روحانی، ظریف و تیموزارتخارجه، طوری منطق جمهوریاسلامی را در «وجودِ دشمن» «غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و غرب» و «لزوم تکیه به توان داخلی» اثبات کردند، که این نظامِ سیاسی با تمام ابزارهای رسانهای و و تبلیغاتی و اقناعیاش در آن ناتوان بود.
به گزارش عطنا، نوید خوشنام، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود درباره برجام و صحبت های اخیر ظریف در خصوص عهدشکنی آمریکایی ها، چنین نوشته است:
چرا روحانی مچکریم؟
منطقِ جمهوریاسلامی و قاطبهی جریانِ مسلمانِ معتقد به انقلابِ ۵۷ در طول چندین دههی گذشته، پیش از انقلاب تا به کنون، این بوده که حوادث و روندِ جریان تاریخ تا مادامی که در بستری یکسان جریان دارد، «تکرار» میشود و آنها همیشه از این گزارهی منطقی نتیجه میگرفتند که دنیای امروز بر بسترِ استکبار، استعمار و استحمار ملتها توسط ابرقدرتها جریان دارد و چون ابرقدرتها همان هستند، رفتارشان همانست، نتیجهی کُرنِش در برابر آنها همانست، و نتیجهی مقاومت در برابر آنها هم همانست که تاریخ فریاد میزند: پیروزی.
اما چرا روحانی مچکریم؟
از سوی دیگر، در پی نوع عملکرد دولتها بهخصوص در ۲ سال پایانی دولت احمدی نژاد و نیز تبلیغات انتخاباتی حسن روحانی و به ویژه بر اثر یک سلسله عملیاتِ روانی پیچیده، حسابشده و طولانیِ دشمن در عرصه تبلیغاتی، گفتمانی در بخشی از ملت ایران شکل گرفت که برخلاف وجود آن منطقِ انقلابی، گمان میکرد مذاکره با آمریکا دربارهی موضوع هستهای حقیقتاً ممکن است بخش اعظم معضلات اقتصادی کشور را حل کند تا جایی که بارش باران نیز از نظر ذهنی به مذاکرات گره خورده بود!
در عین حال رهبریِ ایران بیش از دهبار خوشبین نبودنشان به مذاکرات را با جملاتی چون:
- هدفشان از مذاکره پیدا کردن راه حل منطقی نیست، بلکه تحمیل نظراتشان است (اول فروردین 92 حرم رضوی)
- آمریکاییها غیرقابل اعتماد، غیرمنطقی و ناصادق هستند (30 تیر 92 دیدار مسئولان نظام)
- مذاکره با آمریکا جز در موارد خاص نهتنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد (22 مرداد 93 دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و نمایندگیهای ایران در خارج از کشور)
- مذاکره با آمریکا مشکلات ما را حل نمیکند (همان)
- از مذاکرات نهتنها فایدهای عاید نشد، بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانت آمیزتر شد/ طلبکاریشان بیشتر شد» و... بیان کردند. لکن این دوگانه را در توجیه موافقتشان با مذاکرات هم معرفی کردند که مذاکره با آمریکا از طرفی «ایده ی دولت است» و از طرفی «تجربه ی ملت».
آن روز بعضی اساتیدِ لیبرال دانشگاه، ما انقلابیون را مسخره میکردند و منطقِ ما را در فرضِ واقعی دانستنِ «وجودِ دشمن» زیرسوال میبردند و میگفتند «دشمنتراشی تنها راه ادامهی حیات نظام است و دشمن انتزاعیست نه حقیقی». اساتیدی چون دکتر کاشی، دکتر کیوان حسینی، دکتر گلمحمدی، دکتر دلاوری، دکتر موسوی و... که همگی اساتید برجستهی شاخههای علومسیاسی و جامعهشناسی سیاسی هستند.
مذاکره با آمریکاییها انجام شد، نه با منطقِ انقلابیون، بل با همان منطق «گفتگوی تمدنها» و «تنشزدایی» ، و هیچکس از اسرائیل و عربستان تا سازمان ملل نیست که پایبندیِ ایران را به تعهداتش شهادت ندهد. اما نتیجه؟
ظریف چند روز پیش در چندین رسانهی امریکایی اعتراف کرد که امریکا جسم و روح برجام را نقض کرده است.
و امروز ظریف گزینهی خروج از برجام را روی میز معرفی میکند!
روحانی، ظریف و تیموزارتخارجه، طوری منطق جمهوریاسلامی را در «وجودِ دشمن» «غیرقابل اعتماد بودن امریکا و غرب» و «لزوم تکیه به توان داخلی» اثبات کردند، که این نظامِ سیاسی با تمام ابزارهای رسانهای و و تبلیغاتی و اقناعیاش در آن ناتوان بود.
و باید اعتراف کرد، رهبر ایران، انسانیِ فوق هوشمند است.
عکس مربوط به نشستی در دانشکده علومسیاسی دانشگاه علامه است. و عکاس، خودم