کچویان (عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران) اهل فلسفه و فقه است و فرهادی (عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی) اهل طبیعت و ادبیات و ذوق هنری در اکثر هنرهای تجسمی از نقاشی و کاریکاتور گرفته تا کولاژسازی و منبت و مجسمه سازی و برخی هنرها که حتی نام ندارند!
به گزارش عطنا، میثم طغیانی، دانشجوی دکترای جامعهشماسی فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی در صفحه اینستاگرام خود نوشته است:
این دو هفته گذشته توفیقی دست داد و خدمت دو استاد جامعه شناسی و مردمشناسی رسیدیم که قسمت عمده دارایی ناچیز فکریام را مدیون آنها هستم: دکتر مرتضی فرهادی و دکتر حسین کچویان.
پروژه فکریام در دوره دکتری تلفیقی از رویکردهای متفاوت اما (به نظر من) مکمل این دو استاد به مسالهی علم در جامعه ایرانی است. کچویان بیشتر نگاهی انتقادی، کلگرایانه و از بالا به پایین (تفکر،فرهنگ ، تمدن) به تمدن مدرن و نظریه های حوزه علوم انسانی و اجتماعی دارد و فرهادی رویکردی از پایین به بالا (تمدن، فرهنگ و تفکر) دارد و البته در نهایت رویکردی انتقادی و پسااستعماری به علوم اجتماعی مدرن.
کچویان از فلسفه و علوم انسانی آغازیده و فرهادی از طبیعت و فرهنگ روزمره.
هر دو بومی اندیشند و به بوم فرهنگی ایران و تأثیر آن بر شکلگیری علم و معرفت تأکید دارند. کچویان بوم را در سنت دینی و فقه و فرهادی بوم را در اخلاقیات و سنتهای فرهنگی و اجتماعی روزمره تاریخی مردم ایران معنا میکند. هر دو علوم اجتماعی متعارف را استعمارزده میدانند و تلاش در انداختن طرحی نو دارند.
کچویان اهل فلسفه و فقه است و فرهادی اهل طبیعت و ادبیات و ذوق هنری در اکثر هنرهای تجسمی از نقاشی و کاریکاتور گرفته تا کولاژسازی و منبت و مجسمه سازی و برخی هنرها که حتی نام ندارند!
دکتر کچویان را میتوان جزو معدود اساتید باسواد تئوریک جامعهشناسی در ایران دانست که البته مخالفان بسیاری دارد. مخالفانی که حتی حالا که استاد چند سالی است بخاطر بیماری کمتر در صحن دانشگاه حضور دارد و بیشتر خانهنشین است اما با شبح او در دانشگاه در حال جنگند.
دکتر فرهادی اما اگرچه حضور فعالتری در دانشگاه دارد و برخی آثارش جایزههای ملی چون کتاب سال را به خود اختصاص دادهاند اما انزوا و خانه نشینی خود خواستهای را برای خود رقم زده. فرهادی اهل نمایش رسانهای نیست و در پنجاه سال معلمیاش تعداد مصاحبهها و سخنرانیهای عمومیاش به ۵ عدد نمیرسد. او چندسال است که خواب و خوراک و سفر و تفریح را بر خود حرام کرده تا آثارش را به اتمام برساند.
قرار است در تز دکترا به بهانه «آب در جامعه و جامعهشناسی ایرانی» و با مدد مرحوم گادامر این دو رویکرد را با یکدیگر به یک نقطه مشترک برسانم. تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد.