دکتر نادر نعمتالهی استاد رشته آمار و معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی است. او در مصاحبه با عطنا از برگزاری امتحانات برای 12 هزار دانشجو در ترم جاری گفت و آمارهای جالبی از میزان ظرفیت و پذیرش دانشجو در گذشته و امروز دانشگاه علامه طباطبائی ارائه کرد. از نعمت الهی درباره پذیرش بر اساس جنسیت پرسیدیم و فرصت مصاحبه را غنیمت شمرده و ابهامات موجود در آزمون دکتری را از اوجویا شدیم. آنچه در پی میآید حاصل گفتگوی مفصل عطنا با دکتر نعمتاللهی است.
* با توجه به اینکه ایام امتحانات را پشت سر گذاشتهایم، بفرمایید که در این مدت چه برنامههایی را دنبال کردید؟
در مورد امتحانات یک روال کلی، قبل از ثبت نام دانشجو، انجام میشود. بر همین اساس طوری برنامهریزی میکنیم که تلاقی زمانی به وجود نیاید و دانشجو هنگام انتخاب واحد بتواند تاریخ امتحان را مشاهده و طبق آن، واحدها را انتخاب کند.
به ندرت هم پیش میآید که دانشجویان با توافق استاد در اوایل ترم، درخواست تغییر تاریخ امتحانات را مطرح میکنند که ما هم رسیدگی میکنیم. البته این مورد خیلی استثنایی است و عملا دو الی سه مورد در طول ترم وجود داشته است. این تغییرات در دروس تحصیلات تکمیلی معمولا اتفاق میافتد. دروس دوره کارشناسی به دلیل اینکه هر دانشجو حدوداً 6 درس در طول ترم باید بگذراند، دروس زیاد است و امکان تغییرات وجود ندارد. ولی مقطع دکترا به دلیل کم بودن دروس در هر ترم و همچنین تعداد اندک دانشجویان این مقطع در هر کلاس، بعضاً امکان تغییر زمان امتحان وجود دارد.
از لحاظ برگزاری، قبل از امتحانات دستورالعملی برای دانشکدهها ارسال میشود. مثلاً در دستورالعمل اخیر خواسته شده که حتما استاد هر درس، در جلسه امتحان آن درس حضور داشته باشد. کارشناسان آموزش نیز برای حضور و غیاب باید حضور داشته باشند. ما ناظرانی از دفتر مرکزی نیز به هر دانشکده میفرستیم که بر نحوه انجام امتحانات نظارت کرده و گزارشهای روزانه تهیه میکنند. بر اساس این گزارشها، نحوه برگزاری امتحانات را ارزیابی میکنیم. مثلاً اگر استاد در جلسه حاضر نبوده، تذکرات لازم داده میشود.
*از آنجایی که دانشگاه علامه طباطبائی بزرگترین دانشگاه علوم انسانی در خاورمیانه شناخته میشود، امتحانات برای چه تعداد دانشجو برگزار شده است؟
حدوداً 15 هزار دانشجو در حال حاضر داریم که برای 13 هزار نفرشان در ترم جاری، امتحان برگزار شده است. مابقی در مرحله پایاننامه یا رساله دکترا و یا فراغت از تحصیل هستند و واحد درسی دارای امتحان ندارند.
از این میان، دو هزار و 500 دانشجوی دکترا داریم، حدود 6 هزار تا 6 هزار و 500 دانشجوی کارشناسی و 6 هزار و 500 تا 7000 دانشجوی کارشناسی ارشد داریم. البته این آمار تقریبی است به دلیل اینکه پرونده برخی دانشجویان در مرحله فراغت از تحصیل قرار دارد ولی هنوز تسویه نکردهاند ولی عملا هنوز دانشجوی ما هستند.
* پس تعداد دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد تقریبا برابر است؟
سیاستی که دانشگاه در چند سال اخیر دنبال کرده، ایجاد تعادل در پذیرش دانشجو بوده است. در دورهی قبل، تعداد زیادی دانشجوی ارشد، پذیرش و در کنار آن، خیلی از رشتههای کارشناسی را تعطیل کرده بودند. از 43 رشته کارشناسی، در 21 رشته پذیرش انجام میشد و 22 رشته، تعطیل شده بود و تعداد دانشجوی کارشناسی به چهار هزار نفر کاهش پیدا کرده بود.
از سوی دیگر در مقطع ارشد، در هر رشتهای 30 دانشجو میگرفتند که شامل 12 نفر آموزشی-پژوهشی و 18 نفر آموزشمحور بود. حجم دانشجوی ارشد در دانشگاه ما، حدود 9 تا ده هزار نفر شده بود و کلاسها به شدت شلوغ بود.
کاری که ما از دو سال پیش شروع کردیم، این بود که شیوه آموزشمحور را به دلیل کیفیت پایین، حذف کردیم. سپس تعداد پذیرش دانشجو در مقطع ارشد را به 10 نفر روزانه و 10 نفر شبانه، کاهش دادیم. این باعث شد تعداد دانشجویان ما در مقطع ارشد، دو سوم قبل شده و الان میبینید که بعد از دو سال تعداد دانشجویان ارشد، از 9 هزار نفر به چیزی حدود 6 هزار و 500 نفر رسیده است.
از طرف دیگر در رشتههای حذف شده کارشناسی، با تعداد محدود شروع به پذیرش کردیم. اکنون از 41 رشتهای که مجوز داریم، در 36 رشته دانشجوی کارشناسی میگیریم. این پذیرش باعث شده از تعداد چهار هزار نفر دانشجوی کارشناسی، به 6 هزار و 500 نفر برسیم و به یک تعادل دست پیدا کنیم.
* آقای دکتر، دلیل حذف 22 رشته (نصف رشتههای مجوزدار دانشگاه)، در دوره قبل، چه بود؟
سیاست حاکم در دوره قبل، گسترش تحصیلات تکمیلی بود یعنی هدف این بود دانشگاههای شهر تهران، به تحصیلات تکمیلی اختصاص یافته و دانشگاههای آزاد، پیام نور و دانشگاههای شهرستانهای کوچکتر به کارشناسی اختصاص یابد و مراکز بزرگ مثل دانشگاه علامه مخصوص پذیرش دانشجویان ارشد و دکترا شود.
این طرح خوبی بود اما مشکلاتی هم داشت. اگر دانشجو را از مقطع کارشناسی خوب تربیت کنیم، در مقطع ارشد و دکترا هم دانشجویان خوبی خواهیم داشت. عدم توجه به این نکته باعث شده بود که در گذشته، اکثریت دانشجویانی که برای تحصیلات تکمیلی به دانشگاه علامه میآمدند، از دانشگاههای پیام نور و غیر انتفاعی و ... با سطح علمی خیلی پایینتری باشند.
اما در دو سال اخیر با سیاستی که در پیش گرفتیم، شاهدیم دانشجویان دارای سطح علمی بالاتر و با رتبههای بهتر وارد مقاطع تحصیلات تکمیلی ما میشوند.
مسأله این جاست که دوره کارشناسی پایه همه دورههای بعد است و دانشجو از آنجا ساخته و با محیط آشنا میشود. ما به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی، باید بتوانیم علوم انسانی را در دوره کارشناسی به دانشجویان خوب آموزش بدهیم تا بتوانیم در مقطع ارشد و دکترا شاهد دانشجویان قویتری باشیم.
به جز ظرفیت و پذیرش، در دوره اخیر، چه تغییراتی رخ داده و برنامهها و دستاوردهای دوسال اخیر چه مواردی را شامل میشود؟
یک مسأله مهم که در دانشگاه علامه طباطبائی وجود داشت، نسبت استاد به دانشجو بود، دو سال پیش، 1 به 42 بود. یعنی به ازای هر استاد، 42 دانشجو داشتیم که بسیاری از این دانشجویان هم ارشد و دکترا بودند. ما حدود 18 هزار دانشجو و 415 استاد داشتیم.
در دو سال و نیم اخیر، با سیاستهای که آقای دکتر سلیمی دنبال کردند، حدود 90 عضو هیئت علمی استخدام کردیم که تحت نظر کامل گروه و پس از طی چندین مرحله ارزیابی، استخدام شدند. الان ما حدود 505 عضو هیئت علمی و 15 هزار دانشجو داریم. که عملا به عددی معادل 1 به 30 رسیدیم.
نُرم و استاندارد وزارت علوم برای نسبت استاد به دانشجو 1 به 28 است و برنامه ما این است و امیدواریم که در آینده از این عدد پایینتر برویم. این عدد برای مقطع کارشناسی است. برای مقطع کارشناسی ارشد و دکترا باید کمتر باشد. ما با سیاستی که دنبال کردیم، توانستیم تعداد دانشجویان را کمتر و تعداد اساتید را بیشتر کنیم و در این دو ساله و نیم موفق بودیم. همانطور که دکتر سلیمی هم گفتند، 80 درصد برنامهای که برای چهار سال پیشنهاد داده بودند، در این دو سال و نیم محقق شده است. این یک از کارهای مهمی بوده که در این مدت انجام شده است.
کار دیگری که دنبال شده، ارتقاء اساتید به رتبههای بالاتر بوده است. فردی که با مدرک دکترا وارد سیستم تدریس میشود استادیار است، سپس با طی مراحلی دانشیار و بعد از آن استاد میشود. ما طی دو سال و نیم اخیر، توانستیم حدود 100 نفر از اعضای هیئت علمی را با طی جلسات متعدد هیئت ممیزی ارتقاء بدهیم.
در دوره چهارساله قبل، فقط 53 نفر از اعضای هیئت علمی در 19 جلسه هیئت ممیزه ارتقاء داده شده بودند. ما توانستیم طی مدت اخیر، 96 عضو هیئت علمی را در 35 جلسه هیئت ممیزه و با دقت علمی بالا، ارتقاء بدهیم. این موضوع، ترکیب علمی اعضای هیئت علمی ما را تقویت کرد.
* این مسأله صحت دارد که در دوره چهارساله قبل، برخی از پروندههای ارتقاء، راکد نگه داشته شده بود؟
بله، 20 پرونده بود که از دوره قبل راکد نگه داشته شده بود. با استعلام از وزارتخانه به ما اجازه دادند که پس از بررسی و تایید پروندهها، توسط هیئت ممیزه، نسبت به ارتقاء بر اساس آئین نامههای زمان درخواست عضو هیئت علمی، اقدام کنیم.
در مورد دروس هم مشکلی که با آن مواجه بودیم، شلوغی کلاسها بود. سیاست که به خرج داده شد این بود که اگر مثلاً دو کلاس 45 نفره داشتیم، تصمیم گرفتیم که آن را به سه الی چهار کلاس تبدیل کنیم.
سیاست ما این است که کلاس کارشناسی حداقل 15 نفر و حداکثر 30 تا 35 نفر باشد. در کارشناسی ارشد بین هفت تا 15 نفر و در دکترا هم بین سه تا هشت نفر باشد. با این کار، کمی کلاسها را خلوتتر کردیم، و کلاسهای دو گروه 45 نفره را به سه کلاس تبدیل کردیم. از سوی دیگر در تعداد اساتید تنوع ایجاد کرده تا درسی که در سه گروه ارائه میشود، فقط توسط یک استاد ارائه نشود، بلکه چند استاد آن را ارائه کنند تا دانشجویان حق انتخاب داشته باشند. در این زمینه، تا اندازهای موفق بوده ایم، در دانشکده حقوق به عنوان مرحله آزمایشی، این کار را کردیم و بازخورد خوبی را شاهد بودیم.
سیاست دیگر این بود که در سالهای قبل، در زمان پذیرش دانشجو، آنها را در دو کد دختر و پسر جداگانه ثبت نام میکردند. 50 درصد از کل دانشجویان، را از میان دختران و 50 درصد از میان پسران پذیرش میکردند. این باعث میشد که نوعی تبعیض به وجود آید و دانشجویان ضعیفتری وارد دانشگاه شوند. مثلاً در یک رشته ممکن بود دخترها و در رشتهای دیگر پسرها، قویتر باشند، ولی پذیرش پنجاه ـ پنجاه باعث میشد که در یک رشته که 100 نفر پذیرش دارد، 50 دانشجوی دختر قوی با رقابت زیاد، پذیرفته شوند و ظرفیت دختران تکمیل شود، از سوی دیگر 50 دانشجوی پسر با رتبه و درجه علمی پایینتر، در همان رشته پذیرفته شوند، یا بر عکس. از امسال این محدودیت را در زمان پذیرش، حذف کردیم. مثلاً گفتیم برای یک رشته، 25 دانشجو میگیریم و نوع جنس را مشخص نکردیم.
در دکترا این مسأله را نداشتیم. در مقطع کارشناسی ارشد، شاهد بودیم با این سیاست تقریباً دانشجویان پسر و دختر، با نسبتی برابر وارد دانشگاه شدند. اما در کارشناسی، در اکثر رشتهها، حدود 75 درصد دانشجویان دختر و 25 درصد دانشجویان پسر وارد شدند و رقابت علمی این نتیجه را در پی داشت. البته نباید گفت که تبعیضی علیه پسران رخ داده، چون تمایل پسران، بیشتر به سوی رشتههای فنی است. در دانشکدههای فنی، اگر نکاه کنید، میبینید که اکثریت، پسران هستند و این تفاوت بر اساس علاقه و تواناییهاست.
* به نظر شما روند پذیرش خیل عظیم فارغالتحصیلان دختر در رشتههای علوم انسانی، در آینده به کجا منتهی میشود؟ آیا این میزان از فارغالتحصیلان که به دانش یک رشته مسلط هستند، وارد بازار کار خواهند شد؟ در مراحل بعد از دانشگاه، وضعیت این فارغ التحصیلان را چطور میبینید؟
به صورت کلی، تعداد دانشجویی که پذیرش میشود خیلی بیشتر از نیاز بازار کار است و این هم یک سیاست کلی در جامعه ماست و فقط به دانشگاه علامه طباطبائی مربوط نیست و از زمانی شروع شد که تعداد جوانان متقاضیان ورود به دانشگاه افزایش یافت. به همین خاطر دانشگاه آزاد تأسیس و دانشگاه پیام نور وسعت داده شد و مجموع اینها باعث شد تعداد زیادی دانشجو، فارغ التحصیل شوند در حالی که برای بازار کار آنها فکر نشده بود.
در مرحله بعد از آن، که از 8 سال پیش شروع شد، به دلیل افزایش تعداد کارشناسیهای بیکار، مقاطع تحصیلات تکمیلی توسعه داده شد. مثلاً ما شاهد بودیم که در عرض یکسال ظرفیت پذیرش ارشد را سه برابر کردند. ما قبلا در هر رشته مقطع ارشد در دانشگاه علامه طباطبائی 10 تا 12 نفر میگرفتیم، در عرض یکسال این 12 نفر یه 30 نفر افزایش پیدا کرد. هدف این بود که این قشر عظیم فارغ التحصیل بیکار دوره کارشناسی، مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد شوند. امروز هم همین فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد، وارد مقطع دکترا میشوند. کشور ما به این تعداد دکتر نیاز ندارد. البته سیاستهایی که وزارت علوم در پیش گرفته و ما هم دنبال میکنیم این است که این تعداد را کم کنیم. در حال حاضر تعدادی معقول را در مقطع دکترا پذیرش میکنیم. حتی وزارت علوم به دنبال این است که محدودیتی از نظر پذیرش برای دانشگاههای دولتی در نظر بگیرد. اما دانشگاه آزاد همچنان در حال پذیرش تعداد زیادی دانشجوی دکترا است. این باعث میشود به طور کلی خروجی دانشگاهها با نیاز جامعه و بازار کار، متناسب نباشد.
البته یکی از سیاستها جدید دانشگاه علامه طباطبائی این است که رشتههای جدیدی که راهاندازی میشود، رشتههایی باشد که به بازار کار آن فکر شده باشد. مثلاً اگر رشتهای جدید در دانشکده تربیت بدنی راه میاندازیم، آن رشته مورد نیاز جامعه باشد. یا رشته ریاضیات مالی که در مقطع ارشد در دانشگاه علامه طباطبائی وجود داشته، و در حال راهاندازی مقطع دکترای آن هستیم، تمام فارغ التحصیلان آن، الان مشغول کار هستند. بخشهای مختلفی مثل بورس و بانکها و شرکتهای بیمه هم به فارغ التحصیلان دکترای این رشته نیاز دارند. از سوی دیگر، چه نیازی به راهاندازی رشتههایی در سایر دانشگاهها است در حالی که بازار کار آن اشباع شده است.
* درباره تغییر رویکرد سازمان سنجش به آزمون دکترا صحبت کنید. با توجه به تغییرات اعلام شده در آزمون دکترا و اختیاراتی که سازمان سنجش به دانشگاهها داده، شما چه برنامهای دارید و اساساً روند پذیرش پس از قبولی در آزمون اولیه، در مجموعه دانشگاه علامه طباطبائی چطور خواهد بود؟
این مسأله هنوز جای سوالات فراوانی دارد. وزارت علوم بخشنامهای ارسال کرده که بعد از برگزاری امتحان عمومی کلی (که اصطلاحاً به آن GRE میگویند) کارنامهای را به دانشجو میدهد. دانشگاه مشخص میکند کسانی که از یک سطح مشخص، نمرهای بالاتر کسب کردهاند میتوانند برای آزمون کتبی به دانشگاه مراجعه کنند.
ما در قالب یک شیوه نامه، سیاستی را مشخص کردهایم، (که البته هنوز آن را مصوب نکردهایم) که امتحان کتبی و مصاحبه از دانشجویان متقاضی دکترا بگیریم. یعنی تعداد زیادی که حد نصاب آزمون سازمان سنجش را کسب کردهاند، دعوت به مصاحبه کتبی کنیم. پس از آن کسانی را که از این مرحله عبور کنند دعوت به مصاحبه حضوری میکنیم.
* در مورد جزئیات برگزاری این آزمون کتبی و نوع سوالات و نحوه برگزاری آن، آیین نامهای تدوین شده است؟
هنوز به صورت عملیاتی وارد بحث آن نشدهایم. احتمالاً تشریحی خواهد بود. این آزمون کتبی به صورت متمرکز در دانشگاه برگزار میشود و برای آن کمیتههایی تشکیل میشود. ما شیوهنامه 15 صفحهای آماده کردهایم که به زودی تصویب میشود که در آن برنامه زمانبندی هم مشخص شده است.
قرار بود سازمان سنجش در اسفندماه آزمون دکترا را برگزار کند و در اواخر فروردین نتایج را اعلام کند و ما در اردیبشهت وارد مراحل آزمون کتبی و مصاحبه حضوری شویم. اما به تازگی در مجلس شواری اسلامی، لایحهای به تصویب رسیده که گزینش دکترا مجدداً به سازمان سنجش برگردد. پارسال 70 درصد تحت اختیار پذیرش، متعلق به دانشگاه بود و 30 درصد هم توسط امتحان سازمان سنجش مشخص میشد. اما در قانون تازه تصویب شده اختیارات پنجاه ـ پنجاه شده است.
* اما در دفترچه ثبت نام دکترای امسال همان مبنای 70 و 30 درصد وجود داشت. یعنی هنوز این لایحه اجرایی نشده است؟
این لایحه تصویب شده اما برای اجرا هنوز ابلاغ نشده است. سازمان سنجش اعلام کرده امسال احتمالاً با همان سیستم سال قبل آزمون را اجرا خواهد کرد و سالهای بعد طبق قانون جدید عمل خواهد کرد.
به هر حال ما امیدواریم با افزایش اختیارات و اعمال نظر دانشگاهها، فرآیند پذیرش دانشجوی دکترا، با کیفیت بالاتری انجام شود. در سایر نقاط دنیا پذیرش دانشجوی دکترا، بر اساس نظر مستقیم اساتید و کمیتههای خود دانشگاه انجام میشود. در گذشته هم دانشگاههای ایران همین رویه را داشتند و کنکور داخلی برگزار میکردند، اما بالا رفتن حجم متقاضیان باعث شد که فرآیند پذیرش یکجا به سازمان سنجش منتقل شود. تغییرات قوانین در این سالها با این هدف یوده که اختیاراتی به دانشگاهها بدهند.
* آیا امکان اعمال نظر شخصی در فرآیند پذیرش دانشجوی دکترا توسط اساتید وجود دارد؟
اعمال نظر دانشگاه به این نحو صورت میگیرد که از گروهها میخواهیم 5 نفر از اساتید را برای حضور در جلسه مصاحبه به ما معرفی کنند. ما سوابق دانشجویان را بررسی میکنیم و سپس آنان را به جلسه مصاحبه دعوت میکنیم. بعد در جلسات به دانشجویان نمره داده میشود و جمع بندی نمرات به وزارت علوم ارسال میشود. همه چیز به صورت گروهی و علمی انجام میشود و اجازه نمیدهیم اعمال نظر شخصی صورت بگیرد.
یا مثلاً در مورد دانشجویان دارای شرایط «استعداد درخشان»، قبلاً کسانی را که میخواستند میگرفتند اما در دو سال اخیر از آنها خوستهایم که ثبتنام کنند. ما در اسفندماه آگهی داده و در اردیبهشت اعلام میکنیم چه کسانی میتوانند به جلسه مصاحبه بیایند. بعد از آنها مصاحبه میگیریم. بر اساس نتایج مصاحبه یک کمیته تشکیل میدهیم و بین آنها اقدام به انتخاب دانشجو میکنیم.
ما در هر رشته میتوانیم یک نفر استعداد درخشان جذب کنیم. یعنی یک نفر از پنج نفر. البته یک شرط هم وزارت علوم گذاشته که دانشجوی استعداد درخشان باید بتواند 70 درصد مجموع نمرات را بیاورد. قبلاً که این شرط نبود، در 55 رشته، 35 نفر استعداد درخشان جذب میشد، اما در سال گذشته فقط 12 نفر توانستند حد نصاب نمره را کسب کنند و وارد دوره دکترا شوند.