتاج، رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه و با موضوع سلامت روانی و تعادل روانشناختی پس از کرونا برگزار شد.
به گزارش عطنا و به نقل از ایرنا، درتاج در خصوص سوگ ابراز نیافته در شرایط کرونا گفت: بر اساس آمار و اطلاعات که از منابع خارجی و منابع داخلی بدست آمده، مرکز انتشار ویروس کرونا چین بود و سپس از این کشور به سرتاسر جهان گسترش یافته است. تجربه کشور ما مبنی بر قرنطینه و تلاش ۲- ۳ ماهه و کاهش تعداد مبتلایان در این مدت و دوباره از سرگیری فضای کسب وکار با افزایش تعداد مبتلایان همراه بود. هر چند متخصصان بر این باور بودند با گرم شدن هوا این ویروس از بین برود اما پیشبینیها درست نبوده و این نوعی توهم کنترل در پی داشت. واقعیت این است که همواره در کنترل این ویروس دچار مشکل هستیم و باید در این زمینه تلاشهای بسیار انجام دهیم.
وی ادامه داد: اگر در شرایط گذشته فردی از دست میرفت، تحمل شرایط برای ما انسانها راحتتر بود. چون برای مثال در جریان بیماری فرد متوفی بودیم و طی زمان در معرض همدردیهای دیگران نیز قرار میگرفتیم. همچنین با برگزاری مراسم سوم، هفتم و چهلم میتوانستیم با دریافت همدردی دیگران و ابراز ناراحتی خود راحتتر با مسائل کنار بیاییم. اما متاسفانه در شرایط کنونی ما با نوعی سوگ ابراز نیافته رو به رو هستیم. چون نه تنها آمادگی ذهنی برای این امر وجود نداشت بلکه حتی امکان و فرصت برگزاری مراسمی هم وجود ندارد. این امر خود زمینه ساز بروز طیف وسیعی از اختلالات روانی است. بطوری که میتوان گفت شاید حداقل میزان اختلالات روانی که در این زمان تجربه میکنیم سه برابر شرایط معمولی است که بیشترین این اختلالات روانی نیز وسواس است.در واقع در این زمان ما بیشتر با سرکوب احساسات خود رو به رو هستیم و خود همین ابراز نکردن احساسات میتواند مشکلات جدی را ایجاد کند.
درتاج در خصوص ابراز سوگ در فضای مجازی گفت: وقتی ما در فضای مجازی امکانی برای ابراز سوگ ایجاد می کنیم در واقع به نوعی با فضای واقعی شبیه سازی میکنیم. هر چند این امر در کوتاه مدت میتواند موثر باشد اما در دراز مدت موثر عمل نمیکند. به نظر من موضوعی که پس از دوران کرونا باید بطور جدی مورد توجه قرار بگیرد، همین مساله سوگ ابراز نیافته است. چون در این زمان فرد ممکن است خود و یا دیگری را در مرگ مقصر بداند و اگر این خشونت آنقدر زیاد باشد نه تنها ممکن است پیوندهای اجتماعی را با اختلال رو به رو کند بلکه حتی ممکن است زمینه ساز اعتراضات اجتماعی نیز باشد. به نظر من برای سوگواری نیز به جهت از بین بردن تبعات آن بهتر است، شرایطی با رعایت پروتکلهای بهداشتی داشته باشیم تا سوگ ها ابراز یابد. همچنین از دیگر کارهایی که میتوان در این مدت انجام داد انجام مشاورههای تلفنی است.
به گفته درتاج نگرانی زیاد اضطراب ایجاد میکند که از این بعد که باعث میشود ما بیش از پیش مراقب خود باشیم، خوب است اما افزایش آن میتواند طیفی از اختلالات روانی هم به همراه داشته باشد. تحقیقات در کشور آمریکا، چین و ایران نشان میدهد در این مدت میزان استرسها و اضطرابها سه برابر افزایش داشته است. گاتمن میگوید: وقتی فردی در شرایط استرس بالا است، کارکردهای بدن خصوصا فیزیولوژیک و مغزی را از دست میدهد و نمیتواند به درستی تصمیم بگیرد. این فرد حتی وقتی دیگران به وی اطمینان دهند که شرایط عادی است و وضعیت خطری وجود ندارد باز دچار استرس میشود که به این امر ترس مبهم نیز گفته میشود. در نتیجه در این شرایط فرد مدام دچار جنگ و گریز و تحریک پذیری است و این تحریک پذیری میتواند منجر به پرخاشگری و اختلال در کارکردهای روتین فرد شود.
این استاد دانشگاه در خصوص افزایش اختلافات خانوادگی و میزان طلاقها در دوران کرونا گفت: تحقیقات چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی نشان دادهاند در شرایط کرونا آمار اختلافات خانوادگی و طلاق تا ۳۰۰ درصد افزایش یافته است، چون یکی از عواملی که منجر به اختلافات میشود ازدحام فضای فیزیکی است. افرادی که در طی روز یکدیگر را نمی دیدند و هر یک ساعاتی را در جایی میگذراندند حالا به دلیل قرنطینه و تغییر شرایط باید روزها و هفتهها یکدیگر را تحمل کنند. در نتیجه طبیعی است که اختلافات نیز افزایش یابد. همچنین عدم امکان پیشبینی این وضعیت و تحمل فشارهای بسیار خصوصا فشارهای اقتصادی ظرفیت تحمل افراد کاهش یافته و این وضعیت باعث شده مسائل و مشکلات بسیاری در محیط خانواده ایجاد شود. تحقیقات نشان داده است در فضاهای متراکم، تنشها بسیار است و این طبیعی است در داخل خانواده هم چنین وضعیتی مشاهده شود.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در این خصوص که با قرنطینه خانگی و ایجاد آموزشها در منزل چه مشکلاتی میتواند در زمینه اجتماعی شدن کودکان و دانش آموزان ایجاد کند، اظهار داشت: همانطور که میدانیم یکی از اولیه ترین تاثیرات کرونا تغییر در سبک زندگی ما انسانها بود. در واقع کرونا سبک زندگی خاصی را بر ما تحمیل کرد. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و از ابتدای خلقت به همین صورت آفریده شدیم و طی تاریخ هم اجتماعی زندگی کردهایم. حال در این شرایط که باید تا حدودی ارتباطات را کاست و فرزندان وارد مهدکودک ها و یا مدارس نشوند، میتواند اختلالی در فرایند اجتماعیشدن آنها ایجاد کند. بسیاری از مسائل در فضاهای اجتماعی میتواند حل شود که از جمله آنها شخصیت خود محوری است کودک در ارتباط با دیگران این شخصیت را کنار میگذارد و حالا این ظرفیت به دلیل شرایط حاضر از بین رفته است. به نظر من تا جایی که امکان دارد با رعایت مسائل بهداشتی باید وجود فضاهای واقعی را در کنار فضای مجازی برای فرزندان ایجاد کرد. برای مثال اینکه آموزش و پرورش سه رو در هفته و بصورت زوج یا فرد افراد را ملزم به رفتن به مدسه کرده است، بسیار مناسب است.
وی افزود: به نظر من اینکه آموزشهایمان صد در صد مجازی باشد همانطور که در این چند ماه صورت گرفت، مناسب نیست و بهتر است در کنارفضای مجازی، با رعایت پروتکلهای بهداشتی امکان حضور در فضاهای واقعی را چه برای کودکان و چه برای دانش آموزان و چه برای دانشجویان ایجاد کرد.