مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفت: روابط عمومی در بستر جامعه شفاف رشد میکند نه بستری که در آن همه، توپها را در زمین همدیگر میاندازند و هیچکس در قبال یکدیگر پاسخگو نیست. برنامهریزیهای مختلف ما به علت عدم شفافیت، عدم مشخص بودن ساختارها و سهیم نبودن در یک سری از زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی بیهوده میشود.
به گزارش خبرنگار عطنا، چهارمین نشست «روابط عمومی؛ علم تا عمل» با حضور پروفسور محمد باقر ساروخانی، پدر علم جامعهشناسی ارتباطات ایران، حسینعلی افخمی، مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، میرزا بابا مطهرینژاد، رئیس انجمن روابط عمومی ایران، امیر خجسته، نماینده مجلس و نایب رئیس فراکسیون روابط عمومی و رسانه مجلس شورای اسلامی و مونا رحمانی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات، دوشنبه یکم آبانماه در تالار ایوان شمس برگزار شد.
در این نشست، حسینعلی افخمی، مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص ضرورت برنامهریزی و سیاستگذاری گفت: از پنجاه سالی که آموزش روابط عمومی در دانشگاه علامه آغاز شده است، ده سال اول، خوب و مابقی لنگانلنگان پیش رفتهایم بنابراین برنامه خوبی نداشتهایم.
او با بیان اینکه برنامهریزی ما از سال 1327 شروع میشود، اظهار کرد: برنامههای پنج ساله یا هفت ساله به عنوان برنامههای میانمدت در سالهای قبل از انقلاب داشتیم که در زمان انقلاب به بدون برنامه تبدیل شدیم و سپس دوباره برنامهها آغاز شده و وارد فاز ششم برنامه میشویم.
افخمی ادامه داد: حرکت کردن جلوتر از برنامه و دویدن دنبال آن، از اشکالات اساسی در برنامهریزی است که این را به عنوان روابط عمومی باید ریشهیابی کرد؛ ما به دنبال بازیهای کلامی از قبیل اینکه ارتباطات علم است اما روابط عمومی علم نیست، هستیم. حوزههای علمی بیشک با همدیگر رابطه دارند که ما میتوانیم این رابطهها را درک کنیم.
او با اشاره به ریاضیدانانی که به حوزه روابط عمومی وارد شدهاند، گفت: وارد شدن دکتر ایرانمنش و جلالی و قبلتر از آن «کلود شانون» را خوشآمد میگویم، در حال حاضر مقالات شانون در زمینه ارتباطات در کلاسهای درس، تدریس میشود همچنین «لازارسفلد» دکترای ریاضیات از جامعهشناسی ارتباطات سردر میآورد و بسیاری از یافتههای علمی را مدیون او هستیم.
افخمی به چند گلایه از نمایندگان مجلس هم پرداخت و بیان کرد: از سال 1386 در تلاش دایر کردن کارشناسی ارشد رشته روابط عمومی هستیم اما هنوز موفق نشدهایم، «از حرف تا عمل» به «از عمل تا حرف» معکوس میشود؛یعنی سالها است که به ارتباطات، قرن اینترنت در کهکشانها میگویند و از دنیای دیجیتال فقط صحبت میکنیم.
مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات، خاطرنشان کرد: از سال 1327 تاکنون برنامهریزی داریم، تاریخچه آن به آقای «اسکات کاتلیپ» که از قدیمیترینها در حوزه آموزش روابط عمومی در آمریکا است، برمیگردد و چاپ کتاب او به چاپ پانزدهم رسیده است.
او ادامه داد: کاتلیپ سه محور تحقیق، عمل و ارتباطات را محور کار روابط عمومی قرار میدهد اما ده سال بعد محور ارزشیابی را که در حوزه مدیریت به آن «evaluation» میگویند اضافه میکند، این چهار فرآیند را در حوزه برنامهریزی نیز میتوانیم به کار ببریم.
افخمی گفت: درس برنامهریزی از سالهای دهه پنجاه در دوره کارشناسی تدریس میشد اما حذف شد که بعدها به همت استادان، از سال 83 دوباره وارد چارت درسی دوره کارشناسی شد، لذا مسئله اصلی این است که در کجا و برای چه کسانی میخواهند برنامهریزی کنند.
او با بیان اینکه سه نوع برنامهریزی در کشورهای مختلف داریم، اظهار کرد: کشورهای سوسیالیستی از قبیل روسیه و چین سالهاست که برنامهریزی دارند، در چین حزبی وجود دارد که حاکم است و برنامهریزی میکند و همچنین ارتش در جهت پیشبرد آن کمک کرده و در نهایت کشوری میشود که از نظر اقتصادی غول بسیار بزرگی است.
افخمی ادامه داد: گروه دوم، کشورهای جهان سوم از قبیل هند هستند که به مدل خودشان برنامهریزی میکنند. در کشور ما هم برنامهریزی وجود دارد اما نبود هماهنگی منجر به این میشود که یک نفر سازمان برنامه را منحل کند و دیگری آن را بازسازی کند اما هرگز به دنبال ریشه آن نبودهایم.
او گروه سوم کشورها را کشورهای دارای نظام دموکراتیک و چندحزبی دانست و گفت: برنامهریزی این کشورها مربوط به انتخابات است و به رأی گذاشته شده و در نهایت به اجرا درمیآید، همچین برنامهریزی کلانی در کشور ما وجود ندارد بنابراین با یک سری تعارضها روبهرو میشویم که حاضر به دیدن آنها نیستیم.
استاد دانشگاه علامه با بیان اینکه تعارض برنامهها ناشی از عوض شدن دولتها است، عنوان کرد: در یک دوره ریاست جمهوری، برنامهها را عدهای تکنوکرات، باسواد و فرهیخته مینویسند و سپس در مجلس بالا و پایین میشود اما در نهایت با شروع شدن دوره ریاستجمهوری بعدی، برنامهها به هم ریخته و هماهنگی خود را از دست میدهند بنابراین تعارض در نظرات و عقاید دولتها منجر به تعارض در برنامهریزیها میشود.
او با اشاره به اینکه ما در این تعارض برنامهها دو نقش داریم، گفت: اول نقش استراتژیک برای جا انداختن، معرفی و ترویج برنامه در جامعه و دوم نقش نگاه کردن ساختاری به بیثباتی داریم، تکنیک، سواد و مدرک بهانه است. وجود دروازههای فقدان نظام حزبی، رابطه دوگانگی مجلس و قوه اجرائیه و همچنین بروکراتیک شدن نظامهای برنامهریزی که این نظام را زیرسوال میبرد از جمله ایراد ساختاری هستند.
افخمی ادامه داد: روابط عمومی که با این نوع برنامهریزی سر و کار داشته باشد، نداریم و این برنامهها با رأی واسطه و نه رأی مردم تصویب شده و عملاً دستکاری شده است، این تعارضی است که در روابط عمومی با آن درگیر هستیم. مصیبت دوم این است که روابط عمومی در دنیای معاصر صرفاً اخلاقیات و نصایحالملوک نیست و بدون وسایل ارتباطی جدید و قدیم نمیتواند وجود داشته باشد.
او با بیان اینکه در حوزه رسانهها سه مسئله اساسی وجود دارد، اظهار کرد: اولین مسئله این است که تیراژ مطبوعات در ایران برخلاف کشورهای اروپایی که از سال 1900 اعلام تیراژ اجباری بوده، اعلام نمیشود و به نوعی ناموس مطبوعات است.
افخمی افزود: درآمدها یک مسئله دیگر است، با وجود اینکه وظیفه رسانهها شفافیت است اما چگونگی کسب درآمد آنها مشخص نیست بنابراین چه انتظاری میتوان از روابط عمومی داشت و در حقیقت آنها به جای بدهی انباشته، فساد انباشته پیدا میکنند.
او مسئله سوم را مخاطبان دانست و گفت: با وجود این همه فارغالتحصیل در رشته ارتباطات اما تحقیقی در زمینه میزان مخاطبان رسانهها در مطبوعات منتشر نمیشود. من به عنوان یک کارشناس روابط عمومی نمایشگاه مطبوعات را دکه روزنامهفروشی میدانم که مشتریان آنها نقش تماشاچی را دارند.
مدیرگروه روابط عمومی دانشکده ارتباطات، تصریح کرد: روابط عمومی در بستر جامعه شفاف رشد میکند نه بستری که در آن همه، توپها را در زمین همدیگر میاندازند و هیچکس در قبال یکدیگر پاسخگو نیست. برنامهریزیهای مختلف ما به علت عدم شفافیت، عدم مشخص بودن ساختارها و سهیم نبودن در یک سری از زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی بیهوده میشود.
او با بیان اینکه بدون تشکل حرفه روابط عمومی، این حرفه نمیتواند وجود داشته باشد، خاطرنشان کرد: تشکل حرفهای نیازمند سازوکار است که ما در این حوزه، صد سال است که عقب هستیم. فلسفه روابط عمومی، روابط عمومی اجتماعی است.
افخمی در پایان افزود: ما کلمه روابط را نمیتوانیم ترجمه کنیم مثلاً روابط رسانهها با روابط عمومی را ارتباط با رسانه ترجمه میکنیم، معنی اجتماعی در معنی روابط نهفته است و روابط اجتماعی در فرهنگ ریشه دارد در حالی که ما آن را در حد تماس گرفتن و مکالمه کردن میدانیم.