عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، با بیان این که بازدید صرف از مناطق زلزلهزده غرب ایران، «گردشگری سیاه» تلقی نمیشود، تاکید کرد: برخورد بیزنسی با مصیبت مردم زلزلهدیده، از نگاه پژوهشی و تحقیقی، «مذموم» و «مردود» است.
به گزارش عطنا به نقل از تدبیر 24 ، محمود ضیایی، دانشیار گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه طباطبائی در پی تلاش گروهی برای زلزلهگردی و اجرای تورهایی با عنوان «بازدید از مناطق زلزلهزده غرب کشور» در نقد این نوع برخورد، به ایسنا گفت: گردشگری همیشه ابزاری برای صلح، دوستی، همفکری و یاری بوده که در موقعیتهای مختلف، کارکردهای متفاوت آن نیز اهمیت داشته است، اما اینکه فاجعهای رخ دهد و گروهی این مصیبت یا فاجعه طبیعی و یا انسانساخت را فرصتی برای سیاحت و یا درآمدزایی بداند و بیزنسی برخورد داشته باشد، قابل قبول نیست.
او با تاکید بر لزوم زمان سنجی برای انجام فعالیت هایی غیر از امدادرسانی و حضور در مناطق آسیب دیده، اظهار کرد: درحالیکه هنوز در مناطق آسیب دیده فعالیت های امدادی کامل انجام نشده و جراحت های عمیق جسمی و روانی هنوز برطرف نشده، حضور در آن فضا که تنها اثرش بارگذاری اضافه روی کیفیت خدمات خواهد بود، عمل به جا و مناسبی محسوب نمی شود.
دانشیار مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه همچنین درباره اطلاق عنوان «گردشگری سیاه» برای بازدید از مناطق زلزله زده کرمانشاه، گفت: با بکار بردن چنین واژه ای موافق نیستم، معتقدم واژه گویاتر «گردشگری عبرت» است، چرا که وقتی گفته می شود گردشگری سیاه، یعنی بازدید از مناطق جنگ زده و یا مکان هایی که حاصل فجایع انسانی یا طبیعی بوده اند و تنها یک بُعد قضیه را در بر می گیرند، درحالی که بُعد دوم ماجرا، هدفِ بازدید از این مناطق است.
وی اضافه کرد: تاکید برای استفاده از واژه «عبرت» به جای «سیاه» به این دلیل است که اگر این سفرها به عبرت گرفتن ما منجر نشود، گردشگری سیاه و یا عبرت آموزی اتفاق نیافتاده و هیچ ثمری نداشته است. سفر به چنین مناطقی باید در شرایطی انجام شود که اگر کمکی از دست ما برمی آید در راستای اتخاذ اقداماتی باشد که از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کند، مثلا اگر به حلبچه برای دیدن بلایی که صدام بر سر این منطقه آورد، سفر می کنیم باید از طریق تشکل ها، سازمان و نهادهای مرتبط شرایطی را فراهم کنیم که دیگر قدرت در اختیار این افراد نباشد و اگر به مناطق زلزله زده می رویم برای بررسی چرایی اتفاق و ایجاد مکانیزمی برای کنترل و جلوگیری از تکرار حوادث مشابه و کاهس درصد آسیب های بعدی، باشد.
ضیایی تاکید کرد: هدف رفتن ما به این مناطق برای درک عمق فاجعه، همفکری و طراحی اهرم هایی برای پیشگیری است نه تماشای مصیبت و جراحت هایی که هنوز اثر آن باقی است.
وی سپس در توضیح این که چرا این حادثه را بلای انسانی نیز دانسته، گفت: درست است که طبعیت مسبب این اتفاق بوده، ولی وقتی به کُنه مساله توجه کنیم، متوجه می شویم بخشی از آن، بلای انسانی بوده، مگر همین زلزله با ریشترهای بالا در ژاپن اتفاق نمی افتد و یا طوفان هایی سهمگین اخیرا آمریکا را فرا نگرفت، آن حوادث چگونه مدیریت و کنترل شد که کمترین عوارض را داشت، گاهی می توان بخشی از اثرات منفی این حوادث را مانع شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه در ادامه به ترویج «والنتیر توریسم» یا گردشگری داوطلبانه در موقعیت های مشابه زلزله غرب اشاره کرد و درباره آن توضیح داد: در چنین شرایطی می توان برای گروه های موثر مثل پزشکان، افرادی که در ساخت خانه می توانند کمکی کنند، دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های روانشناسی، معماران و شهرسازان و همه افرادی که تخصصی دارند و به نحوی می توانند در آبادی شهرها و روستاهای غرب کشور و روحیه بخشی به مردم آن مناطق نقش داشته باشند، تور گردشگری داوطلبانه ترتیب داد تا آن ها نیز مهارت های خود را برای تقلیل آسیب ها به کار گیرند.
او یادآور شد: در گردشگری داوطلبانه (Volunteer tourism) نگاه و برخورد بیزنیستی کاملا مردود و نهی شده است، مخصوصا در این مرحله که مردم هنوز در غم از دست دادن عزیزان و زندگی شان به سر می برند و راه انداختن دُکان و دستگاهی برای پول درآوردن، قابل پذیرش نیست، اما اگر حضور در آن مناطق با درنظر گرفتن مهارت های شخصی و با هدف کمک رسانی حتی در حد بیرون آوردن آجرهای سالم برای ساخت خانه های نو و یا پاک سازی محیط و بهداشتی کردن آن در قالب تورهای گردشگری داوطلبانه باشد، می توان برای آن برنامه ریزی کرد، ضمن این که زمان اجرای این تورها باید سنجیده و مدیریت شده باشد.
ضیایی اضافه کرد: سامان دهی گروه های دواطلبانه اهمیت زیادی دارد، باید روی عملکرد آن نظارتی باشد تا هم افزایی در راستای کمک رسانی بیشتر باشد، اینکه برای همدردی برویم و مانع کارهای اصلی شویم یا با هدف درآمدزایی کاری انجام دهیم، توجیه پذیر نیست.