شب مرتضی فرهادی در خانه اندیشمندان علوم انسانی و با حضور فرشاد مومنی، مهدی محسنیان راد، محمد درویش، محمدجواد مرادی نیا و علی دهباشی برگزار شد.
به گزارش عطنا، مرتضی فرهادی کمرهای (۱۴ بهمن ۱۳۲۳ در ملایر)، استاد تمام حوزه مردمشناسی و جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبائی است که توانست در 75 سالگی به اندازه 750 سال به دانش مردم شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، فرهنگ یاریگری، اعتلای حقوق زنان، تاریخ و توسعه درخور ایران و ایرانی کمک کرده است.
وی در صفحه 158 از جلد اول تازه ترین کتابش با عنوان «صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن»، می نویسد: «یادم هست در دبستان من و برخی از همکلاسی هامان که در تنبیه های بدنی می کوشیدیم گریه نکنیم، هنگامی که معلم تاریخ کلاس پنجم و ششم از شکست های ایرانیان در عصر قاجار می گفت، نمی توانستیم از گریه خودداری کنیم».
فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان اولین سخنران در این مراسم گفت: دکتر فرهادی بر شانه پیشینیان ایران دیدگاه های خود را استوار ساخته و به همین دلیل باید اندیشه های او را جدی گرفت.
وی به نقل از مرحوم عالی نسب، بیان کرد: ایران را قهرمانان نمی توانند نجات دهند بلکه افرادی به عنوان سنگ های زیرین آسیاب، نجاتدهندۀ این کشورند؛ انسان های بی ادعایی که از تمام وجود خود مایه می گذارند؛ با این توصیف، بنده دکتر مرتضی فرهادی را از برجستهترین سنگ های زیرین در مسیر توسعه پایدار ایران می دانم.
محسنیانراد، استاد ارتباطات هم گفت: در شرایطی که اکثر مردم کوتاهخوان و کمحوصله شده اند، این تجمع ارزنده، جای بسی مباهات است و نشاندهندۀ آن است که طالبان علم هنوز هم در کشور فراوانند.
وی روحیه و منش این چهره درخشان علمی را آمیخته با سنت و طبیعت دانست و بیان کرد: یک بار هرچه تلاش کردم آدرسی را با نام و نشانه های معمول به دکتر فرهادی بدهم، توفیق نداشتم. اما وقتی همان آدرس را در اتوبان شهید همت تهران بعد از «درختهای بید بلند» دادم، به راحتی آن را پیدا کرد و اظهار داشت: «عجب آدرس سر راستی بود!»
محمد درویش، کنشگر محیط زیست سخنران بعدی بود که در سخنانی گفت: دکتر فرهادی با ۳۰ هزار صفحه مکتوب برای ایران در عرصه دانش بومی از سربازی به سرداری رسیده است؛ زیرا آثار علمی او در چند نوبت کتاب و پژوهش سال شده است.
وی با استناد به آثار دکتر فرهادی گفت: ریشه NGO را نه در متون غربی بلکه باید در فرهنگچند هزار سالۀ واره جستوجو کرد.
درویش ادامه داد: مرتضی فرهادی شرط رستگاری را در دانایی می داند، آن هم نه دانایی فردی که دانایی جمعی. او می گوید: «بزرگترین دروغ تاریخ آن است که گمان بریم به تنهایی می توان وارد بهشت شد. اگر خواهان منزلی با روشنایی پایدار هستیم، باید در اندیشه چراغانی کوچه باشیم». او صدای بی صدای همه دلسوزان سلحشوری است که همواره نزدیک به ثروت خاموش شده است.
وی افزود: فرهادی عمیقاً نگران آینده جامعه ای است که نظام ارزشی اش آشکارا یا پنهان بر طبل این دوقطبی اهریمنی می کوبد و البته او راست می گوید.
مرادینیا به عنوان آخرین سخنران در سخنانش سند دغدغه دکتر فرهادی در زمینه ناپایداری توسعه در ایران را این جمله از ایشان برشمرد که «کاریز شیر زمین را می مکد؛ اما چاه عمیق خون زمین را می کشد».
او در پایان خاطرنشان کرد: مجاهدت علمی دکتر فرهادی را می توان شالوده ای برای جهش اقتصاد ملی قلمداد کرد.