استاد انسانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: بزرگترین برنامه پژوهشی و تحقیقاتی مرحوم قانعیراد حول مسئله توسعه علمی در ایران گذشت و قانعیرادی که در تاریخ خواهد ماند کسی است که درباره مسئله علم در ایران کار کرده است و به همین دلیل کتاب «کنشگران علمی در ایران» را در بافت مسئله علم و توسعه علم قانعیراد باید فهمید.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «بررسی کارنامه علمی محمدامین قانعیراد» روز سه شنبه 19 تیر با حضور استادان، دوستان و آشنایان این مرحوم در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.(گزارش تصویری)
در این نشست، نعمتالله فاضلی با اشاره به کتاب جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران که مرحوم قانعیراد به همراه فرهاد خسروخاور در فرانسه نوشته است، گفت: این کتاب در واقع یک پژوهش میدانی مردمنگارانه است و به تعبیر دکتر قانعیراد این کتاب مردمشناسی علم است.
وی افزود: بزرگترین برنامه پژوهشی و تحقیقاتی مرحوم قانعیراد حول مسئله توسعه علمی در ایران گذشت و قانعیرادی که در تاریخ خواهد ماند کسی است که درباره مسئله علم در ایران کار کرده است و به همین دلیل کتاب «کنشگران علمی در ایران» را در بافت مسئله علم و توسعه علم قانعیراد باید فهمید.
فاضلی با اشاره به اینکه مجموعه آنچه که دکتر قانعیراد درباره مسئله علم مطرح میکرد چند ویژگی دارد، آنها را اینگونه برشمرد: او مسئله علم را در راستا با مسئله ایران میفهمید که هدف آن توسعه ایران بود و توسعه ایران را در توسعه علم میدانست و توسعه علمی را در گرو توسعه علوم انسانی و اجتماعی میدانست؛ بدین ترتیب، قانعیراد مطالعات تجربی را با مطالعات تئوری ترکیب میکرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه قانعیراد بحثی به نام نظریه فرهنگی توسعه علم در ایران داشت، گفت: تقریبا همه کارهای ایشان حول همین نظریه بوده است که در یکی از کتابهای خود نظریه فرهنگی خود را مطرح میکند؛ منظور از نظریه فرهنگی تاکید او بر نقش ارزشها، عاملیت و ساختارها است.
وی بیان کرد: کتاب کنشگران علمی در ایران مجموعه گفتوگوها و مصاحبههای عمیقی است که با 69 نفر از فیزیکدانان، شیمیدانان و ریاضیدانان ایرانی انجام شده است که دکتر قانعیراد میخواهد از طریق موقعیتهایی که از اجتماع علمی شکل گرفته است، راههای توسعه علم در ایران باز کند.
فاضلی ادامه داد: این اولین مطالعهای است که دانشمندان ایرانی را جدی گرفته است و دیدگاههای آنها را از منظر درونی تحلیل کرده است، این کتاب سرآغاز مردمشناسی علم در ایران است، این مطالعه به ما نشان میدهد که بهرغم موانع ساختاری که در راه توسعه علم در ایران وجود دارد، کنشگری، سوژگی و عاملیت میتواند نقش کلیدی در توسعه علمی داشته باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی درباره شخصیت علمی مرحوم قانعیراد اظهار کرد: او دانشمندان را از نظر بینش اجتماعی علمی به خوشبین، محتاط، مردد و دانشمندان دلسرد تفکیک کرده است و بخش دیگر مطالعه درباره شکافهای موجود در اجتماع علمی است که به شکاف نسلی، بین دولت و ملت و شکافهای بین سطوح کاربردی علم و بحثهای نظریه و پیوندهایی که با صنعت وجود دارد و همچنین شکافهای بین اجتماعی علمی ایرانی و اجتماعی علمی جهانی اشاره کرده است.
وی با اشاره به اینکه استاد قانعیراد در کارهای جدی خود قلم خلاقه دارد و بحثهای خود را به بُت روش واگذار نمیکند، گفت: ضمن اینکه به مفاهیم و تئوریهای جهانی حوزه علوم اجتماعی تسلط و اشراف دارد در عمل تلاش میکند که روش بر او غالب نباشد و خود به عنوان یک فرد اندیشمند و دارای دغدغه مشخص هدایتکننده متنهای خود باشد.
فاضلی نقد خود نسبت به این کتاب را اینگونه بیان کرد: اگرچه در کتاب مصاحبههای خوبی انجام شده است اما ارزیابی انتقادی تئوریکی را که از نظریههای دانشمندان به دست آوردند، ارائه نمیشود، در این کار برخلاف کارهای دیگر آقای قانعیراد که به صورت مفصل کارهای ایرانی را تحلیل میکند، در نتیجهگیری مقایسه انجام نمیشود.