دانشیار گروه آموزشی حقوق عمومی و بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه با بیان اینکه در ایران فهم درستی از مطالعاتی میانرشتهای وجود ندارد، گفت: اصولا در بیشتر موارد چارچوب حقوقی یک دانش با مطالعه میانرشتهای مخلوط شده است و اگر ارتباطی بین دو دانش برای فهم یک پدیده برقرار میشود معمولا یک دانش محوریت پیدا میکند و دانش دیگر نقش زینتی دارد.
به گزارش عطنا، نشست «درنگی بر جایگاه مطالعات میان حقوقی و میانرشتهای حقوق»(گزارش تصویری) همراه با رونمایی از کتاب «جامعهشناسی حقوق عمومی» تالیف دکتر مهدی مهدویزاهد، مدرس دانشگاه علامه طباطبائی با حضور شهیندخت مولاوردی، دستیار رئیسجمهور در امور حقوق شهروندی و دکتر محمدرضا ضیائی بیگدلی، دکتر محمدرضا ویژه، دکتر حبیبالله رحیمی، استادان دانشگاه علامه طباطبائی و دکتر سیدمحمد قاری سیدفاطمی، استاد دانشگاه شهید بهشتی دوشنبه، ۱۷ اردیبهشتماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست، محمدرضا ویژه، دانشیار گروه آموزشی حقوق عمومی و بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در سخنانی گفت: ویژگی خاص علوم انسانی و تحولاتی که پیدا کرده تا به مطالعات میانرشتهای برسد ناشی از این است که علوم انسانی مفهومی و علومی مبتنی بر پیش فرض است.
وی با بیان اینکه جایگاهی که علوم انسانی در مطالعات میانرشتهای دارد حائز اهمیت است، افزود: از دیدگاه آگوست کنت روش علوم انسانی متفاوت از روش علوم طبیعی نیست؛ اما از دیدگاهی دیگر علوم انسانی مبتنی بر فهم است یعنی پژوهشگر علوم انسانی بر خلاف علوم طبیعی باید پدیدههای انسانی را در حوزههای تاریخی و فرهنگی بفهمد. بنابراین امر مبتنی بر این حوزه امری سیال است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه علوم انسانی به جای توصیف با هژمونیک طرف است، اظهار کرد: حقوق به عنوان شاخهای از علوم انسانی که مبتنی بر جمع است برای فهم مبانی اختصاصی نیازمند بستر فرهنگی، اجتماعی و تاریخی است.
ویژه، با بیان اینکه ارزش و اهمیت مطالعات میانرشتهای باید مشخص شود، گفت: سوال این است که آیا جامعه نیازمند مطالعات میانرشتهای است؟ و آیا فهم درستی از مطالعات میانرشتهای وجود دارد؟
وی در ادامه به پاسخ این سوال پرداخت و گفت: در اغلب موارد فهم درستی از مطالعات میانرشتهای وجود ندارد؛ اصولا در بیشتر موارد چارچوب حقوقی یک دانش با مطالعه میانرشتهای مخلوط شده است و اگر ارتباطی بین دو دانش برای فهم یک پدیده برقرار شود معمولا یک دانش محوریت پیدا میکند و دانش دیگر نقش زینتی پیدا میکند.
این حقوقدان با اشاره به لزوم بهرهگیری از دانشهای دیگر در علم حقوق، گفت: اینکه از دانشهای دیگر در علم حقوق بهره بگیرند تا آن پدیده فهم شود، کمتر دیده میشود. از این جهت به نظر میرسد دید روشنی از مطالعات میانرشتهای وجود ندارد.
وی افزود: این نکته که به مطالعات میانرشتهای نیازمند هستیم از جهتی پاسخ من خیر است اما از جهتی پاسخ مثبت است. زیرا مطالعات درست در این زمینه میتواند به سمت نتایج مثبت این رشته را حرکت دهد. در بسیاری از موارد زبان مشترک در رشتهها وجود ندارد. اصولا اگر زبان مطالعات یکی بود دیگر مطالعات بین رشتهای تلقی نمیشد. استفاده از ادبیاتی که وجود دارد گاهی لازم است؛ مثلا مفاهیم اعتباری در علم مهندسی میتواند در رشته حقوق استفاده شود.
ویژه با اشاره به اینکه بین رشتههای مهندسی، حقوق، ادبیات و غیره روشهای مشترک وجود ندارد، گفت: اگر بتوان مفاهیمی را از این رشته اخذ و استفاده کرد؛ مفید خواهد بود. در زمینه روشها شاید بتوان روشهای مشترکی یافت. اما سوال اینجاست که آیا باید به دنبال روشهای مشترک بود؟
وی افزود: نکته دیگری که در حقوق باید مورد توجه قرارگیرد بحث فقه است. آیا فقه رشتهای از علوم انسانس تلقی میشود؟ به نظر میرسد بحثی در علوم اجتماعی هست که به نظر نمیرسد فقه جایگاهی در اینجا داشته باشد.
ویژه در پایان از اینکه از فقه میتوان در علم حقوق بهره گرفت، سخن گفت و ادامه داد: میتوان ملغمهای از قواعد و هنجارهای حقوقی و شرعی داشت؛ اما اینکه فقه را در این ساحت آورد درست نیست. به نظر نمیرسد یک طرف حتما باید فقه باشد.