رمضان، ماه پاکسازی روح و درون، رو به پایان است. طاعات و عبادات و بندگی خداوند انجام شد. اما آیا درون هم پاک شده است؟
آیا در این یک ماه کسی با خود خلوت کرده است تا کینه ها را از دل بزداید، رفتارش را به سامان کند و در یک قامت دیگر و با درونی پاک سر برآورد؟
شاید روزه گرفتن و گرسنگی کشیدن برای بسیاری از انسان ها سخت یا اصلاً بی معنا باشد. کسانی روزه می گیرند و کسانی بی خیال می شوند. اما روزه هایی وجود دارند که سخت نیستند و در صورت اعمال آن ها، گوهر ناب انسانی در را در وجود خود نشان می دهیم.
می توان روزۀ دل گرفت. دل را پاک کرد از هر چه رذایل است. کینه را زدود. حسد را کشت. پلیدی را دور انداخت و نامهربانی را از بین برد. می توان روزۀ چشم گرفت و آن را از دیدن ناپاکی ها، گناه ها و عیب ها محروم ساخت. یا روزۀ زبان گرفت و آن را از ادای تهمت، غیبت، دروغ، افترا، بدزبانی و فحش بازداشت. روزۀ اندیشه گرفت و قضاوت بیجا نکرد، فکر پلید به کسی روا نداشت، برای گناه، نقشه نکشید. همچنین روزۀ زمان گرفت و وقت را به بیهودگی ای که امروز همه گریبانگیرش هستیم، سپری نکرد. دست و پا و اندام های بدن را واداشت در حیطۀ انسانیت به نوسان درآیند و کارهای ناشایست انجام ندهند.
اگر هر روز طلب آمرزش کنیم اما هنوز کسانی را به خاطر خطایی دنیایی و پوچ نبخشیده ایم، کاملا گمراهیم. اگر پدر و مادر یا همسایه ای یا فامیلی یا هر انسانی از رفتار های ما و حرف های ما عذاب می کشد و آزار می بیند دیگر چه بخشایشی. اول باید خود را خالص گرداند. باید دل را شست و شو داد و از نو آن را به تپیدنی پاک واگذار کرد.
کمی در خود بنگریم. راه های بدی و خوبی برای ما نمایان هستند. اگر با هدف اخروی آمرزش بخواهیم، خداوند فرموده است با هر بدی، یک بدی و با هر خوبی صدها پاداش در کارنامۀ اعمالتان ثبت می کنم. انسان باشیم در حد توان. به قول برتراندراسل «از خود انسانیت به یادگار بگذاریم نه انسان ... تولید مثل را هر جانوری بلد است». اگر در این یک ماه تمام اهداف زندگیمان را بر پایۀ سالم بودن از لحاظ روحی و فکری و رفتاری قرار دادیم، پس ادامه دهیم تمام ماه ها و سال های عمرمان را اینگونه ادامه دهیم نه فقط یک ماه. هر روز و هر سال و هر ماه مختص به انسان اند و برای انسان بودن. ذهن و دل در این دنیای پر هیاهو به پراکندگی دچار شده اند. تمرکز از میان رفته است. به هر چیزی مشغول شده ایم جز به خویشتن. به خود بازگردیم. سعی کنیم چیزها مشغول ما باشند، نه ما مشغول آن ها، تا بتوانیم بر خود تسلط داشته باشیم و زیستی انسانی داشته باشیم. به امید زدایندگی تمام شر و بدی ها از وجودمان؛ چون فقط با این زدایش است که می توانیم به آسایشی دست یابیم.