مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی با تقسیم زندگی مرحوم قانعیراد به سه دوره درباره این جامعهشناس فقید گفت: ما بیشتر با قانعیراد سوم مواجه هستیم، قانعیرادی که بعد از مرگش خوب میدرخشد، چون موضوع گفتوگو و گفتوگوهای میانرشتهای قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار عطنا، مراسم نکوداشت مرحوم دکتر محمدامین قانعیراد، جامعهشناس فقید با عنوان «قانعیراد و علوم انسانی» دوشنبه، ۳۰ مهرماه با حضور خانواده، همکاران و دانشجویان آن مرحوم در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. در این نشست چهرههایی چون هادی خانیکی، سید هاشم آقاجری، ابراهیم توفیق، داریوش رحمانیان، حسین مصباحیان، علی محمدحاضری و سارا شریعتی حضور داشتند. (گزارش تصویری)
در این نشست، دکتر هادی خانیکی، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، درباره مرحوم محمد امین قانعیراد گفت: میتوان از سه قانعیراد صحبت کرد، قانعیراد اول جامعهشناس فعالی بود که در حوزه آموزش و نهادهای علمی فعالیت داشت، قانعیراد دوم پس از بیماری بود که با اثر وجودی بیشتری ظاهر شد و بخش مهمی از آثارش را در همین دوره تولید کرد و خود را محدود به بوروکراسی آکادمیک نکرد.
خانیکی ادامه داد: قانعیراد در این دوره مقالات متفاوتی را در مجله «آیین» به چاپ رساند و معتقد بود که این مقالات بهتر از مقالات ISI چاپ شده خود اوست، چون مقید به بوروکراسی علمی نیستند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: فرزند دکتر قانعیراد که اخیراً در پی جمعآوری آثار منتشر نشده پدر خود است، به اثری برخورده است که کسی از آن اطلاع نداشت و آماده چاپ بود. عنوان این کتاب «پیدایش روشنفکر گفتوگویی، مطالعه تاریخی روشنفکران سکوت تا روشنفکر گفتوگو» است که امیدواریم در ماههای آینده چاپ شود. علاوه بر این کتاب دیگری، چند روز گذشته با عنوان «اجتماعات علمی و دانشگاه ایرانی» از ایشان توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه تصریح کرد: ما بیشتر با قانعی راد سوم مواجه هستیم، قانعیرادی که بعد از مرگش خوب میدرخشد، چون موضوع گفتوگو و گفتوگوهای میانرشتهای قرار گرفته است.
خانیکی توضیح داد: این اتفاق که گروه تاریخ به قانعیراد جامعهشناس پرداخته و فیلسوف و مورخ در آن جلسه صحبت میکنند از جمله میراثهای گرانقدر قانعیراد است و این میراث، مبتنی بر موضوعیت دادن به بحثهای ما و طرح مسائل بسیاری است که بتوانیم در رابطه با آنها به گفتوگو پردازیم، نه الزاماً تجلیل یا غلو در رابطه با دکتر قانعیراد.
خانیکی اظهار کرد: یکی از دغدغههای قانعیراد، نگاه انتقادی او به دانشگاه و در عین حال دفاع از آن در مقابل نهادهای غیر دانشگاهی است و این دفاع مشروط، بهدنبال شکلگیری اجتماع علمی در دانشگاه و نقد آن، مبتنی بر ضعف اجتماع علمی در دانشگاه است.
وی در ادامه به پنج مسئله دکتر قانعیراد در رابطه با دانشگاهها اشاره کرد و گفت: اولین مسئله مطرح، نقد درونی فضای علم، بهخصوص حوزه علوم اجتماعی و فضای کلی جامعه است، چون معتقد بود که بنیانهای علمی بر منابع علمی مقدماند و اجتماعهای فعلی موجود در علوم اجتماعی، اجتماعهای ضعیفی هستند.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: به بیان او ارتباطات بین کارگزاران علم، سرمایههای اجتماعی دانشگاهی، روحیه و فرهنگ علمی، ساختار ارزشها و هنجارهای علمی، جامعهپذیری دانشجویان در زیستجهان علم، اقتدار معرفتی مؤثر در ساخت بنیانهای علمی وضعیت خوبی ندارد.
خانیکی در توضیح دومین نقد قانعیراد بیان کرد: فقر یا ضعف روحیه علمی دومین مسئله دکتر قانعیراد بود، البته این تمثیل معادل همان روحیه سرمایهداری است که «وبر» مطرح میکند، اما قانعیراد روحیه علمی را مد نظر قرار داده است نه سازمان علمی.
وی افزود: او بینیازی از سازمان و نظم علمی را مطرح نمیکند و معتقد است که دانشگاه و نهادهای علمی دچار نوعی لَختی و بیتفاوتی و فقدان روح شدهاند. البته او قائل به این عامل هم است که تودهای شدن آموزش عالی و مداخله نهادهای سیاسی، عوامل بسیار مهمی در این بیتفاوتی بهشمار میآیند. به عبارت دیگر، قانعیراد معتقد بود که جسم و کالبد علم را بیشتر میتوان در دانشگاهها دید تا روح و فرهنگ آن.
خانیکی پیشی گرفتن تخصص بر تفکر را نقد سوم قانعیراد شمرد و گفت: قانعیراد معتقد بود دانشگاهها بیشتر به تولید متخصصهای غیر متفکر میپردازند که تعبیر تندتر آن «متخصصهای بیسواد» است و این به معنی نداشتن قدرت فهم و مواجه شدن آنها با مسئله است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در بیان چهارمین نقد قانعیراد هم اظهار کرد: تعلق سازمانی، وابستگی به گروههای رسمی و وابستگی به فرمالیسم دانشگاهی، به تعلق خاطر بر اجتماعات علمی غیر رسمیتر که بیشتر به سمت نهادمندی و گفتوگو میروند در اینجا بسیار مشهود است.
وی مورد بعدی را چنین توضیح داد: محققان حوزه علوم اجتماعی بیش از اینکه با یکدیگر سخن بگویند، با مصرفکنندگان خود سخن میگویند که معمولاُ، دستگاههای رسمی هستند و سفارش پژوهش میدهند.
خانیکی در این باره ادامه داد: به این ترتیب قبل از اینکه اجتماع علمی فربه شود و در گفتوگو و دادوستد حرفی برای بیان داشته باشد با بازار مصرفی کالایی و تجاری روبهرو شده است که بیشتر خریدار حضورشان هستند تا استفاده از تفکر آنها، و به همین دلیل در مطالعات کمّی که دکتر قانعیراد انجام داد، سطح پژوهشهای دستگاهها را به مراتب بیشتر از مطالعات علمی و خلاقانه دانست.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به اهمیت نقش تعاملات دانشجویان و استادان در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی از دیدگاه دکتر قانعیراد، اظهار کرد: دادهای که قانعیراد در حاشیه به آن میپردازد، تاکید بر زیست-جهان علمی-دانشجویی و نقش تعاملات دانشجویان و استادان در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی است.
خانیکی در پایان گفت: قانعیراد معتقد بود که به دلیل ایجاد فاصلههای متفاوت اخلاقی، اداری و علمی بین دانشجویان و استادان تفاضلی وجود دارد که دانشجویان را به سمت برخی استادان نزدیک میکند، اما در نسبت کل حوزه علوم اجتماعی، این مسئله مورد غفلت قرار گرفته است.