دانشیار گروه علوم سیاسی در ارائه گزارش فرصت مطالعاتی خود در دانشگاه کاتولیک آمریکا با توصیف تاریخچه و عملکرد این دانشگاه اظهار کرد: در آمریکا برخلاف ایران، اندیشههای سیاسی غالب نبوده و حوزههای کاربردی در علوم سیاسی غالب است ضمن اینکه در این کشور سیاست محلی و از پایین شکل میگیرد.
به گزارش خبرنگار عطنا، گزارش فرصت مطالعاتی یکساله دکتر شجاع احمدوند، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در دانشگاه کاتولیک آمریکا با عنوان «چگونگی لابی گروههای مذهبی در آمریکا با نهادهای قدرت»، دوشنبه سوم مهرماه در دانشکده حقوق و علوم سیاسی این دانشگاه برگزار شد.
احمدوند سه جنبه را در ارائه گزارش خود از فرصت مطالعاتی مورد توجه قرار داده و اظهار کرد: در مورد فرصت مطالعاتی از سه جنبه کسب تجربه، بازدید از مراکز علمی و دانشگاهها و ارائه یک کار تحقیقی میتوان به بحث پرداخت.
او با بیان اینکه در کسب تجربه، خواه در قالب زندگی عمومی و فردی، گاهی امنیت و نظم و گاهی ناخرسندیهای آن جامعه دیده میشود، تصریح کرد: به طور مثال پدیده بیخانمانها در جامعه آمریکا پدیده ای است که چهره شهر را زشت کرده و در 200 متری کاخ سفید شبها در کنار خیابان میخوابند و این در حالی است که ما در فیلمهای هالیوودی این جامعه را یک جامعه تمیز و شسته رفته میبینیم.
احمدوند ادامه داد: اما در زمینههای دیگر از جمله بحث بیمه، تامین اجتماعی، نظم، آرامش و عدم استرس بسیار جامعه قابل تاملی است، این در حالی است که در جامعه ایران، افراد به هنگام رانندگی نیز استرس دارند.
او به تجربههای خود از بازدید از مراکز علمی و دانشگاهها اشاره کرد و گفت: به طور مرتب با دانشگاههای آنجا در ارتباط بودم و با در دست داشتن یک کارت میتوانستم از تمام کتابخانهها استفاده کنم؛ در کتابخانه دانشگاه هاروارد روزنامههای روز تهران و حتی مجله صدای یزد وجود داشت.
دانشیار گروه علوم سیاسی، عنوان کرد: در آمریکا برخلاف ایران، اندیشههای سیاسی غالب نبوده و حوزههای کاربردی در علوم سیاسی غالب است مثلاً هاروارد بخش سیاستگذاری عمومی را جدا کرده است ضمن اینکه آنها خیلی در قید و بند علمی پژوهشی نیستند.
احمدوند به سومین جنبه از بحث خود، به عنوان «کار تحقیقی» اشاره و خاطرنشان کرد: دانشگاه کاتولیک یک دانشگاه خصوصی در شهر واشنگتن در سال 1887 تاسیس شده و بیش از 140 سال قدمت دارد؛ این دانشگاه در ابتدا یک دانشگاه الهیاتی بوده که توسط اسقفها تاسیس شده و بودجه آن هم توسط نهادهای دینی پرداخت میشد.
او ادامه داد: بحث اصلی این دانشگاه در ابتدا برقراری تعامل بین عقل و شرع بوده لذا رشته فلسفی و الهیاتی آن بسیار قوی است؛ این دانشگاه تقریباً بزرگترین دانشگاه در آن منطقه است که 176 هکتار مساحت دارد و کلیساهای این دانشگاه از بزرگترین کلیساها هستند ضمن اینکه کتابخانه آن یک و نیم میلیون جلد کتاب دارد و همه این امکانات برای هفت هزار دانشجو است.
این استاد دانشگاه افزود: بیشتر سفیدپوستهای آمریکائی و تعداد اندکی سیاهپوستهای عربستانی در این دانشگاه در حال تحصیل هستند؛ اندیشههای ایرانی در آنجا بسیار غریب است مثلاً در همان زمانی که ترامپ به قدرت میرسید، عربستانیها بسیار فعال بودند.
او با بیان اینکه در آمریکا سیاست محلی است، گفت: در این کشور سیاست از پایین شکل میگیرد و چیزی نیست که از کاخ سفید شروع شود؛ متاسفانه سیستم لابی ما در آنجا ضعیف است بنابراین با ایران آشنایی ندارند.
احمدوند اضافه کرد: هدف من بررسی چگونگی اعمال فشار گروه های لابی در آمریکا برای پیشبرد اهداف خودشان بر سیاستمداران به خصوص بر کنگره و مقامات است و اینکه اینها چگونه با قدرت لابی میکنند؛ کار من به سه بخش تئوریک، نظرسنجی و مصاحبه تقسیم میشد.
او ادامه داد: در بخش تئوریک باید ساختار سیاستگذاری را در آمریکا تا حدودی درک میکردم، اینکه در این ساختار، تصمیمات را چه کسی میگیرد؛ تصمیماتی که در کاخ سفید یا در کنگره گرفته میشود، تصمیمات اصلی هستند اما تصمیمسازان چه کسانی هستند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: بیشتر بحث بر این تمرکز داد که سیاست از پایین شکل میگیرد؛ قوانین در آنجا دو دستهاند که دسته اول از کانال کنگره شکل میگیرد و دسته دوم اختیارات رئیسجمهور است که به موجب قانون اساسی اگر در حوزههایی نتواند با کنگره به توافق برسد، آن را وتو میکنند به این معنی که اگر کنگره تصمیم بر متوقف کردن چرخ مملکت گرفت، رئیسجمهور میتواند با حق وتوی خویش آن را کنترل کند.
او تصریح کرد: از طرف دیگر اعضای دادگاه عالی شامل نه نفر قاضی عالیرتبه هستند که توسط رئیسجمهور انتخاب و در نهایت توسط کنگره تایید میشوند؛ چون ترکیب کنگره از حزبهای مختلف است لذا رئیس جمهور نمیتواند هر نه نفر را از یک حزب انتخاب کند؛ این اعضا بعد از منصوب شدن حتی میتوانند رئیس جمهور را استیضاح کنند.
احمدوند ادامه داد: این سیستم در نهایت به یک تعادل نسبی رسیده و یک قدرت نمیتواند بر قدرتهای دیگر سیطره اجرائی پیدا کند؛ شکلگیری قدرت از ساختارهای پایین به این معنی است که نهادهایی در لایههای پایین جامعه شکل گرفته که هر کدام منافع یک بخشی از جامعه را رهبری و هدایت میکنند و در نهایت تشکیلات قدرتمندی در جامعه شکل میدهند و برای فشار آوردن به دولت گروههای پایین را بسیج میکنند.
او با بیان اینکه هر سناتوری در آنجا یک «staff» دوگانه دارد، گفت: «personal staff» یک نوع آن است که همان منشی بوده و کارهایی از قبیل هماهنگی جلسات را انجام میدهد و اما نوع دیگر «specialist staff» که حدوداً پانزده نفر هستند و در چند حوزه تخصص دارند با نهادهای مختلف در جامعه ارتباط دارند و میتوانند خواستههای جامعه را به سناتورها منتقل کنند بنابراین تحصیلات و مجرب بودن آنها از اهمیتی زیادی برخوردار است.
دانشیار گروه علوم سیاسی، یادآور شد: در بخش نظرسنجی، تلاش من بر مطالعه اوصاف ویژگیهای نهادهای مذهبی بود که به نوعی سازنده سیاست اصلی هستند، اما در بخش سوم و در مصاحبه با لابیها، دو مسئله کارویژه تجهیز فکری سیاستمداران و تلاش آنها در جهت تبدیل ایده به لایحه و همچنین تلاش در جهت تبدیل لایحه به قانون مورد تاکید قرار میگیرد.
او با اشاره به اینکه انجمنها دو تا فرآیند «grassroots» و «grasstop» دارند، اظهار کرد: کارویژه «grassroots» ها شلوغ کردن است اما «grasstop» ها آدمهای متنفذی مانند کشیشهای رده اول یا هنرمندان تراز اول هستند که قدرت چانهزنی دارند ضمن اینکه فضای عمومی بیرون دولت را این دو گروه ساخته و به تدریج بستر را برای فعالیت آماده میکنند.