استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه تحولات پیونگ یانگ و واشنگتن مانند حمله آمریکا و انگلستان یک «شو» است، گفت: این یک بازی کاملاً رسانهای و روانی است! از آنجایی که ایران در صورت نقض برجام باز به سمت فعالیتهای هستهای میرود بنابراین میکوشند ایران را تنها کشور به زعم خودشان هستهای و دردسرساز معرفی کنند.
به گزارش عطنا به نقل از آفتاب یزد، نهایت کجسلیقگی است اگر فکر کنیم بالاخره عروسی به کوچه پیونگیانگنشینها رسیده است! هیچ اتفاقی که ناظر بر تغییراتی وسیع در شبه جزیره کره باشد رخ نداده است؛ به قول آن مثل معروف؛ نه خانی آمده و نه خانی رفته! تا این لحظه تمامی درها، در کرهشمالی روی همان پاشنه سابق میچرخد و اما خبرهایی را اگر در کنار هم قرار دهیم آنگاه شاید بتوان به تحلیلی ابتدایی و اولیه رسید با این پیش شرط که باید صبر کرد و تحولات ماههای آتی را با دقت بیشتری نگریست.
به تغییرات ایجاد شده در تقابلات و نه تعاملات فی مابین آمریکا و کرهشمالی باید با دیدی موقت نگریست یا دائم؟ اساساً میتوان پیرامون این موضوع تحلیلی ارائه داد؟
اولاً در نظر داشته باشید که اخبار هنوز کامل نیست پس از یک منظر باید منتظر باشیم تا اخبارِ پیش و پس ماجرا کامل شود چون این ماجرا ابعاد پنهانی نیز دارد و ما باید آن ابعاد را در نظر داشته باشیم وقتی میدانیم احتمالا پمپئو دیداری محرمانه از پیونگ یانگ داشته است و گویای انجام برخی معاملهها میتواند باشد. ضمن آنکه روسیه و چین هم از تغییرات و اعلام و بیانیه کرهشمالی استقبال کردهاند و به نوعی این استقبال نشان میدهد یک حرکتی که نشان دهنده تغییر جهت کلی کرهشمالی به سمت غرب یا معامله با آمریکاییها باشد نیست که چین و روسیه را به تحسین وادار کند.
به نظر میرسد بیشتر از آنکه تغییر در روابط کرهشمالی با آمریکا صورت بپذیرد این روابط کره جنوبی و شمالی است که در حال بهبود یافتن است و بیشتر تحولات منطقهای است و این پوئنی است که پیونگ یانگ به سئول داده است نه آمریکا چون میدانیم که نظام ایدئولوژیک حاکم بر کرهشمالی به این گونه نیست که بخواهد به این سادگی تغییراتی اساسی قبول کند.
اگر به خاطر داشته باشیم با روی کار آمدن ترامپ، آمریکا و کرهشمالی تا آستانه جنگ نیز پیش رفتند بنابراین حال که کرهشمالی در مواجهه با هیچ خطر و تهدیدی نیست، این سادهانگاری است که بپذیریم این کشور وارد معاملات بزرگی شده باشد و پا پس کشیده است و این چنین نیز نیست.
به نظر میرسد فضای رسانهای ایجاد شده بیشتر اغراق آمیز است و این فضا، مخاطبش داخل ایران است؛ یعنی ناظر بر تحولات کرهشمالی دارد مخاطب ایرانی را مورد خطاب قرار میدهد
کرهشمالی در سوابق خود نشان داده که اتفاقا کشوری است که آن میزان واقعبینی و آن میزان عقل و تدبیری که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی همیشه شاهد بودهایم از آن، کمتر بهرهمند بوده و توقع این چنین عقل و تدبیری هم نمیتوان از سران پیونگ یانگ داشت. در واقع دهههایی که از سیاست خارجی ایران گذشته است اروپا و دیپلماتهای غربی و حتی روسای جمهوری آمریکا را مجاب کرده که عقلانیت، تدبیر و واقع بینی حاکم بر سیاست خارجی ایران به اندازهای است که میتوان با این کشور مذاکره کرد در حالی که در مورد کرهشمالی اساسا این گونه نیست و باید کرهشمالی را ادامه سیاست خارجی چین در مواجهه با آمریکا به شمار آورد.
در واقع تحولاتی که در کرهشمالی رخ میدهد توسط چین هماهنگ میشود یعنی رفتار کرهشمالی با چین قابل ارزیابی است پس به همین دلیل است که آمریکاییها ـ چه اوباما و چه ترامپ ـ در مواجهه با پیونگ یانگ وقتی میخواستند آنها را محدود کنند، خطابشان رهبر چین بود چون میدانستند در اصل با کجا طرف هستند.
آنچه که ما در خبرها پیگیری میکنیم ناظر بر این است که کرهشمالی اعلام کرده آزمایشات موشکها را موقتا تعطیل میکند و در همین بیانیه هم اعلام کرده که چون فعلا بدان نیازی نیست به عبارتی این بیانیه نشان دهنده تغییر یک رویکرد نیست.
به نظر میرسد فضای رسانهای ایجاد شده بیشتر اغراق آمیز است و این فضا، مخاطبش داخل ایران است؛ یعنی ناظر بر تحولات کرهشمالی دارد مخاطب ایرانی را مورد خطاب قرار میدهد که کرهشمالی هم وارد معامله شد و در واقع ارائه این نوع تحلیلها به دور از واقعیتهای منطقه شرق آسیا است به خصوص وقتی توجه داشته باشیم که از این اقدام کرهشمالی، قبل از آمریکا، چین و روسیه استقبال کرده اند. پس باید تردید به خود راه داد که چرا؟ ضمن اینکه در سابقه کرهشمالی چنین تغییر جهتهایی دیده نمیشود! یعنی فی الواقع چه اتفاقی افتاده؟ رهبر کرهشمالی عوض شده یا حزب؟ بله! ممکن است یک سری معاملات موقت رخ داده باشد که در عالم سیاست طبیعی است و امتیازهایی بین طرفین رد و بدل میشود اما به نظر من هیچ تغییر رویکرد کلان در شرق آسیا رخ نداده که بخواهد تغییر رویکرد کرهشمالی را به دنبال داشته باشد. پس تاکید میکنم این اخبار مصرف داخلی برای مخاطب ایرانی دارد.
تحولات چند وقت اخیر را اگر دنبال کنیم به نوعی نظریات شما تایید میشود رفت و آمدها بین دو کره، المپیک زمستانی و پیغام و پسغامها بین آمریکا و کرهشمالی در نهایت به اینجا ختم شد که«اون» سر از پکن درآورد و این یعنی هر اتفاقی در شبه جزیره کره میخواهد بیفتد باید از کانال چین رد شود. با توجه به این موضوع قبول دارید تحلیلهای ارائه شده که حجم آن کم نیز نبوده است! اندکی احساسی و به دور از بنیانهای آکادمیک در علم سیاست بینالملل و واقعیتهای موجود در منطقه شرق آسیا به خصوص شبه جزیره کره است؟
دقیقا مشکل همین جا است! کسانی این روزها تحلیل ارائه میدهند که تخصصی در این زمینه ندارند، منطقه را نمیشناسند. حتی خود من هم که تخصصم روابط بین الملل است هم همان ابتدا گفتم هنوز به یک تحلیل رضایت بخش نرسیدهام و شرق آسیا را به خوبی نمیشناسم. بپذیریم در حوزه بینالملل باید با مطالعه حرف زد، با شناخت.
موضوع هستهای ایران و کرهشمالی دو موضوع با تشابهات عدیدهای هستند که آمریکا این دو موضوع را در یک راستا معرفی میکند و در پروندهها کنار هم آوردهاند.
هر تحولی یک ظاهر دارد و هزاران باطن که حتی متخصصان روابط بینالملل را هم گاه از پا درمیآورد پس باید با شناخت کامل از جغرافیای سیاسی منطقه و دانستن پشت پردهها وارد حوزه تحلیل شد.
در فضای ژورنالیستی برخی به دنبال ماهیگیری از آب گل آلود هستند و این افراد همانهایی هستند که هر خبری را از ظاهر خام آن برداشت میکنند و به نوعی دست به مصادره به مطلوب میزنند یعنی از آن خبر استفاده میکنند به عنوان تاییدکننده گفتههای خودشان!
برای مثال وقتی به تحلیل اروپاییها، سعودیها و حتی صهیونیستها به دقت بنگریم میبینیم که میگویند این حمله یعنی حمله انگلستان و آمریکا به سوریه بیشتر از آنکه اثری در واقعیت تحولات سوریه بر جای گذارد یک شو بود یعنی بیشتر حالتی نمایشی داشت یعنی ضربه ای زده ای اما تغییری در زمین بازی ایجاد نکرد اما میبینیم در همین مورد هم برخی مصادره به مطلوب گونه رفتار کردند به این معنا که: «دیدید آمریکاییها قدرتمندند؟! دیدید آمدند و بمباران کردند؟! و دیدید که روسیه و ایران هیچ کاری نکردند؟!» من وقتی میگویم برخی مسائل را باید بدانیم به این جهت است که وقتی بدانیم بسیاری از پایگاههایی که توسط آمریکاییها بمباران شد تخلیه بوده معنایش چیست؟ تخلیه بودن پایگاهها یعنی آمریکاییها آمدهاند و ضربه زدهاند؟ یعنی ایران و روسیه پاسخ نداده اند؟! برعکس تخلیه بودن پایگاهها معنای عکس میدهد! این یعنی گاهی ما درگیر دعوای داخلی هستیم، مسائل بین المللی را مدد میگیریم برای دعوای داخلی!
فعلا وارد جزئیات تحولات کرهشمالی نشویم تا به قول شما اخبار کاملتری به دست ما برسد. به این مسئله کلیتر اگر بنگریم این سوال پیش میآید که چرا در هر مواجهه آمریکا و کرهشمالی، سریعا پای برجام و مسائل هستهای ایران به میان کشیده میشود؟
چون این دو نمونههایی شبیه به هم هستند یعنی موضوع هستهای ایران و کرهشمالی دو موضوع با تشابهات عدیدهای هستند که آمریکا این دو موضوع را در یک راستا معرفی میکند و در پروندهها کنار هم آوردهاند. با کرهشمالی در مقطعی مذاکراتی کردند و آنها برخی رآکتورهای خود را نابود کردند ولی به نتیجهای نرسیدند. بعد سراغ ایران آمدند و منتج به توافقات هستهای ناشی از مذاکرات ۱۲-۱۰ ساله شد.
ایرانیها میدانستند که دنبال ساختن بمب اتمی نیستند اما آمریکاییها فرض را بر این گذاشته بودند که ایران قطعا به دنبال ساخت بمب اتمی است و این یعنی دو کشور با دو ذهنیت کاملا متضاد سر میز مذاکراتی حاضر شدند که هر نتیجهای منجر به اختلافات میشد.
کرهشمالی طی این سالها تماشاگر موضوع بود که در نهایت چه خواهد شد؟ حتی حسن روحانی هم به طرفهای آمریکایی گوشزد کرد با کاری که در حال انجام هستید یعنی بدعهدی با برجام مگر کرهشمالی دیوانه است که با شما مذاکره کند؟ سناتورها و جان کری هم همین را گفتند یعنی کاری نکنید که کرهشمالی بدبین به موضوع مذاکرات هسته ای شود! پس میبینیم تقریبا طبیعی است که هرجا پای کرهشمالی وسط میآید موضوع توافقات هستهای و برجام هم زنده میشود.
با این پیش فرض که کار یک تحلیلگر پیشگویی نیست اما احساسی به ما دست میدهد که بدبینانه به موضوع اخیر نگاه کنیم یعنی فرض را بگذاریم بر این مبنا که موضوع اخیر هم یک شو تبلیغی است، نظر شما در مورد تحولات پیونگ یانگ و واشنگتن از این زاویه چیست؟
اگر فرض را بگذاریم بر این موضوع که این هم شبیه حمله آمریکا و انگلستان یک «شو» است که اساسا فرض اشتباهی هم میتواند نباشد! چون اگر معاملهای مقطعی بین آمریکا و کرهشمالی صورت پذیرفته باشد که میتواند از دایره اگر و اما نیز خارج شود و معاملهای هم انجام شده باشد آن وقت معنایش این است که میخواهند ایران را ذیل یک محاصره روانی قرار دهند که امروزه تنها کیس موجود در دنیا که ما نسبت به فعالیتهای هستهای آن مشکوکیم، خود شمایید یعنی تنها و تنها ایران است که فعالیتهای هستهای آن شفاف نیست و اگر ما برجام را کنار بگذاریم پاسخ شما چیست؟ رفتن به سمت پیشرفت و فعالیت هسته ای یعنی ما دیگر دو کیس نداریم! یعنی ایران را میخواهند مجبور کنند به عنوان تنها کیس هستهای خودش را در دنیا معرفی کند.
این یک بازی کاملا رسانهای و روانی است! از آنجایی که پاسخ ایران کاملا مشخص است یعنی اگر برجام نقض شود به سمت فعالیتهای هستهای بازخواهد گشت پس میکوشند به مدد همین پیش فرض به ایران بگویند قبلا دو کشور بودید اما کرهشمالی پذیرفت و حال تنها ایران باقی مانده است. یعنی میکوشند ایران را تنها کشور به زعم خودشان هستهای و دردسرساز معرفی کنند پس به گوشه رینگ راندن یک کشور از دو کشور آسانتر است به تعبیری سادهتر آمریکا در این اندیشه است که ایران خودش، خودش را به عنوان کیسی منزوی در جهان معرفی خواهد کرد!
نکته مهم و قابل تامل اینکه، آمریکاییها با یک پیش فرض با ایران برخورد میکنند و همین پیشفرض باعث میشود که مفاهمه برقرار نمیشود یعنی ایران و آمریکا با دو دیدگاه سر میز مذاکرات نشستند، ایرانیها میدانستند که دنبال ساختن بمب اتمی نیستند اما آمریکاییها فرض را بر این گذاشته بودند که ایران قطعا به دنبال ساخت بمب اتمی است و این یعنی دو کشور با دو ذهنیت کاملا متضاد سر میز مذاکراتی حاضر شدند که هر نتیجهای منجر به اختلافات میشد.
شما دقت کنید وقتی پمپئو اخیرا گفته است که دوازده سال پیش هم میدانستیم که شما (ایرانیها) به دنبال ساخت بمب اتمی نیستید این میشود کارت برنده بازی رسانهای، برای مشروعیت بخشیدن به برجام! یعنی این حرف برای ما مدرک است. یعنی از یک سو به ما میگفتید که شما میخواهید بمب بسازید از سویی دیگر رئیس سازمان سیا و وزیر امور خارجه بالقوه شما میگوید چنین بحثی صحت ندارد.
به سوریه حمله میکنند به فرض حملات شیمیایی، موشک نمایش میدهند با این ادعا که ایران ارسال سلاح کرده در حالی که نکرده و همه اینها یعنی چیزی شبیه بلایی که سر عراق آمد در موضوع داشتن سلاحهای کشتار جمعی. پس بهتر است اندکی در تحلیلها تخصصی تر برخورد کنیم و وارد بازی نشویم. اینها با به راه انداختن این گونه بازیها به دنبال مشروعیت بخشیدن به فعالیتهای بعدی خود هستند پس همان قدری که تیم دیپلماسی ایران باید حواسش جمع بسیاری از موضوعات باشد، رسانه ایها هم باید مراقبت کنند تا وارد بازیهایی این چنینی نشوند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در پیامی در صفحه کاربری توییتر خود، درباره مسئله کرهشمالی اظهارنظر کرد.وی در این پیام نوشت: «ما همچنان تا نتیجهگیری درباره مسئله کرهشمالی راهی طولانی در پیش داریم. ممکن است پیشرفتهایی حاصل شود و ممکن است این اتفاق نیفتد. تنها زمان این موضوع را روشن خواهد کرد اما کاری که من اکنون میکنم، باید مدتها پیش انجام میشد!»ترامپ در توئیت دیگری نوشت: «هیچ امتیازی ندادیم و آنها کنار گذاشتن برنامه هستهای، تعطیلی تاسیسات و پایان آزمایشات (هستهای و بالستیک) را پذیرفتند.»
رئیس جمهور آمریکا در حالی این نظرات را مطرح میکند که کرهشمالی دو روز قبل اعلام کرد قصد دارد از روز ۲۱ ماه آوریل، آزمایشهای موشکی و هستهای خود را با هدف دستیابی به صلح در شبه جزیره کره، متوقف کند. افزون بر این، کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی، اعلام کرد مرکز آزمایشهای هستهای پیونگ یانگ نیز تعطیل خواهد شد.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این در حالی است که کرهشمالی سال گذشته میلادی آزمایشهای موشکی متعددی انجام داد. مقامات این کشور اعلام کرده اند اکنون موشکهای پیونگ یانگ قابلیت هدف قرار دادن خاک آمریکا را نیز دارند. علاوه بر این، کرهشمالی در سال گذشته، ششمین و قدرتمندترین آزمایش هستهای خود را انجام داد.