استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی: متاسفانه در برهه حساس کنونی شاهد بروز و ظهور آثاری از همین کجکارکردیها و ناکارکردیهای رسانهای در فضای عمومی کشور هستیم که باید با همت و تلاش یکایک خبرنگاران ایرانی و رسانههای مسئول و زمانهشناس اعم از دولتی و غیردولتی و رسمی و شهروندی اصلاح شود و به سمتی برویم که خروجی آن گفت و شنید، مفاهمه و همبستگی برای عبور از چالشها و ابرچالشهای پیش رو باشد.
به گزارش عطنا، دکتر هادی خانیکی، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
امروز اهمیت و حساسیت حرفه روزنامهنگاری و نهاد رسانه اعم از رسانههای مکتوب، تصویری و مجازی بر هیچ کس پوشیده نیست. جهان و جامعه رسانهای شده، اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ رسانهای شده و شکلگیری واقعیتهای مجازی، باعث شده تا هر عرصهای از زندگی ما با رسانه و در رسانه شکل گیرد و بزرگ و کوچک شود؛ بنابراین این سخن گزاف نیست که از مسئولیت و نقش به مراتب موثرتر رسانهها نسبت به گذشته حتی در مقایسه با گذشته نه چندان دور سخن بگوییم.
ما شاهد انقلابهای به هم پیوستهای هستیم که جهان را مدام در معرض تغییر قرار داده است؛ انقلاب ارتباطات و اطلاعات، انقلاب شبکههای اجتماعی و اخیراً انقلاب تلفنهای هوشمند که هرگونه فاصلهای را از میان برده و هر محلی را در تیررس تصاویر و نوشتههای ارتباطی قرار داده است. باید بپذیریم که شرایط جدیدی در برابر همه دستگاهها و عموم شهروندان قرار گرفته است که در صورت استفاده درست و مسئولانه از ظرفیتهای آن میتواند فرصتهایی کمنظیر در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد کند و در صورت استفاده نادرست و غیرمسئولانه به تهدیدی زیانبار مبدل شود. در وضعیت موجود، سیاستمداران و کارگزاران حکومتی از یکسو و دستاندرکاران رسانهها از سوی دیگر با این پرسش مواجهند که چگونه میتوان از ظرفیتهای رسانهای در شکلگیری افکار عمومی و نهایتاً بالا بردن قدرت انتخاب، نظارت، انتقاد و هدایت فعالیتهای اجتماعی و سیاسی در جامعه استفاده کرد؟ تجربه به ما آموخته است که رسانهها و افکار عمومی هم میتوانند میدان گفتوگو، نقد، روان شدن جریان آزاد اطلاعات باشند و هم منشا اختلال درگفتوگو، ترویج خشونت، تنفر، جعل اطلاعات و اخبار.
متاسفانه در برهه حساس کنونی شاهد بروز و ظهور آثاری از همین کجکارکردیها و ناکارکردیهای رسانهای در فضای عمومی کشور هستیم که باید با همت و تلاش یکایک خبرنگاران ایرانی و رسانههای مسئول و زمانهشناس اعم از دولتی و غیردولتی و رسمی و شهروندی اصلاح شود و به سمتی برویم که خروجی آن گفت و شنید، مفاهمه و همبستگی برای عبور از چالشها و ابرچالشهای پیش رو باشد.
باید تلاش کنیم فضای غالب رسانهای کشور و به تبع آن فضای افکار عمومی که فضایی مایوس و ناامیدانه است و بیشتر تمایل به دیدن و شنیدن اخبار منفی یا اخبار جعلی دارد، تغییر پیدا کند. تلاش برای تداوم این فضا محصول عملکرد سازمانیافته و نوعی عملیات روانی، تحریف حقیقت و انگارهسازیهای غیرواقعی از سوی جریانهای مخرب خارجی و داخلی با هدف فرسایش سرمایه اجتماعی است که باید فعالانه با آن مقابله کرد.
روشن است که در چنین شرایطی صداهای واقعی چه از سوی مردم باشد یا نخبگان و چه از سوی مسئولان باشد و مدیران به درستی شنیده نمیشود و تنها صداهایی بیشتر انعکاس مییابد که نمیخواهد کشور مسیر درست غلبه بر تنگناها و مشکلات عدیده خود را بپیماید. خطر مرجعیت یافتن شبکهها و رسانههای مخرب خارجی که با سرمایه و حمایت و هدایت دشمنان ایران سازمانیافتهاند، خطری جدی است. فارغ از اینکه رسانههای تند و افراطی داخلی که هدف نخستشان تسویهحسابهای جناحی و ترجیح منافع حزبی بر منافع ملی است و نیز رسانه ملی و تریبونهای رسمی و غیر رسمی در پیدایش این وضعیت چه نقشی داشتهاند، ضرورت دارد امروز همه در برابر این جنگ نرم روانی که به دنبال ترویج و القای یاس، ناامیدی، هراس و وحشت در جامعه است، بایستیم. امروز گفتوگو میان مردم و مسئولان، نخبگان و مدیران جامعه و گروههای مرجع و مردم با مردم حیاتی است و طبیعتاً کار رسانهها این است که ظرفیتها و فرصتهای لازم را برای این گفتوگوها فراهم کنند.
البته باید تاکید کرد که نباید بار همه چیز را بر دوش رسانهها گذاشت. هم مسئولان، هم نخبگان و هم مردم ما نیازمند بالا بردن قدرت شنیدن و دیدن واقعیتها هستند. هیچ چیز امروز بالاتر از توانایی مدارا و تحمل رویارویی با نظرها و حرفهای متفاوت با کلیشهها و انگارهها و پیشداوریهای شکل گرفته در سطح جامعه نیست. واقعاً ما از میان همه فضیلتها به فضیلت شنیدن بیشتر از همیشه نیازمندیم.