رسانههای غربی در باطل خودشان به صورت هماهنگ و یکپارچه تلاش میکنند اما متأسفانه رسانههای مقابل در تبیین و ترویج حقیقت و واقعیت جاری در جامعه و پیرامونشان، به اندازه ابرام و پافشاری رسانههای غربی بر دروغپردازیها و خبرسازیهای جعلیشان، ایمان و اعتقاد ندارند.
به گزارش عطنا به نقل از جوان، حسین انتظامی، قائم مقام وزیر ارشاد با انتشار پستی در صفحه شخصیاش ضمن تقبیح دروغپردازی و خبرپراکنی جعلی علیه کشورمان مینویسد: «رویترز دارد اعتبار حرفهای خود را با انتشار گزارشهای سفارشی، قمار میکند. [هر چند] رویترز معمولاً تفاوت خبر و جنگ روانی را رعایت میکرد.»
هژمونی رسانهای غرب و توانایی ایجاد موجهای خبری با جانمایه دروغ محض، علیه کشورهای مستقلی مانند جمهوری اسلامی ایران موضوع غیرقابل انکاری است. جعل و فتوشاپ تصاویر، ارجاع دادن اخبار ساختگی به منابع ناشناس، آگاه و... نمایش و شو آفهایی با عناوینی مثل یک شاهد عینی، یک مقام مسئول که نخواست نامش فاش شود و... برخی از شگردهای مألوف و مشهور جریان رسانهای غربی است که با هماهنگی دیگر همپالگیها به اجرای یک ارکستراسیون ضدایرانی سعی در موجآفرینی کاذب خبری در بین مخاطبان دارد.
تازهترین نمونه چنین اقدامات غیرحرفهای و البته ناجوانمردانه رسانههای غربی، خبرسازی جعلی و دروغین خبرگزاری «رویترز» است که حسین انتظامی، قائم مقام کنونی وزیر ارشاد و معاون مطبوعاتی سابق همین وزارتخانه آن را در صفحه مجازی شخصیاش منتشر کرده است.
معاون مطبوعاتی سابق وزارت ارشاد در رابطه با خبر دروغ رویترز که به شکل گزارش ویژه منتشر شده با این مضمون: «برخی مدیران ایرانی به دلیل تحریم، پاسپورت آفریقایی خریدهاند + خروج ۳۰ میلیارد دلار ارز از کشور. آیا جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده؟» مینویسد: «رویترز» دارد اعتبار حرفهای خود را با انتشار گزارشهای سفارشی، قمار میکند. [هر چند]رویترز معمولاً تفاوت خبر و جنگ روانی را رعایت میکرد.»
از زمان خروج امریکا از برجام و اعلام تصمیم این کشور مبنی بر بازگشت تحریمهای ثانویه علیه ایران، خبرگزاری رویترز وظیفه یافته که با پخش اخبار منفی و فضاسازی به خصوص در حوزه اقتصاد بر جامعه ایرانیان و خارجیان فعال در عرصه اقتصاد کشورمان اثرگذاری کند و تبعات تحریمها علیه این کشور را افزایش دهد.
«رویترز» دارد اعتبار حرفهای خود را با انتشار گزارشهای سفارشی، قمار میکند. [هر چند]رویترز معمولاً تفاوت خبر و جنگ روانی را رعایت میکرد.»
انتشار اخبار جهتدار و بعضاً نادرست از سوی این خبرگزاری طی روزهای اخیر در راستای ترویج ناامیدی در کشور به حدی افزایش پیدا کرده که در این ارتباط وزیر امور خارجه کشورمان در سخنانی در اتاق بازرگانی ایران و در جمع فعالان اقتصادی بخش خصوصی به این موضوع اشاره کرد و گفت: رویترز روزانه به صورت متوسط ۵۰ خبر دروغ در حوزه اقتصاد علیه ایران منتشر میکند و در این راستا از اصحاب رسانه و همچنین فعالان اقتصادی خواست هوشیار باشند که در تله اینگونه اخبار قرار نگیرند.
برآیند و تحلیل فضای رسانهای غرب بر این پایه استوار است که جریان غالب رسانهای غرب نمیخواهد و نمیگذارد دیگر رسانهها و کشورها در این میدان نبرد رشد کنند. این جریان رسانهای که عمدتاً در دست صهیونیستهای تندرو و اوانجلیستها قرار دارد، در پشت نظام سلطه و قدرتهای بزرگ دنیا از جمله ایالات متحده قرار گرفته و تلاش میکند اذهان مخاطبان جهان را با تکنیکهای متنوع عملیات روانی و خلط کردن و ممزوج نمودن اخبار صحیح با چندین فکت دروغین که از منابع غیرقابل احصا و بررسی شکل گرفته، تحت کنترل خودش بگیرد تا با توجه به تعاریف متنوع و چند لایه از منافع اربابان غربی خود تمام مساعیاش را به سمت تحقق وعدهها و تمایلات شیطانی آنها کانالیزه نماید.
یکی از دلایل ضعف رسانههای کشورهای مستقلی مانند کشورمان این است که رسانههای این کشورها حتی در حوزه تولید اخبار بینالمللی از رسانههای غربی به عنوان منابع اصلی خبر استفاده میکنند و متأسفانه خودشان نمیتوانند از منابع اصلی ایجاد خبر استفاده کنند تا مستقل از رسانههای غربی، به عنوان منبع خبر معرفی شوند.
در این مسیر براساس دستورات و مانیفست تفکر امپریالیستی لیبرالیزه شده که در بطن خود پلورالیسم و سکولاریسم را ذیل عنوان پیوستهای لابد و لاجرم فرهنگی، نمایندگی میکند با رویکرد فشار هر چه بیشتر به کشورهای مستقلی مانند ایران اسلامی با شدت و حدت هر چه بیشتر تئوریزه و اجرا میکند. یکی از بدیهیترین ابزارهای غربیها علیه کشورهای مستقل مانند کشورمان، اعمال تحریمهای ناجوانمردانه یا به قول خودشان «فلج کننده» است.
از آنجایی که عمده چنین اقداماتی هیچ استناد قانونی و حقوقی از منظر بینالملل ندارد، لازم است برای آنها توجیهاتی تراشیده شود که نقش رسانهها در این مسیر دلیلتراشی و ادلهسازی از هر طریق و با هر شیوهای ولو غیرانسانی، در مسیر توجیه و اعمال این تحریمهاست.
در این مسیر رویکرد حرفهای و مراعات مرزهای حقیقت و واقعیت و همچنین جلوگیری از درهم آمیختن عناصر دروغین یا صحیح اخبار و اتفاقات، در سطح یک جمله روی کاغذ میماند و تنها چیزی که برای صاحبان اصلی رسانههای غربی محلی از اعراب داشته و سعی در ایجاد، حفظ و تحصیل آن دارند، فقط و فقط منافع کشور یا جریانی است که طفیلی آن هستند.
همین نکتهای که حسین انتظامی در توئیتی که منتشر کرده به آن اشاره دارد، نمونهای از خروارها مابهازایی است که میتوان برای این مسئله عنوان کرد. وقتی پای منافع در میان باشد دیگر حرفهایگری، احترام به واقعیت و حقیقت و همچنین روشنگری و تبیین اخبار، تنها یک چماقی میشود که بالای سر دیگر رسانهها سایه انداخته است. وقتی قرار باشد جنایات داعش توجیه شود، آنها را جنگجو یا ستیزهجو مینامند، اما زمانی که تعدادی از همین گروه داعش به قلب اروپا بزند، نامشان میشود تروریست!
چندین سال پیش و در جریان اقدام تروریستی مشهور حمله به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی که در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ انجام شد، تحقیقات افبیآی، دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و جاسوسی ایالات متحده امریکا با ارائه هزاران سند ثابت کردند عمده افراد شرکتکننده در این اقدام تروریستی تبعه عربستان سعودی بودهاند و هیچ شهروند ایرانی یا هر شخصی که با جمهوری اسلامی ارتباطی داشته باشد، در طراحی و اجرای این اقدام تروریستی دخالت نداشته است.
چند ماهی است که رسانههای غربی و عمدتاً امریکایی شروع به ساختن گزارش، گفتوگو و اخبار کذب و دروغینی مبنی بر دست داشتن ایران در حملات ۱۱ سپتامبر کردهاند و حتی یک دادگاه امریکایی حکمی صادر کرد تا بخش قابل توجهی از اموال بلوکه شده کشورمان را به عنوان خسارت به خانواده کشتهشدگان برجهای دوقلو بدهند!
این دروغپردازی یکی از بزرگترین دروغهای تاریخ ابنای بشر است که از سوی دولت ایالات متحده مطرح شده تا از سوی رسانههای تحت فرمان تفکر و توجیهکننده منافع صهیونیسم به عنوان بدیهیترین واقعیات و حقایق قرن رنگ و لعاب بگیرد. این دروغ حتی بسیار بزرگتر و غیرقابل باورتر از خبر کذبی است که انتظامی از خبرگزاری رویترز دربارهاش توئیت کرده است.
مشکل کجاست؟
یکی از دلایل ضعف رسانههای کشورهای مستقلی مانند کشورمان این است که رسانههای این کشورها حتی در حوزه تولید اخبار بینالمللی از رسانههای غربی به عنوان منابع اصلی خبر استفاده میکنند و متأسفانه خودشان نمیتوانند از منابع اصلی ایجاد خبر استفاده کنند تا مستقل از رسانههای غربی، به عنوان منبع خبر معرفی شوند. هر چند ادله دیگری هم مانند مرعوب شدن، تأسی به رسانههای غربی، عدمخلاقیت و نداشتن دفاتر خبر متکثر در اقصی نقاط جهان در این مسیر قابل احصاست.
به هر ترتیب آنچه بدیهی و روشن است اینکه رسانههای غربی در باطل خودشان به صورت هماهنگ و یکپارچه تلاش میکنند، اما متأسفانه رسانههای مقابل در تبیین و ترویج حقیقت و واقعیت جاری در جامعه و پیرامونشان، به اندازه ابرام و پافشاری رسانههای غربی بر دروغپردازیها و خبرسازیهای جعلیشان، ایمان و اعتقاد ندارند.